(روزنامه شرق ـ 1396/06/16 ـ شماره 2980 ـ صفحه 9)
استقلال کردستان: یک چشمانداز تاریخی
دو حزب اتحادیه میهنی کردستان (PUK) و حزب دموکرات کردستان (KDP)، به لطف منطقه پرواز ممنوع که در سال ١٩٩١ و از سوی کشورهای غربی در شمال عراق اعمال شد، توانستند منطقه خودمختار کردستان را شکل داده و در ادامه نیز با نظام سیاسی خودشان و شکلگیری نهادها، آن را تکمیل کنند. با وجود شرایط ژئوپلیتیک نامساعد دهه ٩٠ که در آن کردستان در محاصره همسایگان قدرتمند قرار داشت، انتخابات ١٩٩٢ کردستان عملا شکلی از حق حاکمیت را برای کردها به ارمغان آورد. با وجود این انتخابات سرنوشتساز و تداوم منطقه پرواز ممنوع، حاکمیت و دولتداری برای کردها بدون چالش هم نبود. در ادامه تلاشهایی از سوی ترکیه، سوریه و حزب بعث برای ایجاد بیثباتی در این منطقه از طریق تفرقهاندازی میان احزاب و حمایت از احزاب رقیب آغاز شد تا جایی که این دو حزب اصلی کردی را رودرروی هم قرار داد. از دل همین تعارض بود که حزب سومی به نام «گوران» یا «تغییر» سربرآورد. با وجود تنشهای داخلی در کردستان، خواست استقلال بار دیگر تمامی این احزاب سیاسی را دوشادوش هم قرار داد. درواقع تاریخ سرکوب کردها در عراق ازجمله نسلکشی آنها به دست رژیم بعث در کنار مناقشات اخیر با دولت مرکزی میتواند دلیل کافی به آنها برای تشکیل یک کشور مستقل بدهد. از دیگر سو، در دو دهه گذشته، اقلیم کردستان توانسته به منطقهای امن، نسبتا باثبات و همساز با کشورهای منطقه بدل شود که مزید بر علت شده است تا کردها را بیشتر به سوی تشکیل یک کشور مستقل سوق دهد.
تبعات داخلی حدیث جدایی
فارغ از اینکه کردها را برای تشکیل یک کشور مستقل محق بدانیم یا نه، بسیاری در جهان فکر میکردند بعد از همهپرسی استقلال کردستان یا جنگ دیگری در عراق درخواهد گرفت یا اینکه اقلیم با چالشهای اقتصادی و امنیتی بیشتر مواجه میشود. برخلاف آنچه انتظار میرفت، کردها بعد از برگزاری موفقیتآمیز همهپرسی، به خیابانها آمدند، غریو شادی سر دادند و پرچمهایشان را با شادمانی به اهتزاز درآوردند. همچنین ترس از اینکه همهپرسی باعث هجوم مردم به بانکها برای بازپسگرفتن سپردههایشان شود، از آنجا که کردستان هیچ بانک مرکزی از آنِ خود ندارد و بخشی از نظام بانکی و ارزی عراق است، محقق نشده است. این در حالی است که در زمان پیشرویهای داعش در سال ٢٠١٣ افراد بسیاری سپردههای خود را از بانکهای کردستان بیرون کشیده بودند. در واکنش به برگزاری همهپرسی، بغداد نیز پروازهای بینالمللی به منطقه کردستان را قطع کرد و نیروهای خود را برای بازپسگیری مرزهای کردستان به این منطقه روانه کرد. این اقدامات با تهدیدهای همسایگان مبنی بر تحریم اقتصادی و مداخله نظامی همراه شد. با این حال و با وجود همه این تهدیدها و اقدامات عملی، حتی دو هفته بعد از برگزاری همهپرسی نیز کردها هنوز گام مشخصی برای اعلام جدایی و استقلال برنداشتهاند. در نقطه مقابل نیز نه بغداد و نه همسایگان، هیچکدام از تهدیدهایشان را جامه عمل نپوشاندهاند. به نظر میرسد هرچند داشتن کشوری از آنِ خود، رؤیایی دیرینه برای کردهاست، اما نه کردها و نه بغداد هیچکدام نمیخواهند از این لحظه تاریخی و حساس، یک بحران و فاجعه بسازند.
در مسیر عادیسازی
بعد از فروکشکردن حساسیتهای اولیه، منع پروازهای بینالمللی به اربیل نیز اندکی تعدیل شد. هفته گذشته مقامات عراق اعلام کردند پروازهای هوایی بینالمللی از کردستان در صورتی که از بغداد صورت گیرند، بلامانع است. بااینحال، هنوز مخاطرات جدی به قوت خود باقی است و شاید به همین خاطر است که هر دو طرف و به خاطر ملاحظات سیاسی داخلی محتاطانه عمل میکنند. از نظر برخی منتقدان، زمانبندی همهپرسی تلاشی بوده از سوی مسعود بارزانی، رهبر دولت اقلیم کردستان، برای افزایش محبوبیت داخلی و منحرفکردن اذهان از مشکلات اقتصادی و فساد ریشهدار در این منطقه. از نظر بغداد، واکنش تند حیدر العبادی، نخستوزیر عراق، تلاشی بوده برای آرامکردن نیروهایی که خواهان برخوردی قاطع با کردها شده بودند. در هر صورت، هر دو رهبر در ماههای آتی بار دیگر باید خود را در معرض رأی عمومی قرار دهند. سعد الحدیثی، سخنگوی حیدر العبادی، هفته گذشته اعلام کرد دولت عراق از اعمال تهدیداتش اجتناب کرده تا به کردها فرصت عقبنشینی از مواضعشان را بدهد. او همچنین تأکید کرد دولت عراق برای مجبورکردن کردها به واگذاری کنترل کردها و درآمدهای نفتی به دولت مرکزی برنامهای زمانبندیشده دارد اما جزئیاتی دراینباره ارائه نداد. علی العلاق، یک قانونگذار بلندپایه عراقی و از معتمدان حیدر العبادی، نیز این را یک استراتژی بلندمدت میداند. از نظر او، عراق بهتدریج صادرات و درآمدهای کردستان را قطع میکند و در پایان همین مسئله اقلیم را به تسلیم وامیدارد.
از سوی دیگر، کردها میگویند هیچگاه قصد نداشتهاند که بلافاصله بعد از همهپرسی اعلام استقلال کنند. هوشیار زیباری، وزیر امور خارجه سابق عراق که از او بهعنوان معمار همهپرسی استقلال کردستان نیز یاد میشود، دراینباره میگوید: «ما این همهپرسی را برگزار کردیم چون ایمانمان را از دست داده بودیم. ما از موضعی تدافعی برای یک کشور ازدسترفته میجنگیم». زیباری همچنین معتقد است شرایط و ملزومات کشورسازی بسیار سختتر از برگزاری همهپرسی بوده و یکشبه صورت نمیگیرد. درواقع کردها میخواستند از رأی همهپرسی بهعنوان اهرمی برای مذاکره با بغداد استفاده کنند؛ امری که تاکنون محقق نشده است. از دیگر سو، کردها متوسلشدن بغداد به زور را نیز جدی نمیگیرند. وهال علی، مدیر ارتباطات در دفتر بارزانی، بر این باور است بغداد به خاطر فقدان قدرت نظامی کافی به مداخله نظامی متوسل نخواهد شد. علاوه بر این عراقیها همچنان درگیر نبرد علیه داعشاند که هنوز مناطقی از عراق را تحت سیطره دارد و عراق برای بازپسگیری این مناطق به همکاری نیروهای نظامی کردها متکی است. یوست هیلترمن، کارشناس خاورمیانه در گروه بینالمللی بحران، بر این باور است هیچکدام از طرفین خواهان گزینه نظامی نیستند. در پشتصحنه، دیپلماتهای غربی نیز میکوشند تا دو طرف را آرام کرده و برای جنگ علیه داعش متحد نگهشان دارند.
بااینحال پیام هفته گذشته آیتالله سیستانی را میتوان ترکی در دیوار دانست. آیتالله سیستانی بهتندی از ایده تشکیل یک کشور کردی مستقل انتقاد کرده اما همزمان از بغداد خواست تا برای احترام به حقوق کردها با آنها وارد گفتوگو شود. با این اوصاف، العبادی مجوز سیاسی و اعتقادی برای مذاکره با اقلیم را به دست آورده اما همزمان میداند جدایی اقلیم کردستان خط قرمزی است که بغداد نمیتواند از آن عبور کند. البته جدایی و استقلال کردستان میتواند تبعات دیگری را نیز برای عراق به دنبال داشته باشد. از زمان سقوط صدامحسین، سنیهای عراق نگران این بودهاند که تحت سلطه شیعیان قرار بگیرند. این ترسها در زمان نخستوزیری نور المالکی قوت گرفت؛ ترسی که نتیجهاش پیوستن بسیاری از رهبران سنی به داعش بود. بنابراین استقلال کردستان بهشکل چشمگیری توازن جمعیت را به نفع شیعیان برهم زده و هرگونه آشتی با سنیها را عملا غیرممکن میکند.
ترکیه؛ از دوست به دشمن
در میان کشورهای منطقه، ترکیه بزرگترین تهدید علیه اقتصاد متزلزل کردستان محسوب میشود؛ این کشور قابلیت بستن لوله انتقال نفتی را دارد که از خاک ترکیه میگذرد و درواقع حکم تنها منبع بزرگ درآمدی برای دولت اقلیم کردستان را دارد. کردستان عراق از همان دهه ١٩٩٠ به کمک کشوری همچون ترکیه برای مدیریت مسائل کردهای این کشور و همچنین مقابله با حزب کارگران کردستان (PKK) آمده است. هم حزب اتحادیه میهنی و هم حزب دموکرات در کنار ترکیه با «پکک» جنگیدهاند؛ حزبی که نگرش مارکسیستیاش کاملا در تضاد با اصول ملیگرایانه و بینش لیبرالی و سوسیالدموکرات این دو حزب کردی قرار میگیرد. همکاری سیاسی امروز آنکارا و اربیل تداوم و ادامه همان پیوندها و همکاریهای قدیمی است. از سال ٢٠٠٣ میلادی به اینسو، ترکیه آرامآرام به سمت پذیرش اجتنابناپذیربودن تشکیل یک کشور کردی حرکت کرده است البته کشوری همسو با ترکیه که بتواند به منبعی حیاتی برای تأمین نفت و گاز آنکارا بدل شود. آنکارا بهنظر به همین لحن هشداردهنده اکتفا خواهد کرد و البته این لحن خصمانه بیشتر کاربردی داخلی دارد تا اینکه بخواهد عملا اقلیم کردستان را هدف قرار دهد.
سرمایهگذاریهای هنگفت ترکیه در اقلیم بدون تردید تضمینی است در برابر هرگونه مداخله خصمانه و نظامی در قبال استقلال اقلیم کردستان. بهنظر ساخت یک خط لوله انتقال نفت در این چشمانداز صورت گرفته که اقلیم روزی به یک کشور مستقل بدل خواهد شد. علاوه بر آنکارا، کشورهای عرب حاشیه خلیجفارس نیز چشم به سرمایهگذاری در منابع غنی نفتی و گازی اقلیم دوختهاند. مواضع ترکیه علیه همهپرسی اقلیم را باید تلاشی از سوی آنکارا برای مهار تأثیرات دومینوی استقلال اقلیم بر کردهای خود دانست. درواقع با وجود تهدیدهای آنکارا مبنی بر قطع واردات نفت از اقلیم، نفت اقلیم کردستان همچنان به ترکیه جریان دارد و نیروهای پیشمرگه کردی همچنان در کنار ائتلاف ضدداعش به رهبری آمریکا علیه داعش در عراق میجنگند. مانورهای نظامی ترکیه نیز بیشتر حکم یک ژست سیاسی را دارد یا یک تهدید جدی.
همچنین نباید از سرمایهگذاری هنگفت روسیه در میادین نفتی اقلیم کردستان غافل شد. «رُزنفت»، غول نفتی روسیه وعده تأمین مالی سه میلیارددلاری به کردها داده است. نفت کردستان همچنین به کشورهایی همچون اسپانیا، یونان، آلمان، ایتالیا و کرواسی صادر میشود. بنابراین قطع جریان نفت به این کشورها ترکیه را زیر فشار بینالمللی سنگینی قرار خواهد داد. بااینحال کردها بر این باورند سیاست تحریم اقتصادی، به یک اندازه برای کردها و ترکها زیانبار است. بااینحال، هرچند تاکنون ترکیه دست به تحریم اقتصادی اقلیم نزده است، اما نمیتوان کتمان کرد اردوغان بدون تردید از اینکه کردها حتی به خواست او برای به تعویقانداختن همهپرسی توجه نکردهاند، خشمگین و سرخورده است. همین مسئله میتواند اقدامات آتی آنکارا در مواجهه با خواست جدایی اقلیم را در هالهای از ابهام قرار دهد؛ آن هم در شرایطی که اردوغان نشان داده حاضر به تحمل افرادی که اقتدار او را به چالش میکشند، نیست.
دومینوی تغییرات
سایر کشورها البته دلایل بیشتری برای مقابله با تشکیل یک کشور کردی در مرزهای خود دارند. ایجاد یک دولت کردی همسو با ایالات متحده و برخوردار از منابع غنی نفتی و دارای روابط حسنه با کشورهای عربی خلیجفارس میتواند به یک کابوس امنیتی بدل شود. در هر صورت، استقلال کردستان به معنای پایان یک عراق متحد است. به نظر در میان کشورهای منطقه سوریه بیشترین تأثیر را از استقلال کردستان بپذیرد؛ کشوری که یگانهای حفاظت مردمی کردی همین حالا هم کنترل مناطق کردنشین در این کشور را در دست دارند. البته ایران، سوریه و ترکیه به جز بحث تأثیر دومینوی استقلال اقلیم، یک دلیل بزرگ دیگر نیز برای مخالفت با آن دارند: بحران مهاجران. وقوع هرگونه جنگ داخلی در عراق بر سر استقلال و جدایی کردستان میتواند موجی عظیم از مهاجران را به سوی این کشورها روانه کند. ایران همین حالا نیز در نتیجه جنگ و ناامنی در افغانستان، میلیونها مهاجر افغان را در خود پناه داده است که این مسئله پیامدهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را به دنبال داشته است. ترکیه نیز در جنگ داخلی سوریه مرزهای خود را به روی جریان میلیونی پناهندگان و آوارگان سوری گشود. اما تمامی اینها در حد گمانهزنی باقی میماند. در ایران نیز با وجود حرکت تانکهای جنگی به سمت مرز پرویزخان، همچنان عبورومرور در این مرز مانند سابق ادامه دارد. درواقع، برخلاف تحلیلهای احساسی و سادهانگارانه که فاقد استدلال تجربی و عینیاند، میتوان گفت نه به لحاظ منطقهای و نه بهلحاظ بینالمللی امکان تغییرات گسترده در خاورمیانه وجود ندارد.
اسرائیل؛ برنده بزرگ داستان استقلال
از دیگر سو، از چشم واشنگتن مسئله استقلال کردستان باعث نوعی همگرایی میان ترکیه، ایران، سوریه و عراق میشود؛ چیزی که اصلا به مذاق کاخ سفید خوش نخواهد آمد. از دیگر سو، تقسیم عراق به دو یا حتی سه کشور – در صورتی که سنیها نیز بخواهند مسیر کردها را در پیش گیرند، بر پیچیدگی منطقه میافزاید؛ منطقهای که همین حالا نیز به واسطه جنگ داخلی در سوریه، تقابل کشورهای عربی با قطر و جنگ و سایه داعش بر لبه تیغ قرار دارد. بدون شک در چنین شرایطی، نه واشنگتن، نه تهران، نه آنکار و نه دمشق خواهان تغییر مرزهای جغرافیایی در خاورمیانه نیستند. علاوه بر این، تقسیمشدن عراق به دو کشور نیازمند صرف هزینه و منابع بیشتر برای حفظ ثبات برای کشورهای منطقه خواهد بود. این در حالی است که در یک عراق متحد کشورها منابع خود را به یک دولت مرکزی معطوف میکردند. فقط یک گزینه دراینمیان وجود دارد که از این جدایی سود برده و ازقضا از آن نیز حمایت میکند و آن گزینه اسرائیل است. جالب اینکه تلآویو براساس معیاری دوگانه در حالی از استقلال و حق حاکمیتی کردها دفاع میکند که به هیچ عنوان حاضر نیست یک کشور فلسطینی را در کنار خود ببیند. درواقع اگر کردها موفق به تشکیل یک کشور مستقل شوند، اسرائیل سرانجام در منطقهای که دوستان زیادی ندارد، یک دوست و متحد خواهد یافت. علاوه بر این تشکیل یک کشور کردی به معنای تضعیف بغداد بهعنوان متحد دشمن اصلی اسرائیل در منطقه یعنی ایران است و این چیزی است که اسرائیل برای دو دهه برای آن تلاش میکند. بنابراین هرچه کشورهای ایالات متحده، عراق، ترکیه، سوریه و ایران در قبال استقلال کردها، با اتخاذ یک دیپلماسی و رویکرد سازنده، منسجمتر و یکدستتر عمل کنند، اسرائیل کمتر از این وضعیت منتفع خواهد شد.
منابع: الجزیره، نیویورکتایمز، گلوبالریسکاینسایتس، شورای روابط بینالملل
http://www.sharghdaily.ir/News/142858
ش.د9602539