(روزنامه جوان – 1396/09/25 – شماره 5260 – صفحه 2)
گفتههاي اخير فدريكا موگريني در خصوص نقش اهداف انتخاباتي دولت روحاني در به ثمر رساندن برجام، نشان ميدهد كه جريان مدعي در مذاكرات هستهاي در تمام مدتي كه هدايت اين پرونده را بر عهده داشتند، همواره كوشيدهاند از برنامه صلحآميز هستهاي كشورمان و گفتوگو پيرامون آن براي تحقق اهداف سياسي خود بهره بگيرند. درست روز چهارشنبه بود كه فدريكا موگريني مسئول سياست خارجي اتحاديه اروپا و كسي كه هدايت مذاكرات از جانب اين اتحاديه با جمهوري اسلامي ايران را بر سر برجام به عهده دارد، خبر داد كه رازي را درباره درخواست ايران در برجام افشا خواهد كرد.
بر اساس گفته موگريني، اين راز مربوط به يك نيمجملهاي است كه در مقدمه برجام گنجانده شده و مضمون آن اين است كه «برجام ميتواند زمينه و مسير همكاري را براي انواع مختلف تعاملات بگشايد و پايهاي براي تعاملات بيشتر و تعاملات سازنده بيشتر با منطقه باشد. » مسئول سياست خارجي اروپا سپس فاش كرده كه اين جمله با خواست طرف ايراني در اين بخش گنجانده شده و قرار بود با اضافه كردن اين جمله، از آن براي اهداف سياسي داخلي استفاده كنند. موگريني در اين خصوص گفته است: «مقامهاي وقت ايران كه همان مقامهاي كنوني هستند، مايل بودند از توافق (برجام) استفاده كنند و از مردم و افكار عمومي خودشان مجوزي براي تعامل با جهان بگيرند.»
تكرار يك بازي
اما افشاي تلاش دولت براي بهرهبرداري از «تصويب برجام» به نفع بازيهاي جرياني خود در حالي است كه مرور 12 سال مذاكره بر سر پرونده هستهاي نشان ميدهد همواره تلاشهاي متعددي براي بهرهگيري از اين اهرم به نفع بازيهاي انتخاباتي وجود داشته است.
مويد اين ادعا گفتههاي محمد جواد ظريف در مهرماه سال 1393 و تقريباً يك سال پيش از امضاي برجام در جريان مصاحبه با شبكه امريكايي پي بي اس در محل شوراي روابط خارجي امريكا است. جايي كه هاله اسفندياري مدير بخش خاورميانه مؤسسه تحقيقاتي وودرو ويلسون يك سوال تأملبرانگيز داخلي از مسئول سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران پرسيد: «آيا شكست در مذاكرات هستهاي بر سياست خارجي ايران تأثيرگذار خواهد بود؟ اگر بله، چگونه؟ تأثير اين شكست بر سياست داخلي چطور؟»
و محمد جواد ظريف نيز اين پاسخ تأمل برانگيز را به اسفندياري ميدهد: «بيترديد، همينطور است زيرا ما روندي را شروع كردهايم كه هدف از آن تغيير فضاي سياست خارجي كشور است. اگر با وجود تلاشهاي ما براي تعامل، اين تلاشها بينتيجه بماند، مردم ايران اين فرصت را خواهند داشت تا ۱۶ ماه ديگر كه انتخابات پارلماني در ايران برگزار ميشود، به اين عملكرد ما (با آراي خود) پاسخ دهند. وقتي قبلاً در تعامل و مذاكرات درباره توافق هستهاي با جامعه بينالمللي در سالهاي ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵، توافقهايي كرديم و تلاشهاي ما براي عملكرد شفاف، از جانب اتحاديه اروپايي رد شد، البته بايد توجه داشت كه اتحاديه اروپايي به تنهايي فعاليت نميكرد و افرادي در كاخ سفيد و وزارت خارجه امريكا مانع از هرگونه توافق شدند، همانطور كه حالا هم كساني هستند كه نميخواهند هيچگونه توافقي حاصل شود قطع نظر از اينكه مفاد آن چه باشد.
در آن زمان مردم با انتخاب رئيسجمهوري متفاوت به دليل شكست در مذاكرات در واقع به ما پاداش دادند كه مرا هم زود بازنشسته كرد! حالا من بار ديگر زنده شدهام. به نظر من، در انتقال پيامي كه جامعه بينالمللي و بهويژه غرب ميخواهد به ايران منتقل كند بايد بسيار دقت كند. بايد ديد تعامل از جانب ايران و تلاش ايران براي باز بودن و نگاه به آينده داشتن با پاسخ مثبت مواجه ميشود يا اينكه بار ديگر، رد ميشود. من فكر ميكنم مردم ايران پاسخ خود را در صندوقهاي رأي نشان خواهند داد.»
تفسير بي بي سي از تأكيد ظريف
پيش از اين نيز محمدجواد ظريف بلافاصله پس از شكست مذاكرات وين 5 در صفحه توئيتر خود نوشت: «دستيابي به توافق جامع هستهاي غيرممكن نيست، نياز است توهمات كنار گذاشته شود، نبايد مانند سال 2005 فرصت از دست برود.» پس از اين پست وزير خارجه، شبكه بيبيسي فارسي در تحليلي نوشت: «نگراني اصلي ظريف براي به نتيجه نرسيدن مذاكرات هستهاي نيست، بلكه باخت دوباره تيم روحاني در انتخابات آينده و تكرار تجربه انتخابات 1384 است.»بيبيسي همچنين در ادامه نوشت: هشدار اصلي ظريف به غرب در واقع اين است كه اگر با دولت روحاني توافق نكند، همانند سال 1384 (2005) بار ديگر زمينه روي كار آمدن اصولگرايان را فراهم خواهد كرد. بيبيسي در تحليلي درباره اين پيام ظريف افزود: «اين پيام مخاطب خارجي دارد. به نوعي به طرفهاي مذاكره هشدار ميدهد نگذاريد اتفاقات 2005 تكرار شود. بنبست مذاكرات در سال 84 تيم آقاي روحاني را از صحنه مذاكرات خارج كرد. ممكن است ظريف به اين نكته ظريف هم اشاره داشته باشد كه اگر كارها خوب پيش نرود، ممكن است اين تيم فعلي از صحنه خارج شود.»
نقش تكراري ظريف
اما اين تنها باري نبود كه مذاكرهكنندگان پرونده هستهاي كشورمان، موضوعات انتخاباتي را به منافع ملي پيوند زدند. چراكه اين روند از روزهاي نخست آغاز مذاكرات هستهاي ميان ايران و تروئيكا اروپايي شكل گرفت. جايي كه وزراي خارجه آلمان، انگليس و فرانسه به تهران آمدند و دولت وقت كه نگران نتيجه انتخابات و شكست هم حزبيهايش بود، براي آنكه بتواند در تبليغات انتخاباتياش بر موضوع اين مذاكرات تأكيد كند، به بيانيه سعدآباد تن در داد. اما چه شد كه در اوج نا اميدي هر دو طرف و در حالي كه ساير نشست و برخاستهاي ايران با طرفهاي غربي به بن بست رسيده بود، به يكباره اين سند به امضاي طرفين رسيد؟ براي پاسخ به اين سوال بايد به اتفاقات نيويورك نگاه كرد.
جايي كه محمد جواد ظريف جلسهاي غيررسمي و خارج از عرف ديپلماتيك با محمدالبرادعي مديركل وقت آژانس بينالمللي انرژي اتمي برگزار كرد. جلسهاي كه فيلم بخشي از آن نيز منتشر شد و محمد جواد ظريف كه آن روزها سفير ايران در سازمان ملل بود، به البرادعي ميگفت: « بسياري از كانديداهاي انتخابات رياست جمهوري از شكست مذاكرات ما سود ميبرند. آنها موفقيت جذابي در اين گفتوگوها نميديدند و از سويي آنها آدمهاي پرنفوذي هستند. هم براي اروپاييها و هم مذاكرهكنندگان اعتبار ايران از دست رفته بود. اين تنها مشكل اعتماد به آنها نبود، اين مشكل اعتماد به جبهه ما هم بود، اعتماد به نوع اعتبار ما در خانه.» حال اين ادعاها در حالي مطرح ميشود كه به رغم انتشار اسناد مختلف از اين روند كه در گزارش نيز بخشي از آن ذكر شد، هيچگاه مسئولاني كه نامشان در اين بين مطرح است، واكنشي به اين اسناد نداشته و آن را تكذيب نكردهاند.
ش.د9603906