تاریخ انتشار : ۲۸ آذر ۱۳۹۶ - ۱۳:۳۴  ، 
کد خبر : ۳۰۷۵۴۵
پیرمحمد ملازهی در گفت‌وگو با‌ «آسمان آبی» مطرح کرد:

ارتش، هسته اصلی قدرت در پاکستان

اشاره: پاکستان در عرصه داخلی و خارجی با بحران‌های فراوانی روبه‌رو است؛ از یک‌سو بی‌ثباتی سیاسی در داخل، نهادهای قدرت را تحت فشار قرار داده و از سوی دیگر، شرایط نابسامان اقتصادی، شاخص‌ رفاه اجتماعی را به‌صورت نزولی تعریف می‌کند. اسلام‌آباد در سال‌های اخیر نیز با چالش در سیاست ‌خارجی روبه‌رو است. ایالات‌متحده تلاش می‌کند از طریق اعمال فشار مانع از حمایت این کشور از گروه‌های تروریستی شود. در چنین شرایطی، چین با سرمایه‌گذاری‌های اقتصادی سعی می‌کند جای خالی واشنگتن در اتحاد با اسلام‌آباد را پر کند. بحران‌های حاکم بر پاکستان بهانه‌ای بود تا روزنامه «آسمان آبی» طی گفت‌وگویی با پیرمحمد ملازهی، کارشناس مسائل منطقه، چالش‌های داخلی پاکستان را بررسی کند. ملازهی با برشمردن نهادهای قدرت در ساختار سیاسی پاکستان، ارتش و قوه قضائیه را دو ساختار مهم خواند و گفت در صورت حمایت ارتش از حزب کوچکی چون «انصاف»، آن‌ها امکان پیروزی در انتخابات پیش‌رو را خواهند داشت.
پایگاه بصیرت / نازنین ساسانیان / خبرنگار

(روزنامه آسمان آبی - 1396/09/13 - شماره 126 - صفحه 13)

* با توجه به مشکلات موجود ازجمله چالش‌های اقتصادی و بی‌ثباتی سیاسی حاکم بر پاکستان آینده این کشور را چگونه ترسیم می‌کنید؟

** چالش‌های اساسی پیش‌روی دولت پاکستان ماجرای تازه‌ای نیست. اگر ساختار قدرت در اسلام‌آباد را در نظر بگیریم متوجه خواهیم شد آن‌چنان که در رسانه‌ها و جوامع عمومی ترسیم می‌شود، پاکستان در آستانه «حاکمیت ورشکسته» یعنی همان اتفاقی که در دهه ۷۰ میلادی برای اسلام‌آباد رخ داد، قرار ندارد؛ البته در این مسئله که مشکلات جدی در کشور وجود دارد شکی نیست.

* آیا بی‌ثباتی سیاسی در این کشور ناشی از تقابل احزاب سیاسی است یا این‌که ارتش همچنان نقش اصلی را در ساختار قدرت در اختیار دارد؟

** در اسلام‌آباد حداقل چهار نهاد، قدرت حکمرانی را در اختیار دارند؛ نخستین نهاد اصلی حکمرانی در پاکستان را احزاب سیاسی شکل می‌دهند. این احزاب عمدتا حول محور «لیگ مسلمانان نواز» و حزب «مردم» متمرکز هستند. در این میان، می‌توان به احزابی‌ کوچکی که به نوعی با ژنرال‌های ارتش و سران و امرای ارتش هماهنگ عمل می‌کنند نیز اشاره کرد. در کنار احزاب سیاسی که بخشی از قدرت را تشکیل می‌دهند، علمای بزرگ و گروه‌های مذهبی این کشور نیز نقشی برجسته دارند. این گروه‌ها در تقسیمات قدرت و تصمیم‌گیری‌های داخلی و خارجی پاکستان موثر هستند. احزاب قومی گروه صاحب قدرت و اثرگذار دیگری هستند که در صحنه سیاسی پاکستان و در مناطق قومی حضوری برجسته دارند؛ البته برای تحلیل و بررسی ساختار قدرت در پاکستان، نباید از نقش ارتش غافل شد. هسته اصلی قدرت در پاکستان در اختیار این گروه نظامی است؛ از این رو ارتش را باید به‌عنوان نهادی جداگانه در نظر گرفت که در تصمیم‌گیری‌های سیاسی تاثیرگذار است.

درنهایت نیز باید به نقش قوه‌قضائیه پاکستان به‌عنوان یک نهاد قدرتمند در تحولات کشور اشاره کرد. چنان‌که مشاهده شد قوه قضائیه نخست‌وزیر را به اتهام جرایم مطرح از کار برکنار کرد. این مسئله نشان‌دهنده قدرت قوه‌قضائیه در ساختاری سیاسی پاکستان است؛ بنابراین اگر همه نهادهای مذکور قدرت در پاکستان را در نظر بگیریم رقابت میان ارتش و احزاب سیاسی به‌شدت بالاست و در میان دیگر نهادهای قدرت نیز این رقابت تا حدی قابل مشاهده است که در برخی مواقع شدت نیز می‌گیرد.

این رقابت از ۱۹۴۷ پس از کودتای ارتش به وجود آمده است. درواقع، باید گفت مشکلات پاکستان مشکلاتی جدی است، اما این چالش‌ها به قدری نیست که ساختار سیاسی در کشور را از میان ببرد. اگر وضعیت در اسلام‌آ‌باد بحرانی‌تر از شرایط کنونی شود، امکان بازگشت به شرایط قبلی همچنان وجود دارد؛ بنابراین معتقدم پاکستان باوجود مشکلاتی، در موضع ضعف و شکننده قرار نخواهد گرفت.

* براساس تصور عمومی و به‌دلیل نقش ارتش و دیگر نهادها در اثرگذاری سیاسی پاکستان، گفته می‌شود احزاب سیاسی در این کشور ناکارآمد هستند. ارزیابی شما از وضعیت احزاب پاکستان چگونه است؟

** در پاکستان چهار نوع حزب فعالیت می‌کند. برخی احزاب مانند «جمعیت علمای اسلام» در گروه احزاب مذهبی قرار می‌گیرند. برخی احزاب قومی هستند مانند «حزب ملی بلوچستان». این احزاب در مناطق قومی فعالیت می‌کنند. در سطح ملی دو حزب اصلی وجود دارد که در انتخابات‌های ۴۰ سال گذشته، همواره قدرت را در اختیار داشتند؛ حزب «مسلم لیگ» یکی از این دو حزب اصلی است که شاخه‌های متعددی دارد. دومین حزب بزرگ نیز حزب «مردم» که به خاندان بوتو وابسته است. این حزب در منطقه‌ «سند» نفوذ زیادی دارد. حزب نواز شریف نیز در پنجاب قدرت را در دست دارد. در کنار این احزاب، حزب «انصاف» نیز به شکلی برجسته فعالیت می‌کند و هم‌اکنون در عرصه سیاسی پاکستان مدعی است؛ چراکه قدرت را در کشور در اختیار دارد و تلاش می‌کند در انتخابات آینده بتواند حزب «مردم» و حزب «مسلم لیگ» را شکست دهد که البته رسیدن به چنین هدفی ساده نیست. به نظر می‌رسد حزب «انصاف» در هماهنگی با ارتش و احزاب کوچک‌تر قرار دارد.

* چرا ارتش تلاش می‌کند با احزاب کوچک‌تر همکاری کند. درواقع همکاری با احزاب کوچک‌تر چگونه منافع ارتش را در میدان سیاست تامین می‌کند؟

** نظامیان تلاش می‌کنند زمینه را برای افزایش قدرت احزاب کوچک فراهم کنند. چرایی آن را باید در سیاست‌های احزاب بزرگ مانند حزب «مردم» و «مسلم لیگ» با ارتش جست‌وجو کرد؛ سیاست‌هایی که در تقابل با سیاست‌های ارتش قرار دارند، ولی احزاب خرد به‌نوعی می‌توانند تحت‌تاثیر ژنرال‌های ارتش قرار گرفته و با خواسته‌های آن‌ها هماهنگ شوند. در حال حاضر، از لحاظ حزبی در پاکستان سه مدعی اصلی وجود دارد. این سه مدعی قدرت عبارتند از: احزاب «مردم»، «مسلم لیگ» و «انصاف». البته همان‌طور که گفته شد احزاب کوچک‌تر با ساماندهی ارتش نیز در میدان سیاست اثرگذار هستند؛ البته تلاش‌هایی نیز صورت گرفته تا احزاب مذهبی هم با احزاب کوچک‌تر همکاری کنند. آن‌ها قصد دارند به‌واسطه این همکاری‌های مشترک در مقابل حزب‌های بزرگ توان اثرگذاری خود را ارتقا دهند؛ چراکه به گمان احزاب مذهبی، احزاب بزرگ در پاکستان، سکولار محسوب می‌شوند.

* با شرایطی که از صحنه سیاسی پاکستان ترسیم کردید، پیروز انتخابات آینده پاکستان همان احزاب سنتی قدرتمند هستند یا باید منتظر شگفتی باشیم؟

** اگر انتخابات منصفانه و آزاد برگزار شود، حزب «مسلم لیگ» با توجه به محبوبیتی که در میان مردم دارد و همچنین با درنظرگرفتن نقشی که در برکناری نواز شریف ایفا کرد قادر خواهد بود اکثریت آرا را به خود اختصاص دهد. از سوی دیگر، حزب «مردم» نیز موقعیت مناسبی را در اختیار دارد، اما اگر ارتش به‌شکل قاطع از احزاب کوچک و حزب «انصاف» حمایت کند ممکن است تغییری در ساختار قدرت به وجود بیاید.

* چین از نظر اقتصادی همکاری‌های مشترکی را با پاکستان آغاز کرده است. این همکاری‌ها چه واکنشی را ازسوی آمریکا به دنبال خواهد داشت؟

** از زمان ریاست جورج بوش پسر، ایالات‌متحده سیاست‌هایش در جنوب آسیا را مورد بازنگری جدی قرار داد. پس از آن، مباحث جدی در ارتباط با ۱۳رآکتور هسته‌ای که آمریکا در اختیار هند قرار داد، مطرح شد. این رآکتورها در ازای تعهد هند صورت گرفت که متعهد شد در چارچوب طرح گاز صلح، با ایران همکاری نکند؛ از این رو آمریکا امتیازات فراوانی به هند واگذار کرد.

آمریکا به این نتیجه رسیده که قدرتش در مقابل چین رو به افول است. رهبران این کشور به‌خوبی می‌دانند چین در 40 سال آینده به قدرت اصلی در جهان تبدیل می‌شود. در همین راستا، واشنگتن مایل است چین را تحت‌کنترل داشته باشد؛ این کنترل از دو ناحیه اعمال می‌شود؛ یکی از ناحیه شرق و دیگری جنوب. در محور شرق ارتباط با کره‌جنوبی، ژاپن، استرالیا و سنگاپور وجود دارد. واشنگتن با توسل به این تاکتیک تلاش می‌کند جبهه‌ای را برای محاصره چین تاسیس کند. از سوی جنوب نیز هند اختلافات ارضی گسترده با چین را تجربه می‌کند و سه ایالات هند محل اختلاف میان دو کشور است. آمریکا تصمیم گرفته است که در جنوب شرقی آسیا هند را انتخاب کرده و در این کشور سرمایه‌گذاری کند. هند به‌عنوان کشوری بزرگ انتخاب شده که امنیت اقیانوس هند را تامین می‌کند. این وضعیت باعث شد پاکستان اهمیت و جایگاهش را از دست بدهد.

https://asemandaily.ir/post/8807

ش.د9603799

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات