(روزنامه آسمان آبي ـ 1396/07/30 ـ شماره 93 ـ صفحه 7)
شبکههای اجتماعی چه در قالب 140کاراکتر توئیتر باشد، چه تصویرنوشت اینستاگرام یا حتی گروهها و کانالهای تلگرامی همگی بهعلت ویژگی بیمکانی و البته بیزمانی توانستهاند از شرق دور تا دنیای غرب را در سیطره خود قرار دهند. انسان امروز تنها با یک گوشی هوشمند با یک صفحه چند اینچی میتواند به همه دنیا دسترسی داشته باشد؛ موضوعی که در عین جذابیت شاید کمی رعبآور به نظر برسد.
افراد از هرجا با هر علقه و علاقهای زمانیکه پا به شبکههای اجتماعی میگذارند در تشکیل اجتماعات مجازی، تبادل اطلاعات، نظرات، ایدهها، نقد، نشر و بازنشر آزادند. این مشارکت بالا در فضای مجازی به تغییر سبک زندگی و حتی کنشهای اجتماعی-سیاسی منجر شده است؛ کنشهایی که خودبیانگری در رسانههای جدید را در پی داشته و خودآگاهی را به ارمغان آورده؛ خودآگاهی گریزناپذیر که قدرت انتخاب انسان را بهشکل چشمگیری افزایش داده است. از همین رو، منتظر نمیماند مسیری از بالا به پایین طی شود که بر مبنای آن کنش سیاسی و اجتماعی خود را انتخاب و عملیاتی کند. میانبر فضای مجازی این امکان را فراهم کرده که انسان امروز با اتکا به سلایق و علایق خود که حالا شناخت دقیقتری از آن پیدا کردهاست دست به انتخاب بزند.
فضای بیحد و حصر مجازی، نفوذ این شبکهها در عرصه سیاسی را هم بهشکل فزایندهای افزایش داده؛ گاه تحولات اجتماعی-سیاسی را رقم زده و گاه حتی نظامهای سیاسی را با تغییرات جدی مواجه کرده است.
بههمین دلیل، حکومتها درباره این فضای جدید ارتباطی دیدگاههای مختلفی دارند، ولی اغلب در یک اصل مشترک هستند. حکومتهای امروز میدانند نمیتوانند با این اتفاق مدرن مبارزه یا برخورد سلبی و سختی بکنند، بلکه باید تلاش کنند این روند امروزی را در چارچوب موردپسندشان قرار داده و آن را از مجاری مطلوب قرار دهند.
در یک دهه گذشته، ایران هم از این روند ارتباطی مدرن مستثنا نبوده است. فضای مجازی بهویژه در چند انتخابات اخیر بهعنوان مهمترین کنش سیاسی یک جامعه در مقاطع زمانی خاص قدرت خود را به نمایش گذاشت.
شاید بتوان این تاثیرگذاری را از سال 1388 و پس از انتخابات دهمین دوره ریاستجمهوری نسبتبه انتخابات پیشین بهوضوح مشاهده کرد که در سال 92 بیشازپیش و البته در سبک و سیاقی دیگر خودی نشان داد، اما نمیتوان منکر شد فضای مجازی در انتخابات اسفند 1394 شگفتیآفرین بود که در سال 1396 و در دو انتخابات شوراهای شهر و روستا و ریاستجمهوری این شگفتی تکرار شد. درواقع، اسفند 94 یک فایل تصویری توانست سرنوشت جناح اصلاحطلب در مجلس و ترکیب مجلس خبرگان را با تغییر معناداری مواجه کند؛ اتفاقی که برای شوراهای شهر و روستا در اردیبهشت 96 رقم خورد و همچنین بسیاری را برای رأیدادن دوباره به حسن روحانی قانع کرد.
حال سوال اینجاست که چه اتفاقی برای رسانههای جمعی بهواسطه پررنگشدن فضای مجازی در حال رخ دادن است که امروز تاثیرگذاری اینچنینی را تجربه میکنیم؟ و البته خروجی این تاثیرگذاری روی آحاد مردم چیست؟
ارتباط جمعی از مجاری مجازی
نظریهها درباره شبکههای ارتباط جمعی متنوع و گاهی متضاد است. هریک از این نظریهها بخشی از تاثیرگذاری و کارکرد شبکههای ارتباط جمعی را بیان کردهاند.
دیدگاههای قدیمیتر صرفا به تحلیل رسانههای ارتباط جمعی معطوف بودهاند که دایره شمول گستردهتری نسبت به فضای مجازی دارد؛ برای نمونه، نظریه گلوله جادویی هیچ اختیار ویژهای برای مخاطب پیامهای رسانههای جمعی در نظر نمیگیرد یا لااقل این اختیار را بهصورت حداقلی میپذیرد.
این نظریه مطرح میکند وسایل ارتباطجمعی تاثیر فوری و یکسانی روی مخاطبان خود دارند و از رسانههای ارتباطجمعی بهعنوان منبع قدرت یاد میکند. برخی نظریهپردازان تاثیرگذاری این وسایل ارتباطجمعی را محدودتر میدانند. نظریهپردازانی چون لازارسفلد بر این باورند رسانههای ارتباطجمعی تغییرات اساسی ایجاد نمیکنند و فقط استحکامبخش عقاید مخاطبان هستند.
البته برخی تفسیری متفاوت دارند. برخی بر این باورند رسانهها میتوانند اولویتبخشی کنند. درواقع، شاید نتوانند به مخاطب «چگونه اندیشیدن» را دیکته کرده، اما میتوانند «درباره چه اندیشیدن» را القا کنند.
بااینحال، پس از گسترش فضای مجازی، این تاثیرگذاری که پیشینیان با محافظهکاری از آن سخن میگفتند تا حدودی تغییر کرده و شاید بتوان گفت فضای مجازی پا را فراتر از استحکامبخشی یا اولویتبخشی گذاشته و تا حدودی میتواند تغییردهنده و تحولبخش باشد.
درواقع، تاثیرگذاری فضای مجازی افکار فرد و بهتبع آن، جامعه و فرهنگ زیست را تغییر داده است. سبک زندگی در مواجهه با همین فضای مجازی دستخوش تغییر شده و انسان جدید را به وجود آورده است.
براساس نظریه هکت، کاربران فضای مجازی میتوانند تاثیر متقابلی روی هویت یکدیگر داشتهباشند؛ چراکه افراد هریک با اطرافیان، دوستان، همکاران و گروه نزدیکان و آشنایان خود از این طریق ارتباط میگیرند؛ کسانی که خود نیز با جمعی گسترده ارتباط دارند؛ از همین رو، سیستم و نظام اجتماعی جدیدی در فضای مجازی شکل میگیرد؛ زیرا او بر این باور است که هویت در اثر تعامل به منصه ظهور میرسد و بههمین دلیل، تعامل در فضای مجازی میتواند این تغییرات هویتی را ایجاد کرده که در نهایت، به تغییر در سبک زندگی منجر میشوند.
مک لرگ، از دیگر نظریهپردازان حوزه شبکههای اجتماعی، درباره کنش سیاسی در یکی از مقالات خود با عنوان «شبکههای اجتماعی و مشارکت سیاسی» بر این باور است تعاملهای اجتماعی از طریق فضای مجازی این فرصت را برای افراد ایجاد میکند که به جمعآوری اطلاعات در زمینههای سیاسی بپردازند و فراتر از محدودیتهای منافع و زندگی شخصی خود رفتار و عمل کنند. او با بررسی چندین انتخابات در مقاله خود نتیجه گرفته است گپ و گفتهای مجازی تاثیر زیادی در نتیجه انتخابات موردبررسی داشته است.
ابزاری در خدمت توده
فضای مجازی امروز در سطحی از قدرت قرار داشته که توانایی بسیج عمومی را دارد؛ چه آنکه کاستلز در مجموعه کتاب «عصر اطلاعات» خود نتیجه میگیرد انقلاب فناوری اطلاعات بحران اقتصادی سرمایهداری و دولتگرایی ایجاد کرد و در نهایت، به رویآوردن مردم به جنبشهای اجتماعی منجر شد. او براساس همین تحلیل، فروپاشی اتحادجماهیرشوروی را توضیح میدهد و معتقد است نظام سرمایهداری هم تا حدودی منعطفتر و کاراتر شده است.
گرچه بسیج افکارعمومی در امری سیاسی یا اجتماعی ازجمله کارکردهای فضای مجازی است، در برخی کشورها این بسیجشدن به همان فضای مجازی محدود میشود؛ زیرا هزینه کنشهای اجتماعی و سیاسی بالاست.
از همین رو، در کشورهایی با حکومتهای اقتدارگرا، صفحات کاربران فضای مجازی شاید بازتابی واقعی از شرایطی باشد که هزینه اعتراض به آن ازسوی حکومت بسیار بالا تعریف شده است و در صورتی که این بسیج افکارعمومی به فضای واقعی تسری یابد، بهسرعت با سرکوب مواجه خواهد شد. در این شرایط، شاید مردم از طرق دیگر این انسان سیاسی مدرن را به منصه ظهور میگذارند و کنشهای مدنی دیگری نشان میدهند. در واقع، در جوامعی با محدودیت بیشتر جهان مجاز نقش نهادهای مدنی در جهان واقعی را ایفا میکنند، اما چه اتفاقی باعث سیاسیشدن توده مردم میشود؟
بسیاری از مردم بدون اینکه تابهحال یکدیگر را دیده یا با هم از نزدیک صحبت کرده باشند در فضای مجازی بهوسیله تصویر، صدا، تصاویر گرافیکی و... به بحث و تبادلنظر میپردازند. همین گردش اطلاعات و گپ و گفتهای آزاد، از افراد، انسانی سیاسی میسازد تا فراتر از نیازهای معمول و شخصی بیندیشند یا حتی برای رفع این نیازها به تشکیل پویشها و رخدادکنشها بپیوندند. تغییر عمده جهان واقعیت پس از پررنگشدن فضای مجازی اینجا بهسهولت قابللمس است. روند از بالا به پایین سیاست تغییر میکند. دیگر نیازی نیست مردم منتظر باشند حاکمیت برای آنان خط و جهت ویژهای تعریف کرده و آنان را به همان سمتوسو سوق دهد، بلکه با استفاده از همین فضای عمومی و در عین حال شخصی، به ایده و تفکر خود دست مییابند و به خودآگاهی میرسند.
بهاشتراکگذاشتن، از سبک زندگی گرفته تا ایده و تفکر سیاسی میتواند دیگر اعضای یک شبکه مجازی را به تغییر مجاب کند. اینجاست که حتی شهروند - خبرنگار به وجود میآید. مردم دیگر منتظر رسانههای مکتوب نمیمانند تا خواست و درخواست آنها را منتشر کرده و نشر دهد، بلکه خودشان دستبهکار میشوند.
حتی شاید برخی از این گروههای مجازی بتوانند نقش احزاب مجازی را ایجاد کنند. افرادی که با یکدیگر همنظر هستند هرجای این کره خاکی ارتباط برقرار و تلاش میکنند ایده خود را گسترش داده و بر تعداد اعضای همراه خود بیفزایند. این رخداد عمدتا در جوامعی شکل میگیرد که مردم ارتباطی ضعیف با احزاب دارند.
از سویی، وقتی فضای جامعه برای بحث و تبادلنظر آزاد تنگ و اندک باشد، با فراهمآمدن فضای مجازی این اتفاق در محملهای ارتباطی جدید رقم خواهد خورد. انقلاب تونس مصداقی از تاثیرگذاری فضای سایبری بر ایجاد یک تحول سیاسی بزرگ است. زمانیکه محمد بوعزیزی، دستفروش تونسی، خود را در کنار گاری سبزیفروشیاش به آتش کشید، شاید هرگز تصور نمیکرد خودسوزی او نقطه آغاز یک انقلاب شود.
وقتی بوعزیزی، یک دستفروش تونسی که در اعتراض به شرایط اقتصادی نابسامان این کشور و بر اثر فشارهای معیشتی خودسوزی کرد، فیلم این حادثه در کسری از ثانیه به کمک فضای مجازی در همه جهان منتشر و پس از چندی، این خودسوزی جهانی به انقلاب مردم تونس منجر شد. در پی انقلاب تونس، برخی دیگر از کشورهای عربی همچون مصر و لیبی هم تحتتاثیر همین انقلاب با تحولات سیاسی جدی مواجه شدند.
از همین رو، شاید برخی حکومتها از شبکههای مجازی بهعنوان جنگ نرم یاد میکنند؛ این جنگ سبک زندگی مردم را تحتتاثیر قرار میدهد و آنها را از اتمسفری که میخواهند مردم در آن تنفس کنند جدا میکند.در فضای مجازی اتفاقات مطلوب و پویشها و تلاشهایی در جهات مثبت همچون حمایت از طبقه اجتماعی فرودست یا فعالیتهای حمایتی برای حفظ محیطزیست و... هم انجام میشود و اتفاقا برد گستردهای دارد، بااینحال، نمیتوان آسیبهای احتمالی فضای مجازی را نادیده گرفت؛ از جمله نبود قوانین مدون و دقیق در مواجهه با شبکههای اجتماعی به آسیبپذیری بیشتر منجر میشود؛ به همین دلیل، برخی کارشناسان این حوزه پیشنهاد میدهند بهجای فیلترینگ حداقل به فیلترینگ هوشمند روی آورند.
https://asemandaily.ir/post/5317
ش.د9603459