احمدینژاد در اظهاراتی که در حرم داشت، قوه قضاییه را آماج حملات خود قرار داد و البته با ذکر اینکه «به والله ما با خانواده لاریجانی مشکل داریم» نشان داد که مانند دوران ریاست جمهوریاش، به حل مشکلات با جریانها و شخصیتهای سیاسی، در چارچوب عرف مرسوم و بدون هوچیگریهای مرسوم چندان علاقهای ندارد.
اما چرا مربع احمدینژاد، بقایی، جوانفکر و مشایی تا این حد به جنجالآفرینی سوق پیدا کردهاند و هر روز با داستانپردازیهای خاصی درصددند تا خود و جریان فکریشان را به نقل افکار عمومی تبدیل کنند؟
قضیه به دادگاههای حمید بقایی باز میگردد. یک ماهی میشود که دادگاههای حمید بقایی معاون اجرایی رییس جمهور در دولتهای نهم و دهم با عنوان اتهامات مالی آغاز شده است. در حاشیه جلسه نخست این دادگاهها، بقایی در جمع خبرنگاران ادعایی را مطرح کرد که سنگ بنای همه حاشیهسازی این روزهای حلقه نزدیک به احمدینژاد است.
بقایی در جلسه نخست ادعا کرد که «پروندهاش سیاسی است.»
بقایی در جلسه دوم دادگاهش، با به همراه داشتن یک زنبیل قرمز، در پی جلب توجه برآمد. زنبیلی که بعدها سوژه مطایبهگری رسانهها را فراهم ساخت؛ در حقیقت ارسال این پیام از سوی یاران احمدینژاد به افکار عمومی بود که قوه قضاییه مشغول پروندهسازی برای ما (یعنی احمدینژاد و نزدیکانش) است.
بقایی به حکم مشاورتِ مربعِ مزبور، ترجیح داد تا در سومین جلسه دادگاهش حضور پیدا نکند و با توسل به سنت بستنشینی - که ما را به یاد اعتراضات مدنی روحانیون و روشنفکران علیه استبداد دستگاه قاجار میاندازد - اعتراض خود را به دستگاه قضایی اعلام دارد. وقتی همان روزِ آغاز بستنشینی، احمدینژاد سخنانی را علیه خانواده لاریجانیها در جمع مردم ایراد کرد، همگان فهمیدند که یقهدرانی این گروه در دفاع از آزادی و حقوق حقه شهروندی - که به قول خودشان از سوی دستگاه قضایی مورد خدشه وارد شده - تنها یک ژست ناپخته و نچسب برای طراحی جهتدار افکار عمومی است.
چه کسی است که اختلافات احمدینژاد با علی لاریجانی را کتمان کند؟
اما هنوز خاطره حمایت احمدی نژاد از علی لاریجانی از ذهن ها پاک نشده است آن زمان که علی لاریجانیِ طرف منازعات گلادیاتوری طرفینی با محمود احمدی نژاد، با اصرار و فشار و لابیگری احمدی نژاد و اطرافیان وی، در مجلس هشتم به ریاست رسید؛ چون آن روز احمدی نژادی ها می گفتند حداد عادل به اندازه کافی همراه و همسو نیست و لاریجانی همسو تر است!
اختلافاتی که در همان واپسین روزها و ماههای دولت دهم به اوج خود رسید. اوج تنازع احمدینژاد با رییس مجلس، به ماجرای استیضاح آقای عبدالرضا شیخالاسلامی وزیر کار دولت دهم در بهمن سال 91 که بعدها به «یکشنبه سیاه» شهره شد، بازمیگردد.
در آن ماجرا احمدینژاد و یارانش، بار دیگر به جای پاسخگویی به نمایندگان ملت درباره اقدامات شائبهبرانگیز شیخالاسلامی در سازمان تأمین اجتماعی، تلاش کردند با طراحی حربهای عوامفریبانه در قالب نمایش ویدیویی از گفتوگوی فاضل لاریجانی (برادر علی لاریجانی) و سعید مرتضوی رییس وقت تأمین اجتماعی، رییس پارلمان و نزدیکانش را به غیرشفاف بودن و دست داشتن در جریانات شائبهدار اقتصادی در نزد افکار عمومی متهم کنند.
حمید بقایی، این روزها در شرایطی به تقلید از یار و مرادش یعنی محمود احمدینژاد، مشغول صحنهگردانی و ایجاد حرکات ایذایی برای فرار از مهلکه پاسخگویی به دستگاه قضایی است که تاکنون کمتر سابقه داشته شخص و جریانی از حضور در دادگاه و پاسخگویی به پیشگاه قوه قضاییه استنکاف ورزد.
چنانچه اصلاً بنا به اظهارات احمدینژاد که «ما حتی یک ریال هم دزدی نکردهایم» صحت داشته باشد، در این صورت این سؤال پیش میآید که چرا این جریان فکری، مشغول شاذپراکنی علیه دستگاههای قانونی کشور است؟
اگر تصور کنیم که کارنامه مدیریتی دولتهای نهم و دهم - برخلاف آنچه «عباس امیری فر» از نزدیکان سابق احمدینژاد در گفتوگو با «خبرآنلاین» گفت که تخلفات دولت سابق صرفاً سیاسی و مالی نیست - بری از هرگونه اتهامات مالی باشد، این همه جار و جنجال و بوق در کرناکردن برای چیست؟
اگر واقعاً طلای دولتهای نهم و دهم پاک است، اساساً چه منتی به خاک برای ایشان وجود خواهد داشت؟
اقدام اخیر نزدیکان احمدی نژاد، دومین دست یازیدن به سنت بستنشینی در تاریخ جمهوری اسلامی است.
نخستین تجربه را اصلاحطلبان ساختارشکن مجلس ششم داشتند؛ آنجا که در اعتراض به عملکرد شورای نگهبان در رد صلاحیت عناصر مسالهدار برای حضور در انتخابات مجلس هفتم، در دی ماه سال 82 به مدت یک ماه دست به تحصن زدند و سپس با عدم توفیق در رسیدن به مقصد و مقصود خویش، به استعفای دستهجمعی از نمایندگی مجلس ششم متوسل شدند.
باید دید که سرانجام بست نشینی یاران احمدینژاد چه خواهد شد.
هر چه باشد، رییس دولتهای نهم و دهم و اعوان و انصارش به آنچه در ذهن دارند، یعنی انحراف در مسیر رسیدگی به تخلفات مالی از سوی قوه قضاییه نخواهند رسید.
ایستادگی قوه قضاییه در رسیدگی به تخلفات کلان مالی در سالهای اخیر - با وجود همه شانتاژها و پروپاگاندای رسانههای داخلی و خارجی - موید این ادعاست.
http://sobhe-no.ir/newspaper/361/2/14149
ش.د9603313