(روزنامه آرمان ـ 1396/08/22 ـ شماره 3466 ـ صفحه 3)
ژست پاسخگویی
احمدینژاد که همواره از «مردم» و «ملت شریف ایران» دم میزند، هرگز حاضر به پذیرش هیچیک از ایرادات و انتقاداتی که به وی و دولتش وارد میشود، نشده است. وی با تلاش برای بقا در صحنه سیاسی ایران سعی میکند که از فضای مجازی برای تاکتیک همیشگیاش، یعنی فرار به جلو استفاده کند. شایان ذکر است که اغلب شبکههای اجتماعی موثر در دوره احمدینژاد با محدودیت مواجه شدند.
تبری جستن
معجزه هزاره سوم که اینک از حضور در مطبوعات و رسانههای چپ و راست محروم است، اخیرا با بازخوانی وقایع مربوط به اشغال سفارت انگلستان در سال90 از منظر خود سعی کرده با فرافکنیهای همیشگی این بار توپ را به زمین مجلس و مقامات امنیتی بیندازد و بگوید که این اقدام با اطلاع و هماهنگی نهادهای اطلاعاتی بریتانیا بوده است. محمود احمدینژاد که از برگزاری نشست خبری آزاد کماکان امتناع میکند، در راستای پیامهای مونولوگی خود خطاب به مردم ایران این اقدام را زمینهساز اعمال تحریمهای نفتی و بانکی میداند. احمدینژاد که پیش از این هم به بیان اظهارات عجیب شناخته میشد، این بار بدون اشاره به رفتارهای خود و دولتش در عرصه مذاکرات و سیاست خارجی، اعمال تحریم علیه ایران را به آدرسی دیگر ارجاع میدهد.
روانشناسی سیاسی احمدینژاد
فارغ از اظهارات احمدینژاد درباره تسخیر سفارت انگلستان، سخنان او از منظر روانشناسی سیاسی بسیار قابل تامل است. وی که همواره در تلاش برای جلب توجه افکار عمومی است، از استراتژی ضدسیستم بهخوبی بهره میگیرد. در این استراتژی همه افراد منتقد و مخالف، نهادهای گوناگون داخلی و خارجی و جناحهای سیاسی –بهخصوص جناح اصولگرایان که وی روزگاری محبوبترین سیاستمدار آنها بود- را بهعنوان عامل ایجاد اختلال در کارهای دولتش معرفی میکند. در دو انتخابات 84 و 88 بهخوبی از این استراتژی بهره برد و طرفداران وی با طرح شعارهایی نظیر «چپ، راست، کارگزار؛ علیه خدمتگزار» در تلاش برای نشان دادن استقلال او از جریانهای سیاسی بودند. زمانی که پوپولیستها بهدنبال اخذ رأی مردم هستند، از دادن هیچوعدهای خودداری نمیکنند و از این رو گاهی وعدهها و سخنان پوپولیستها پهلو به عوامفریبی میزند. معمولا وقتی در مسیر تحقق وعدههایشان با مانع برخورد میکنند و یا دچار مشکل میشوند، از عوامل بیرونی نام میبرند و حاضر به پذیرش خطا در محاسبه و رفتار خود نیستند.
استراتژی هزاره سوم
احمدینژاد که این شیوه را در 12سال اخیر بارها به کار برده است، این بار سعی در انتساب گرههای کور مدیریتی دولتهای نهم و دهم به چهرههای سیاسی شناختهشده دارد. شیوه او بازنمایی هویتی با اتکا به شاخصه خودی-غیرخودی است. معجزه هزاره سوم همواره تلاش داشته با ایجاد دوقطبی خود را در سوی تحت فشار نشان دهد و طرف مقابل را عامل همه نارساییها معرفی کند. او در یکی از مناظرههای تلویزیونی با خیره شدن به دوربین خطاب به مردم گفت: ملت شریف ایران بدانید هر 3 نامزد موجود علیه بندهاند، هر 3 رئیس دولت گذشته علیه بندهاند.
دوقطبیسازی
از جمله تلاشهای دگرستیزانه احمدینژاد رویارویی با علی لاریجانی بهعنوان رئیس مجلس بود. او در دورهای، هویت سیاسی خود را متزلزل میدید و برای رها شدن از خلأ بدون مخالفبودن با حملههای بیمحابا به همه نهادها و افراد در تلاش بود که ستیزهجویی سیاسی خود را در سپهر سیاست ایران حفظ و تقویت کند. این روزها معجزه هزاره سوم گاه با زنبیل قرمز نزدیکانش اعلام موضع میکند و گاه با اظهارنظر درباره موضوعات روز تلاش میکند همچنان خود را حامی مردم نشان دهد؛ همان مردمی که زیر بار تورم سنگین انتهای دوره ریاستجمهوری او از پا درآمده بودند.
برائت اصولگرایان
بخشهایی از اصولگرایان که همواره با کلیدواژههای خاص درباره اصلاحطلبان سخن میگویند، سعی در اعلام برائت از شخص احمدینژاد دارند، نه شیوه او! یاران سابق معجزه هزاره سوم در انتخابات اخیر هم با شعارهای پوپولیستی و وعدههایی با همان رنگ و لعاب به صحنه انتخابات وارد شدند. هنگامی که سیدابراهیم رئیسی در مناظره سوم انتخابات برای فرار از پاسخگویی نسبت به اقدامات دولت احمدینژاد به روحانی گفت که یکبار با احمدینژاد مناظره کنید و موضوع را برای همیشه حل کنید، در پاسخ با تعریض حسن روحانی مواجه شد: «چرا با احمدینژاد مناظره کنم؟ با رئیسی مناظره میکنم که هم شعارهای او را میدهد و هم اعضای تیم احمدینژاد، تیم ستادی و انتخاباتیاش را تشکیل دادهاند.» برخی چهرههای اصولگرا نظیر محمدرضا باهنر بهخوبی از عواقب رفتارهای غیراصولی آگاه بودند و توجه داشتهاند که چنین رفتارهایی از سوی چهرهها بهپای کل جریان اصولگرا نوشته میشود. او میگوید: «بنده بهعنوان آدمی كه اسم من اصولگراست و آقای احمدینژاد هم خاستگاهش اصولگرا بوده، تا ابد باید پاسخگوی آقای احمدینژاد باشم.» بهنظر میرسید این فقط احمدینژاد نبود که شعارهای پوپولیستی میداد، بلکه جریان اصولگرایی از رویکردهای پوپولیستی بهشدت استقبال میکند. گزاف نیست اگر اذعان شود باید برخی رفتارها را در جریان اصولگرایی محکوم کرد، نه صرفا سخنان احمدینژاد را! آیتا... هاشمی که تیزبینانه مواضع آنان را رصد میکرد، همگان را از عواقب این اقدامات برحذر داشت. اما هیاهوی بلندگوهای پوپولیستها نگذاشت صدای ایشان به همه مردم برسد. اینک با فرونشستن غبار هیاهوی احمدینژاد، همه هشدار هاشمی را جدی گرفتهاند که چاقوی پوپولیسم دسته خودش را میبرد.
http://www.armandaily.ir/fa/news/main/203819
ش.د9603263