مروری بر رفتار انتخاباتی دشمنان انقلاب اسلامی در بزنگاه حدود ۴۰ انتخاباتی که نظام اسلامی در ۳۸ سال از عمر خود برگزار کرده و نصاب جدیدی از روند مردمسالاری دینی از نظر کمی و کیفی را در منظر و مرآی مردم جهان قرار داده، نشان میدهد[...]
یادداشت: مروری
بر رفتار انتخاباتی دشمنان انقلاب اسلامی در بزنگاه حدود ۴۰ انتخاباتی که
نظام اسلامی در ۳۸ سال از عمر خود برگزار کرده و نصاب جدیدی از روند
مردمسالاری دینی از نظر کمی و کیفی را در منظر و مرآی مردم جهان قرار
داده، نشان میدهد:
اولاً، مجموعه فکری و فرهنگی غربی همواره محوریت
هدایت سیاسی و رسانهای علیه انقلاب و ایران اسلامی را در شرایط انتخابات
برعهده داشته و توانسته است با قدرت رسانهای که در اختیار دارد، یافتهها و
بافتههایی را در این زمینه به خورد مخاطبان دهد. ثانیاً، راهبرد ثابت و
همیشگی آنها پیگیری سیاستهای ضدیت با انقلاب بوده است؛ یعنی اگر راهبرد
نظام اسلامی همواره تأکید بر مشارکت حداکثری مردم و انتخاب هوشمندانه بوده،
راهبرد نظام سلطه با تاکتیکهایی در مقابل آن تعریف شده و از تبلیغ برای
کاهش مشارکت و القای بیفایده بودن مشارکت در سرنوشت سیاسی که در دهههای
اول انقلاب بسیار بر روی آن مانور داده میشد، گرفته تا القای تصنعی مبنی
بر مشارکت قشر خاموشی که به ادعای ثابت نشده آنها اگر به صحنه بیاید، به
نفع غرب تمام خواهد شد و ارائه نشانگان و تصریح بر معرفی گزینهای به
اصطلاح میانهرو برای انتخاب مردم، در برنامههای آنها دیده میشود.
سیاهنمایی
علیه نظام اسلامی و متهمسازی نهادهای زیرمجموعه آن به دخالت در انتخابات
راهبرد دیگر غرب و دشمنان انقلاب در انتخاباتهای ما بوده است. این روزها
اگر به رصد و پایش مواضع رسانهای و اظهار نظرات مقامات اروپایی، آمریکایی،
صهیونیستی و حتی عربی منطقه نگاهی بیفکنیم، به تناسب زمان بررسی صلاحیتها
در شورای نگهبان، به شدت به دنبال رصد مواضع این نهاد انقلابی و
تأثیرگذاری در کار آن و تبلیغ سوء علیه آن هستند تا هزینههای اعمال حق و
قانون را برای این شورا بالا ببرند. در حالی که شورای نگهبان نشان داده است
اگر صلاحیت شخصی را احراز نکند، بدون هیچ اغماضی روی نامش قلم قرمز
میکشد. ماحصل این نوشته، این است که گوش ایرانیها بدهکار ژاژخایی
بیگانگان نیست و نباید باشد و همگان باید تکلیف خود را با هدف سعادت کشور
انجام دهند.