(فصلنامه راهبرد - 1382/07/15 - شماره 29 - صفحه 303)
مقدمه:
سه قرن قبل از ميلاد حضرت مسيح، يكي از دانشمندان يونان به نام «دموكريت» پس از دقت فراوان و مطالعات زياد پيرامون اشياء مختلف و بررسيهاي همهجانبه نتيجه گرفت كه:
تمامي اشياء از ذرات ريز به نام «اتم Atom» تشكيل شده است. دموكريت ميگفت اتم غيرقابل شكستن است.
نزديك به دو هزار سال پس از «دموكريت» دانشمندي انگليسي «جان دالتون» با مطالعه علمي بر روي اشياء و با توجه به نظريه دموكريت گفت:
تمامي اشياء از ذرات گوي مانند بسيار ريزي درست شدهاند. وي برخلاف دموكريت كه تفاوت اشياء را در شكل اتمي آنها ميدانست. در جرم و اندازه آنها اعلام كرد. دالتون همچون دموكريت معتقد بود كه اتم را نميتوان شكست و تجزيه كرد.
سالها پس از مرگ دالتون، نظريه وي هميشه مورد تأييد دانشمندان فيريك بود. در قرن بيستم «آلبرت انيشتين» دانشمند يهودي غيرصهيونيست آلماني مقيم آمريكا به اين نتيجه رسيد كه اتم نيز قابل شكستن است. انيشتين معتقد شد چنانچه هسته اتم شكافته شود انرژي خارقالعادهاي آزاد ميشود. او با فرمول معروف E=MC2 ميزان انرژي آزاد شده از شكستن هسته اتم را به نمايش گذاشت.
در ترسيم و توضيح نظريه انيشتين بايد بگوييم اگر مثلا يك كيلوگرم از يك عنصر اكتيويته مانند «اورانيوم» را بخواهيم قدرت انرژي آن را بدانيم چنين ميشود: E=MC2
300000×300000×1000=E
يعني جرم جسم (يك هزار گرم) در سرعت نور به توان 2.
بعدها «اوپن هايمر» دستيار معروف انيشتين موفق شد نظريه استاد خود را اجرايي كند و انرژي توفنده و بيرقيب حاصل از شكستن هسته اتم را آزاد نمايد.
امروز به بركت پيشرفتهاي علمي دانشمندان توانستهاند با آزاد كردن و كنترل انرژي عظيم حاصل از شكستن هسته اتم تحولات شگفتانگيز و فوقالعادهاي در جهان به وجود آورند و بشر را از فرايند اين فناوري ارزشمند بهرهمند سازند. امروز صدها نيروگاه هستهاي در سراسر دنيا كه با سوخت هستهاي كار ميكنند بشر را از فوايد عظيم آن برخوردار كردهاند. علاوه بر آن صدها زيردريايي و كشتي و ناو و ناوشكن و ديگر ادوات از اين تكنولوژي بهره گرفتهاند. غير از اينها، اثرات شگفتآور اين دانش، در مسائل پزشكي، غير قابل انكار است.
دريغ و درد كه بعضي از انسانها خودخواه و غيرمسئول و مردمگريز و قانونستيز با سوءاستفاده از انرژي اتمي، شيريني اين دستاورد عظيم علمي را بر كام مردم جهان تلخ كردهاند.
معالاسف اعلام موجوديت اين دانش مهم، در نابودي حرث و نسل به كار رفت و هيروشيما و ناكازاكي را به ويرانه تبديل كرد و مردم اين دو شهر را جزغاله نمود...
امروز سلاحهاي اتمي كه در اختيار آمريكا و روسيه قرار دارند به تنهايي ميتوانند حيات و زندگي را در كره زمين به نابودي بكشانند و آثار تمدن 8 هزار ساله بشريت را از ريشه بخشكانند...
مردم دنيا حق دارند كه از توليد و تكثير سلاح اتمي نگران باشند و از به كار گرفتن محدود اين نوع سلاحها هم خائف گردند و از شوراي امنيت بخواهند كه دارندگان اين سلاحها داوطلبانه به انهدام آنها اقدام كنند. بايد از فناوري انرژي اتمي صرفا در جهت رفاه و پيشرفت انسانها استفاده كرد.
تلاش اين مقاله بررسي ملي پروسه استفاده از انرژي اتمي در مصارف صلحآميز و مخالفت همهجانبه با توليد و تكثير و انباشت سلاحهاي هستهاي است. به اميد روزي كه دنيا شاهد جهاني دور از سلاح اتمي باشد.
در سپيده دم روز ششم اوت 1945 ميلادي سرگرد كنراد آمريكايي كه خلباني هواپيماي SW را به عهده داشت، بمبي به نام «ليتل بوي Little Boy» را بر روي شهر هيروشيما رها كرد. اين بمب در فاصله 6متري زمين منفجر شد. امواج عظيم قارچي شكل حاصل از اين انفجار، انرژي عظيم به همراه آتشي فراگير به پا خاست. شدت انفجار به حدي بود كه كليه ساختمانها را با خاك يكسان كرد و هرگونه بنا و مقاومتي را در هم كوبيد و به تلي از ويرانه تبديل كرد. تشعشعات حاصل از اين انفجار در ويراني و نابودي حرث و نسل مأموريت اوليه بمب را تكميل كرد و هرگونه حيات و آثار زندگي را در اين شهر در هم پيچيد و بنياد هستي را از ريشه خشكاند. ميزان تلفات و ضايعات حاصل از اين انفجار را هرگز ژاپنيها نتوانستند به دقت اعلام كنند. غوغاي جنگ و پيشرويها و عقبنشينيهاي حين جنگ فرصتي براي پرداختن به وسعت ويرانيها نگذاشت.
هنوز دولت و ملت ژاپن در خلسه اين رويداد عظيم و بيسابقه بودند كه انفجار مشابهي شهر زيباي ناكازاكي را به سرانجام هيروشيما مبتلا كرد. نفسها در سينهها حبس شد و ماشين جنگي ژاپن به سكسكه افتاد. شيپور جنگ تغيير آهنگ داد و ديگر طبل جنگ به صدا درنيامد و خاموشي، سراسر جبههها كه از ولادي وستوك تا برلين و از لندن تا «پرلها ربور» را درگرفته بود فراگرفت.
اخبار اين دو انفجار، شكستهاي عظيم رايش سوم در جبهههاي روسيه كه از مسكو تا استالينگراد گسترش يافته بود را شديدا تحتتأثير قرار داد. رخداد عظيم هيروشيما و ناكازاكي به يكباره «هايل هيتلر» را به فراموشي سپرد. شعارها و سخنرانيهاي «پيشوا» از رونق افتاد و كمبيننده شد. مردم دنيا، به خصوص مردم اروپا، خاصه اتباع آلمان اخبار هيروشيما را دقيقا تعقيب ميكردند. آنها شديدا علاقهمند بودند كه اطلاعات خود را پيرامون «Little Boy» افزايش دهند و از ماهيت بمب ميپرسيدند و از وسعت عمليات و شعاع عملكرد بمب، سؤال ميكردند. ديري نپاييد كه اطلاعات دست اول از شاهكار (!؟) آمريكا در هيروشيما منتشر شد. خبرها حاكي از آن بود كه كاپيتان كنراد «بمب اتمي» بر روي شهر هيروشيما انداخته است. در اين انفجار چيزي در حدود 160 هزار نفر در شهر كشته شدند و جمع بسيار زيادي كه در شعاع مستقيم عملكرد بمب نبودند شديدا مجروح گشتند. تعداد زخميها نيز هرگز مشخص نشد.
پس از اين دو انفجار كه به فاصله 72 ساعت صورت گرفت از دو شهر پرجمعيت و پررونق هيروشيما و ناكازاكي جز ويرانهاي نماند و تلاشهاي عظيم سازندگي و اقتصادي و جنگي اين دو شهر براي هميشه به خاموشي گراييد.
ديري نپاييد كه قلب تپنده جنگ ژاپن در همه جبههها از تپش افتاد و ناي فراگير جنگ قطع شد. ماشين نيرومند برتريطلبي ژاپن آهنگ ديگر سر داد و شعارهاي پيشروي تغيير يافت. خلبانان جسور و از جان گذشته و بيباك ژاپن معروف به «كاميكازه» بر روي باند فرودگاهها ماندند. همانهايي كه در حمله به پايگاه عظيم دريايي آمريكا در هاوايي، معروف به «پرل هاربور» از خود شهامت و شجاعت بيسابقهاي بروز دادند. كه حاصل كار آنها غرق كردن 17 ناو و ناوچه و ناوشكن و كشتن بيش از 2700 ملوان و عناصر نيروي دريايي آمريكا بود.(1)
حمله ژاپنيها به هاوايي و پايگاه پرل هاربور جو سياسي داخلي آمريكا و افكار عمومي مردم اين كشور را به كلي عوض كرد. در عرض چند ساعت، ناوگان هواپيما بر ژاپن با 360 هواپيما شش ناوشكن آمريكايي را در بندر هاوايي از بين برد و بيش از 180 هواپيماي نيروي دريايي و هوايي آمريكا را منهدم كردند. تلفات نظامي و غيرنظامي در حمله ژاپنيها 2476 نفر كشته و صدها نفر مجروح بود.(2)
حمله مستمر ژاپنيها افكار عمومي را در آمريكا شديدا تحتتأثير قرار داد. مردمي كه تا ديروز خواستار بيطرفي آمريكا در جنگ بودند. يكپارچه دولتمردان آمريكايي را براي شركت در جنگ به منظور پايان دادن به تلفات سنگين اقتصادي و انساني جنگ زير فشار قرار دادند.(3)
بيست و چهار ساعت پس از حمله ژاپنيها، در هشتم دسامبر 1941 ميلادي (هفدهم آذرماه 1324 هجري شمسي) دولت آمريكا به دول محور يعني ژاپن، آلمان و ايتاليا اعلام جنگ كرد. قطعنامه اعلام جنگ در كنگره آمريكا تنها با يك رأي مخالف از تصويب گذشت. با دخالت آمريكا در جنگ، اقتصاد پر مشكل آمريكا، حركت رو به رشد خود را آغاز كرد. كارخانجات آمريكايي نخست به توليد انبوه جنگافزار و ساز و برگ نظامي مشغول شدند اين حركت چيزي در حدود 10 ميليون آمريكايي را در جنگ و در تداركات جنگ و در پشت جبهه به كار مشغول كرد و بيكاري آشكار و «بيكاري پنهان» در آمريكا تا حد زيادي پايان يافت.(4)
تله آمريكا براي ژاپن
هرچند صف كشتهها و مجروحان جنگ جهاني دوم بسيار طولاني بود و ميزان خسارتهاي اقتصادي جنگ هم بسيار فوقالعاده و دردآور بود اما آمريكا كه دور از اروپا و آسيا قرار داشت و همواره به دنبال فرصتي بود تا خودي نشان دهد و با اعلام موجوديت جديد، وارد عرصه مسائل بينالمللي گردد و نقش و سهم خود را با معماري جديد ديپلماسي و سياسي مطرح، تعقيب و به دست آورد، شروع جنگ جهاني را بهانه خوبي قرار داد تا:
اولا: خود رأسا وارد كارزار نشود تا دخالت در جنگ يك ضرورت ملي يابد.
ثانيا: خستگي اروپا و طولاني شدن جنگ و مشكل جدي اقتصادي اروپا، دولتمردان اروپايي را وادار كند تا از آمريكا بخواهند به حمايت آنها وارد جنگ شود.
ثالثا: آمريكا با دخالت در جنگ و پيروزي بر دول محور، در اروپاي آينده با سازوكار تعيين شده آمريكايي (ناتو) نقش راهبردي را به عهده گيرد.
رابعا: دولتمردان آمريكايي با حمايت مردم خود، در جنگ وارد شوند. در آن صورت تلفات و خسارتهاي جنگي كماهميت گردد و از اين مهمتر دست آمريكا براي هرگونه اقدامي در جنگ باز ميشود. بدون آنكه از ناحيه ملت خود و به قول معروف «پشت جبهه» نگراني احساس كند.
آمريكا با اين تمهيدات وارد جنگ شد. آمريكا در جبهه اروپا با متحدي درمانده و نيازمند مانند انگليس مواجه بود. انگليس كه پدرخوانده آمريكا محسوب ميشد دست نياز خود را به سوي آمريكا دراز كرده بود. آمريكا اين دست را به شرط «پيروزي بيچون و چراي انگليس از آمريكا بعد از جنگ جهاني دوم» به گرمي فشرد.
آمريكا پس از شركت در جنگ، شكستهاي سنگيني را بر قواي رايش سوم (آلمان هيتلري) وارد آورد. «ژنرال مونتگمري» در شمال آفريقا به كرات توانست «مارشال رومل» آلماني كه شكستناپذير مينمود را شكست دهد. رومل كه به روباه صحرا معروف شده بود عنصري فهميده، باهوش، خشن، آدمكش و هواخواه قلبي هيتلر بود. مونتگمري توانست نخستين بار طعم تلخ شكست را به «هايل هيتلر» بچشاند....
با دخالت آمريكا اوضاع جبههها تغيير كرد. قواي رايش سوم پس از شكستهاي متوالي نخست متوقف و تدريجا مجبور به عقبنشيني شدند.
در جبهه ژاپن
گفتيم كه آمريكا از خيلي قبل درصدد ورود به مسائل بينالمللي بود. مجموعه فراز و فرودهايي كه براي ديپلماسي انگليس، در كشورهاي تحت سلطه ايجاد شده بود، بريتانيا را مجبور ميساخت كه به تدريج از اين كشورها عقبنشيني كند. بيداري ملي، مشكلات اقتصادي، شرايط داخلي و مخالفتهاي بينالمللي عوامل چهارگانهاي بودند كه انگليس را در نگهداري دول تحت سلطه، به تجديدنظر وادار ساخته بود.
از طرف ديگر، آمريكا محور سياست خود را در خاور دور قرار داده بود در خاور دور قدرت مانور براي آمريكا در آن سالها بيشتر از نقاط ديگر بود. بنابراين، آمريكا نياز داشت تا بهانه لازم براي حضور بيشتر در منطقه به دست آورد.
استراتژي آمريكا در اين مورد تحريك ژاپن به حمله گسترده به قواي آمريكا بود.
اخيرا كتابي در آمريكا تحت عنوان «روز فريبكاري» چاپ و منتشر شده است. نويسنده كتاب به نام (روبرت بي استي نت Robert. B. Sty. Net) معتقد است كه دام حمله ژاپن به پرل هاربور را خود آمريكاييها در مسير ژاپن قرار دادهاند. آمريكا با يك طرح مرحله به مرحله ژاپن را براي نابودي خود به دست، خود آماده كرد. اين هشت مرحله عبارتاند از:
1- استفاده از پايگاههاي دريايي انگليس در سنگاپور.
2- كمك به دولت چيانكايچك در چين بر عليه ژاپن.
3- استفاده از پايگاههاي هلند در اندونزي عليه ژاپن.
4- اعزام نيروهاي ويژه به فيليپين و سنگاپور و ساير بنادر خاور دور.
5- استقرار دو گروه زيردريايي در آبهاي خاور دور.
6- تحكيم قواي دريايي آمريكا در هاوايي.
7- تحريم اقتصادي ژاپن.
8- همكاري همهجانبه با انگليس در اداره دول تحت سلطه.
ژاپنيها كه سخت در چين و بسياري از كشورهاي خاور دور دست به پيشرويهاي گسترده زده بودند و در تمام جبههها دست بالا داشته و شكستناپذير مينمودند با اين طرح، شديدا تحريك شدند و با حملات مكرر و گسترده به نيروهاي آمريكايي، راه را براي هرگونه جنايت براي دشمن تازهنفس يعني آمريكا بازگذاشت.
همانگونه كه گفتيم ايالات متحده آمريكا با استفاده از بمب اتمي، دو شهر مهم ژاپن هيروشيما و ناكازاكي را با سكنه آن به خاك و خون كشيد و از هستي ساقط كرد.
بيهودگي توليد سلاح هستهاي
از آن روز 58 سال ميگذرد. سلاح اتمي اسلحهاي بلااستفاده در اين سالهاي طولاني و پرتشنج و پرتنش كه جنگ و خونريزي عنصر تفكيكناپذير ديپلماسي پنهان و آشكار قدرتها و ابرقدرت قرار داشته است و كشورهاي برخوردار از توان هستهاي، به رغم توليد انبوه موشكهاي عظيم و قارهپيما، با كلاهكهاي نيرومند اتمي هيدروژني و نتروني و اورانيومي و پلتونيومي مجهزند و ميلياردها دلار هزينه اين سلاحهاي مخرب و كشتار جمعي شده و ميشود و هر روز بر كميت و كيفيت نيروگاههاي هستهاي اضافه ميگردد. به رغم تضاد و تبادين فكري و سياسي و خاستگاهي كه بين دارندگان اين سلاحها وجود داشته و دارد هرگز هيچ كشور درصدد استفاده از اين سلاحها برنيامده است. نگارنده با اطلاع نسبي از نيات قدرتهاي برخوردار و ترس از واكنشهاي غيرقابل پيشبيني تصور ندارد با توجه به مرزبنديهاي سياسي - اقتصادي موجود در آينده نيز كشوري درصدد استفاده از اين سلاحها برآيد.
مخالف با توليد سلاح هستهاي
بنابراين استفاده از سلاح اتمي بدترين، زشتترين، جنايتبارترين و خطرناكترين نوع استفاده از انرژي هستهاي است. جمهوري اسلامي ايران همواره و هميشه مخالف توليد، تكثير، انباشت و استفاده نظامي از اين دستاورد عظيم بشري بوده است.
گوش هر انسان متعهد هنوز با نالههاي دلخراش و فريادهاي استغاثه مجروحان و مصدومان اين حادثه تلخ و دردناك است. هيچ انسان شرافتمندي نميتواند اين نالهها را نشنود و از تكرار حوادث مشابه نگران نباشد. فريادهايي كه در گلوها خفه شد و نالههايي كه برنيامده از ناي مجروحان، براي هميشه خاموش گشت. براي پي بردن به بخشي از اين فاجعه به يك سند بسنده ميكنيم:
تور هيروشيما
كودكان هيروشيماي بمباران شده جنوب غربي ژاپن، اخيرا در گردشي با قطارهاي شهري از بقاياي حمله اتمي 58 سال پيش آمريكا ديدن كردند و با گوش دادن به قصههاي بازماندگان، به ابعاد اين حمله پي بردند.
ميگويند اين برنامه كه يك سازمان محلي توسعه آموزش فرهنگ صلح، باني آن است هر سال در آستانه سالروز بمباران اتمي «هيروشيما» انجام ميشود. امسال نيز 80 كودك دبستاني به همراه پدران و مادرانشان سواربر دو قطار شهري كه هنوز بعد از 58 سال كار ميكنند با اين برگ تلخ از تاريخشان از نزديك آشنا شدند. «ناتو سورا» 85 ساله كه از بازماندگان بمباران اتمي است برايشان تعريف كرد كه خيلي از پدر و مادرها بعد از اين بمباران نتوانستند اجساد بچههاشان را پيدا كنند چون هيچكدام از اجساد بعد از سوخته شدن در گرماي 2 هزار درجهاي تشتشعات، قابل شناسايي نبودند.(5)
عضويت ايران در NPT
براي توضيح بيشتر پيرامون همكاري كشورمان با آژانس بينالمللي انرژي اتمي، نخست قدري به گذشته برميگرديم و به تاريخچه اين رويداد مهم ميپردازيم:
در سال 1968 ميلادي، قدرتهاي برخوردار از فناوري اتمي، در مجمع عمومي سازمان ملل، پيماني را به تصويب رساندند كه تلاشهاي اتمي را به شدت محدود ميكرد و ديگر كشورها را از دسترسي و برخورداري از اين تلاش علمي، منع مينمود. نام اين پيمان «پيمان منع گسترش سلاحهاي هستهاي» است كه نام اختصاري آن NPT است.
اين پيمان، كشورهاي عالم را به دو دسته تقسيم ميكرد.
1- كشورهاي برخوردار از دانش هستهاي.
2- كشورهاي فاقد سلاح هستهاي.
برابر ماده 9 اين پيمان، كشورهايي داراي دانش هستهاي و سلاح اتمي هستند كه تا قبل از ژانويه 1967 ميلادي حداقل يك سلاح هستهاي يا وسيله انفجاري، ساخته و آزمايش كرده باشند.
با تعريف فوق، فقط پنج كشور داراي مشخصات فوق بودند. آمريكا، انگليس، اتحاد شوروي، فرانسه و چين.
از آن به بعد هيچ كشوري حق آن را نيافت تا از چنين توانايي برخوردار شود. منبعد هم تصور نميشود، كشور ديگري به اين جمع داخل گردد. چرا كه همه كشورهايي كه تا قبل از ژانويه 1967 ميلادي چنين دانشي داشتهاند همگي عضو دائم شوراي امنيتاند و حق وتو دارند!
در بند دوم از ماده دهم اين پيمان آمده است:
مدت اعتبار پيمان NPT، 25 سال است و اضافه شده است كه پس از 25 سال با تشكيل كنفرانسي، در مورد تمديد آن تصميمگيري خواهد شد. در سال 1995 ميلادي (مطابق با سال 1374) كنفرانس تشكيل شد و اين پيمان با رأي كشورهاي عضو، براي مدت نامحدودي تمديد گرديد.
ماده چهارم اين پيمان به وضوح تصريح ميكند: «هيچيك از مواد اين پيمان به گونهاي نبايد تفسير شود كه به حقوق غيرقابل انكار هر يك از اعضاي اين پيمان، براي توسعه تحقيقات، توليد و بهرهبرداري صلحآميز از انرژي هستهاي، خللي وارد كند. اين بهرهگيري، بدون هرگونه تبعيض و براساس مواد 1 و 2 پيمان خواهد بود.»
در ادامه ماده چهارم آمده است:
كشورهاي داراي تكنولوژي هستهاي، ملزم به تبادل هر چه سريعتر تجهيزات، مواد، دانش و اطلاعات فني، تكنولوژي هستهاي به ساير كشورها و براي مصارف صلحجويانه شدهاند. همچنين «اعضاي اين پيمان در صورت توانايي بايد به صورت انفرادي يا به صورت اتفاق ساير اعضا يا سازمانهاي بينالمللي، در توسعه بيشتر استفاده از انرژي هستهاي با اهداف صلحجويانه، مخصوصا در قلمرو اعضايي كه فاقد سلاح هستهاي ميباشند، مشاركت كنند».
ايران از همان آغاز، عضويت اين پيمان را پذيرفته است و از آن به بعد نيز صادقانه از اين پيمان پاسداري كرده است.
برابر ماده اول اين پيمان، كشورهاي دارنده دانش تكنولوژيك حق انتقال اين دانش را به كشورهاي ديگر ندارند. چه مستقيم و چه غيرمستقيم. البته دانشي كه موجب ساخت سلاح اتمي شود.
استفاده صلحآميز از انرژي اتمي
همانگونه كه توضيح داديم، برابر ماده چهارم اين پيمان، هيچ كشوري نميتواند كشورهاي ديگر را از دانش هستهاي براي استفاده صلحآميز، محروم كند. به عبارت ديگر، قدرتها و ابرقدرتها حق ندارند مواد اين پيمان را به گونهاي تفسير كنند كه ديگر كشورها نتوانند از اين دانش عميق و فراگير بهره ببرند.
جمهوري اسلامي ايران بنا به استقلالطلبي و نياز برخورداري از فناوري هستهاي و اينكه سوختهاي فسيلي علاوه بر آثار تخريبي زيستمحيطي و آلودگيهاي گسترده و غيربهداشتي بودن و از همه مهمتر پايانپذيري اينگونه سوختهاي محدود، مجبور است از هماكنون براي فرداي خود به فكر انرژي جايگزين باشد. تا آنجا كه در دانش نگارنده است جهان امروز نتوانسته است جايگزين مناسبي به جز انرژي اتمي براي سوختهاي معمول و معروف به سوختهاي فسيلي بيابد.
استفاده از انرژي باد و آفتاب و غيره نه تنها در شرايط موجود و با تكنولوژي امروزي جايگزين مناسبي نيست بلكه مقرون به صرفه هم نيست، ضمن آنكه در دسترسي همگان هم نميباشد. به دور از جوسازيها و دروغپراكنيها و فرافكنيها كه در دنيا عليه تلاشهاي مسئولانه و منطقي و قانوني كشورمان در برخورداري از انرژي هستهاي وجود دارد، ما با دقت و به دور از اين هياهوها، به مسير خود در استفاده صلحآميز از انرژي اتمي ادامه خواهيم داد. چيزي كه هم قانوني است و هم حق طبيعي كشورهاست.
ممكن نيست كشوري با ظرفيت و مسئوليت ايران، بپذيرد كه از يك حق مسلم و صريح، خود را محروم كند. تصور ميكنم دنيا مسئوليتپذيري و قانونگرايي ما را به خوبي فهميده باشد. ما كشوري نيستم كه به لحاظ خاستگاه اعتقادي و فكري خود، از اصول خارج شويم و به اموري دست زنيم كه با عقل و شرع مخالفت دارد.
فرازي افتخارآميز از تاريخ اسلام
مشركين در جنگ احد كه در سال سوم هجري رخ داد و موجب شكست مسلمين شد اجساد شهيدان را مُثله كردند. از گوش و بيني و ديگر اعضاي شهدا دستبند و گوشواره ساختند. جسد حضرت حمزه عموي پيامبر را تكه تكه كردند و حتي جگر ايشان را هم درآوردند و قطعه قطعه نمودند و ميخواستند بخورند.
مسلمانان پس از مشاهده اين جنايات كفار قريش ميگفتند: اگر دست ما به آنها برسد آنها را مثله خواهيم كرد.
در اين مورد آيه 126 و 127 سوره نحل نازل شد:
اگر ميخواهيد انتقام بكشيد و آنها را مجازات كنيد مانند آنچه بر شما رفته است رفتار كنيد ولي اگر صبر كنيد و خويشتندار باشيد بهتر است و خداوند هم با خويشتنداران است. پيامبر پس از نزول آيات فوق فرمودند: بايد صبر كرد و از انتقام خودداري نمود.(6)
در سال هشتم هجري كه پيامبر فاتحانه وارد مكه شدند همه مشركان را عفو كردند. اين درس عملي اسلام است. پيامبر رحمت اجازه انتقام از بتپرستان خونآشام هم به كسي ندادند.(7) پيامبر اسلام هنگامي كه لشكري مجهز ميكردند تا به جنگ مشركين مسلح بروند به آنها اكيدا سفارش ميفرمودند. زنها، كودكان، پيران و بيماران را نكشيد. درختان را قطع نكنيد.(8) چشمهها را و قنات را خراب نكنيد. آبها را آلوده نسازيد. به حيوانات آسيب نرسانيد...(9) اين آداب عملي اسلام و شعار باطني مسلمانان و دستورات اجرايي پيامبر آسماني اسلام است. همان پيامبر كه خداوند در شأن ايشان فرموده است.
و ما ارسلناك الا رحمة للعالمين(10)
تو را فرستاديم كه براي همه مردم عالم رحمت و مروت و محبت باشي.
پيامبر اسلام با چنين رسالتي الگو و اسوه همه مسلمانان هستند.
لقد كان لكم في رسول الله اسوة حسنة (11)
به طور تحقيق رفتار پيامبر براي هميشه درس و خطمشي مسلمانان است.
و هر كس جز اين راه برود هرگز بخشيده نخواهد شد و در آخرت از زيانكاران است.
و من يبتغ غير الاسلام دينا فلن يقبل منه و هو في الاخرة من الخاسرين. (12)
با اين مقدمه كه قدري به درازا انجاميد و ما مجبور شديم براي روشن شدن مواضع اصولي و اساسي خود در مخالفت با توليد و تكثير و استفاده از سلاحهاي كشتار جمعي از آيات و روايات استفاده كنيم ترديدي براي هيچكس نميماند كه اسلام دين رحمت است. اسلام با تروريزم مخالف است. ما از نخستين كشورهايي بوديم كه حوادث يازدهم سپتامبر 2001 آمريكا را شديدا و صريحا محكوم كرديم. ما از بياعتنايي كشورها به مقررات بينالمللي و كنوانسيونها نگرانيم. ما با توليد گازهاي گلخانهاي كه آثار زيانبارش امروز دامن اروپا را گرفته و دماي بيسابقه بالاي 40 درجه را بر آنها مستولي كرده، ناراحتيم. ما از بروز مشكلاتي كه اين روزها موجب ناراحتي مردم آمريكا گشته است متأثريم... اينها درسهاي اسلامي و آداب ديني ماست.
بني آدم اعضاي يك پيكرند
كه در آفرينش ز يك گوهرند
چو عضوي به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
تو كز محنت ديگران بيغمي
نشايد كه نامت نهند آدمي
موضعگيريهاي رسمي كشورمان پيرامون NPT
به كرات، مقامها و مسئولان برجسته و مسئول كشورمان بر مواضع اساسي و اصولي جمهوري اسلامي ايران راجع به مخالفت با توليد و تكثير سلاحهاي كشتار جمعي از جمله سلاح اتمي تأكيد كردهاند. مقام معظم رهبري حضرت آيةالله خامنهاي روز چهارشنبه پانزدهم مرداد ماه امسال در جمع صميمي مسئولان و كارگزاران و مقامات كشور ضمن تجزيه و تحليل مسائل داخلي و بينالمللي، پيرامون عمدهترين چالشهاي جهاني بحث كردند. معظمله در بخشي از بيانات خود فرمودند:
«برخلاف تبليغات و هياهوي دشمن، ما به دنبال توليد سلاح هستهاي نيستيم و به طور اصولي و مبنايي با سلاحهاي كشتار جمعي مخالفيم همانگونه كه حتي در زمان جنگ تحميلي نيز، ما سلاحهاي ميكروبي و شيميايي را سلاحهاي ممنوع ميدانستيم.»(13)
موضع صريح، روشن، شفاف و بدون ابهام مقام معظم رهبري، ترديدي باقي نميگذارد كه جمهوري اسلامي به دنبال آرامش در منطقه و در دنياست. اگر قدرتهاي تماميتخواه، فرافكني نكنند هيچگونه مشكلي در اطلاع جهاني از مواضع رسمي ما پيرامون NPT نميماند.
در همان جلسه جناب آقاي خاتمي رئيس محترم جمهوري طي نطقي پيرامون همين مسئله گفت:
«در سياست راهبردي دفاعي و نظامي جمهوري اسلامي، سلاح اتمي هيچ جايگاهي ندارد زيرا اين نظام براساس مبناي اسلامي و اخلاقي خود نميتواند از اين سلاح استفاده كند. ايشان در ادامه گفت: استفاده از سلاح اتمي و خاكستر كردن يك شهر و چندين نسل را به نابودي كشاندن، كار آمريكاست نه كار جمهوري اسلامي كه در چارچوب اخلاقي اسلام شكل گرفته است. ايشان در ادامه توضيح داد: اما جمهوري اسلامي ايران از تكنولوژي و علم هستهاي به عنوان پايه قدرت مشروع مردم و نظام دست نخواهد كشيد زيرا در صورت چنين كاري، ملت ايران هيچگاه مسئولان نظام را نخواهد بخشيد». (14)
تلاشهاي بينتيجه آمريكا
در ژوئن گذشته (خرداد ماه امسال) آمريكا تلاش بسياري كرد كه در اجلاس شوراي حكام (كه بالاترين مرجع تصميمگيري در آژانس بينالمللي انرژي اتمي است) قطعنامهاي در محكوميت كشورمان به دليل تلاش علمي در دستيابي به انرژي هستهاي جهت استفاده صلحآميز، به تصويب برساند كه موفق نشد آمريكا مجددا تلاش همهجانبهاي نمود تا كشورهاي اروپايي را وادار سازد ايران را به دليل اين تلاشهاي آشكار و قانونمند، زير فشار قرار دهند. اتحاديه اروپا نيز بعضا تحتتأثير اين فشارها قرار گرفته و ايران را به «تعليق درآوردن معاهدات و توافقهاي اقتصادي» تهديد كردند.
هرچند ما اين تهديدات را جدي نميدانيم و اين موضعگيري را براي دلخوشي آمريكا محسوب ميكنيم. به همين دليل آقاي «يوشكا فيشر» وزير امور خارجه آلمان در تماس تلفني با آقاي كمال خرازي وزير امور خارجه كشورمان گفت: «مواضع دولت آلمان نسبت به ايران تغييري نكرده است و آلمان از همكاري ايران با آژانس بينالمللي انرژي اتمي استقبال ميكند».(15) اين موضوع نشانگر آن است كه اتحاديه اروپا به منافع درازمدت خود ميانديشد.
البته چنانچه اتحاديه اروپا بخواهد در اين مورد از آمريكا دنبالهروي كند و ايران اسلامي را از استفاده صلحآميز از انرژي هستهاي منع نمايد ما نيز در روابط خود با اين اتحاديه تجديدنظر خواهيم كرد. پس از 25 سال كه از انقلاب اسلامي ميگذرد تصور ميكنم آلمان و فرانسه و ايتاليا، جمهوري اسلامي ايران را شناخته باشند. ما بيش از همه كشورهاي خاورميانه، در حفظ صلح و مبارزه با تروريزم و مخالفت با سلاحهاي كشتار جمعي و جلوگيري از قاچاق مواد مخدر به اروپا، تلاش مجددانه داشتهايم. ايران به منظور جلوگيري از ورود مواد مخدر به اروپا و ديگر كشورها بيش از 500 شهيد و چند هزار نفر مجروح داده است. ما بر اين موضع خواهيم بود و به رسالت خود ادامه ميدهيم. اين تلاشها، برخاسته از مقررات و باورهاي خودمان است. ضمن آنكه با هرگونه تهديد مقابله ميكنيم و تهديد را با تهديد پاسخ ميدهيم.
مخدوش شدن حاكميت ملي
كساني كه از نفوذ فوقالعاده امپرياليستها و صهيونيستها در مجامع بينالمللي آگاهي دادند به خوبي ميدانند كه پذيرفتن 2+93 حاكميت ملي ما را مخدوش ميكند و ما را به لحاظ سياسي و اجتماعي در شرايط غيرقابل قبولي قرار ميدهد.
همگان به ياد داريم وقتي كه كارشناسان آژانس بينالمللي و بازرسان سلاحهاي كشتار جمعي اجازه يافتند به منظور كشف سلاحهاي ممنوعه، از عراق بازديد كنند ديگر هيچ نقطهاي از عراق از بازرسي در امان نماند.(16) علاوه بر آن، چون اعضاي اصلي هيئتهاي بازرسي كننده عمدتا آمريكايي و عضو سرويسهاي جاسوسي آمريكا هستند بنابراين در اينگونه مأموريتها به بهانه بازرسي توان تكنولوژيك و فناوري اتمي، به هر جا كه مايلند و مأموريت مييابند سرك ميكشند و به بازرسي ميپردازند!
هرچند آقاي هانس بيليكس آلماني رئيس سابق سازمان منع گسترش تسليحات كشتار جمعي، مستقل مينمود و به دور از هياهو به كار خود ادامه ميداد ولي رئيس سابق اين سازمان «ريچارد باتلر» كه اصولا اهل استراليا بود پس از آن كه تحت فشار فراوان مجبور شد مسئوليت خود را به ديگري واگذار كند در مصاحبهاي افشا كرد كه سازمانش براي آمريكا كار ميكرده است.
البته مواضع ما برخاسته از تفكر و ايدئولوژي اسلامي ماست. هيچ كس نميتواند ما را از اين اصول خود، سرد كند و يا به عقبنشيني وادارد. مخالفت با توليد تكثير و استفاده غلط از انرژي هستهاي در تهيه سلاح نظامي، جزء اصول مسلم ماست. ما هرگز از اين اصول عدول نخواهيم كرد. گذشت زمان بر اين مواضع اساسي بيتأثير است. عوامل متعدد و برانگيزنده و تهديدكننده، مانند جنگ و غيره ما را از راه خود بازنميدارد. در اوج جنگ با دشمن بعثي، به خصوص در آن شرايط پرالتهاب و پرتشنج و عصبانيزا، و در آن وقت كه رژيم تبهكار صدام، با برخورداري از حمايت تكنولوژيك صهيونيزم و امپرياليزم، به استفاده گسترده از سلاحهاي شيميايي دست يازيد و صف كشتهها و مجروحان ما را طولاني كرد، ما باز هم به اصول خود پايبند مانديم. از آن گذشته در آن سالهاي جنگ، رژيم وابسته عراق، شهرها و مراكز مسكوني كشورمان را مورد حملات ناجوانمردانه موشكي خود قرار داد، در آن شرايط سخت، ما هرچند قدرت مقابله بمثل را داشتيم باز هم خويشتندار شديم و از مقابله بمثل كه مباينت با ارزشهاي انقلابي ما داشت خودداري نموديم. امروز نيز بر همين نهج هستيم.
مخالفت با پروتكل 2+93
ما استفاده صلحآميز از انرژي صلحآميز را ميخواهيم. تلاش ما در اين مورد واضح و روشن است. ما همواره اعلام كردهايم كه عزم خود را در استفاده مسالمتآميز از انرژي اتمي جزم كردهايم. بنابراين با پيوستن به پروتكل 2+93 مخالفيم.
پروتكل 2+93 چيست؟
به جهت دستيابي گروهي از كشورهاي در حال رشد به فناوري هستهاي كشورهاي برخوردار از اين دانش كه نميخواستند در آينده براي خود رقيب درست كنند درصدد برآمدند كه برخورداري از دانش اتمي را محدود و تا حدودي ممنوع سازند. از آنجايي كه نميشد كشورها را با زور و يا ارعاب و تهديد از دستيابي به انرژي توفنده باز داشت بنابراين قدرتهاي برخوردار، در سال 1993 ميلادي پروتكل الحاقي را تهيه و به تصويب رساندند. به موجب اين پروتكل، بازرسان آژانس بينالمللي اتمي ميتوانند در هر زمان از هر مكان در كشورهايي كه پروتكل را پذيرفتهاند بدون اطلاع قبلي و به صورت سرزده بازرسي كنند. از آنجا كه قرار بود متن پروتكل ظرف 2 سال آماده شود به پروتكل 2+93 معروف شد.
بارها گفتهايم و باز هم تكرار ميكنيم كه جمهوري اسلامي ايران به دلايل متعدد با توليد و استفاده سلاح اتمي مخالف است. عمدهترين دلايل ما حول دو محور است:
1- توليد و استفاده از سلاحهاي كشتار جمعي مخالف صريح قرآن كريم و روايات اسلامي و ملاحظات شرعي است. قرآن كريم شديدا مسلمانها را در حين جنگ و پيشروي از كشتن زنان و پيرمردان و كودكان منع كرده است. اسلام از انتقام گرفتن هم نهي فرموده است. با اين بديهيات، از ديد ما سلاح كشتار جمعي از جمله اسلحه اتمي، فاقد ارزش و اعتبار و كارايي است.
2- پس از آنكه آمريكا در ششم آگوست 1945 در هيروشيما و در نهم آگوست 1945 بمب اتمي را در شهر ناكازاكي به كار برد و صدها هزار نفر از مردم بيگناه اعم از زن و مرد و پير و جوان و بيمار را جزغاله كرد. موج عظيمي از مخالفت مردمي بر عليه آمريكا و بر عليه سلاح هستهاي به پا خاست. موجي كه حتي «اوپن هايمر» سازنده اولين بمب اتمي را به پشيماني و بعدها به اختلال حواس كشاند. از آن روز تا به امروز عليرغم توسعه و تكميل و توليد انبوه سلاحهاي هستهاي و هيدروژني و نتروني هيچ استفادهاي از اين سلاحها نشده است. با توجه به اينكه مواد راديواكتيويته داراي وزن بحراني است يعني نميتوان بيش از حد متعارف آن را انباشت كرد توليد اينگونه سلاحها بيمورد است.
3- مسابقه تسليحاتي تا امروز نه تنها هرگز بازدارنده نبوده است بلكه تحريككننده بوده است. توليد سلاح اتمي موجب تحريك همسايگان و منطقه خواهد شد و به مسابقه تسليحاتي جديد منجر ميشود. بنابراين بايد از توليد سلاح هستهاي خودداري كرد. يك تلاش و عزم جهاني لازم است تا كشورهاي داراي سلاحهاي اتمي را وادار به انهدام اينگونه سلاحها نمايد.
با توجه به مراتب فوق، نگراني قدرتها از تلاشهاي اتمي ايران سياسي ميدانيم. به رغم تشريح مواضع اصولي و اساسي خود، جمهوري اسلامي تحت هيچ شرايطي در استفاده از انرژي اتمي ترديد نخواهد كرد و تنها در صورتي كاملا پروتكل الحاقي 2+93 را امضاء خواهد نمود، كه آن را منطبق بر منافع ملي خود بداند.
نظرات و تفكرات موافقان امضاء پروتكل نميتواند دربرگيرنده منافع ملي ما باشد. آنها تصور ميكنند اگر ما اين پروتكل را امضاء كنيم از فشار سياسي آمريكا خواهد كاست. تجربه 25 ساله ما خلاف اين نظر را ثابت كرده است. اگر به فرض ما پروتكل فوق را امضاء كنيم آمريكا بهانه ديگري بر عليه ما خواهد تراشيد. ضمن اينكه اقدام ما قانوني، شرعي، منطقي و دربرگيرنده منافع ملي ماست.
پانوشتها:
1- درسهاي جنگ جهاني دوم، ص 543.
2- كاميكازهها، ص 96.
3- شكست و تسليم ژاپن، ص 163.
4- روزنامه كيهان 26/5/82، مقاله پروفسور مولانا، ص 16.
5- كيهان چهارشنبه 15 مرداد 1382، ص 16.
6- زندگي محمد اثر حسينين هيكل، ص 324 و فرازهايي از تاريخ اسلام استاد جعفر سبحاني.
7- تفسير الميزان و تفسير عياشي و تفسير درالمنشور و تفسير صافي و تفسير نمونه ج.ا.ا، ص 458.
8- از ظهور اسلام تا سقوط بغداد، اثر عليمحمد بشارتي، ص 58.
9- كامل ابن اثير ج 8 ص 248، مروج الذهب ج.ا ص 116 و منتهيالامال ج 1، ص 105.
10- سوره انبياء آيه 107.
11- سوره احزاب آيه 21.
12- سوره عمران آيه 85.
13- روزنامه اطلاعات جمهوري اسلامي، همشهري، ايران، ابرار و كيهان 16/5/82 ص 14 متن كامل سخنراني مقام معظم رهبري از شبكه يك سيما و از صداي جمهوري اسلامي منتشر شد. خبرگزاري ايرنا نيز متن كامل اين سخنراني را به همه جهان مخابره كرد. اين موضعگيري بازتاب مثبتي در سطح جهان داشت.
14- روزنامه ايران 16/5/82.
15- خبرگزاري ايرنا يكشنبه، بيست و دوم تير ماه 82. روزنامه همشهري 23/4/82، ص 2.
16- شبكه تلويزيوني الجزيره 17 مارس 2003.
ش.د820300ف