مسئله الگو و سبک زندگي در فلسفه و جهانبيني ريشه دارد و غرب سکولار و رهاشده از شريعت آسماني با جايگزيني اهواء بشر به عنوان مرکزيت هستي، به صورت بندي نفسانيت و حيوانيت کمر بسته است که ظهور و بروز آن را میتوان در سبک زندگي غربي و به ویژه سبک زندگي آمريکايي مشاهده کرد[...]
یادداشت: مسئله
الگو و سبک زندگي در فلسفه و جهانبيني ريشه دارد و غرب سکولار و رهاشده
از شريعت آسماني با جايگزيني اهواء بشر به عنوان مرکزيت هستي، به صورت بندي
نفسانيت و حيوانيت کمر بسته است که ظهور و بروز آن را میتوان در سبک
زندگي غربي و به ویژه سبک زندگي آمريکايي مشاهده کرد.
در اين ميان،
غرب با مسخ مردان و زنان، آنچنان هژموني خود را بر افکار عمومي گسترانده
است که امکاني براي گريز از اين سيطره وجود ندارد. مردان به ابزاري براي
رشد سرمايهداري بدل شدهاند و تمام توانشان براي چرخاندن چرخهاي نظام
سرمايهداري به خدمت گرفته شده است تا حاصل آن افزايش قدرت و ثروت طبقاتي
خاص باشد. زنان نیز در سبک زندگي غربي وضعيتي بدتر از مردان يافتهاند و با
همه وجود در اسارت نظامي قرار گرفتهاند که با آن به مثابه کالا مينگرد.
زن در غرب با عرياني و عرضه تن! به ابزاري براي ارضاي شهوات مرداني تبدیل
شده است تا چرخهاي سرمايهداري بيشتر بچرخد؛ در اين ميان زنان را با
ايدئولوژيهاي فمينيستي تشويق ميکنند تا بيش از پيش خود را عرضه کند!
انسان
امروز براي نجات از لجنزار شهوت نيازمد الگويي است که بتواند با مدد جستن
از آن حصارهاي اين هژموني را بشکند و خود را رها و آزاد از اسارت شهوت
ببيند و بیشک اين رهايي در تمسک به مکتب اهل بيت(ع) و محوريت يافتن سبک
زندگي فاطمي (س) است. امروز همه صاحبنظران و متفکران اسلامي که تخصصهاي
مختلفي در عرصه هاي گوناگون جامعه شناسي، روانشناسي، علوم تربيتي، سياست،
اقتصاد، هنر، رسانه و... دارند، بايد در جهادي بزرگ به تبيين شاخصههاي سبک
زندگي فاطمي بپردازند تا بتوان با ادبيات انسان امروزين و براي نسل جواني
که ذائقه اش در اين ميان بيمار شده است، الگويي ارائه کرد که آنچنان جذاب و
شعفبرانگيز باشد که با همه وجود براي نزديکي به آن حرکت کند.
خانه
گلين و محقر مولايمان اميرالمؤمنين علی(ع) و بزرگ بانوي اسلام حضرت زهرای
مرضيه(س) سرچشمه حياتي است که تمامي انسان هاي تاريخ را ميتواند سيراب کند
و زنان و مردان و دختران و پسران امروز بيش از هميشه به آن محتاجند.