(روزنامه جمهوري اسلامي ـ 1395/12/18 ـ شماره 10828 ـ صفحه 16)
چند سالی است که جریان راست افراطی در کشورهای اروپایی زمینه برای عرض اندام پیدا کرده، به تدریج گسترش یافته و به چالشی برای قاره سبز تبدیل شده است. این گروهها با استدلالهایی همچون رد چند فرهنگ گرایی، مخالفت با حضور مهاجران و تعمیم مشکلات اقتصادی خود به مهاجران و سیاست دیگر کشورها توانستهاند نظر رای دهندگان جوان و اقشار پایین جامعه را جلب کنند. آنها با نگاه ضد ساختارگرایانه و بهرهبرداری از نارضایتی عمومی علیه احزاب حاکم، سیاستهای خود را به عنوان راه حل نهایی رفع چالشهای موجود مطرح میکنند.
شکلهای افراطی این احزاب راست همچون نئونازیها، به طور عمده فعالیت غیررسمی و مخفیانه دارند. آنها بیشتر از احزاب رسمی راستگرا بر نژادپرستی و تمایزهای فرهنگی و هویتی خود با دیگران تاکید دارند.
وجه مشترک احزاب راست افراطی در اروپا ملی گرایی شوونیستی، بیگانه هراسی، نژادپرستی، نفرت از مهاجران و کولیهای اروپا، اسلام هراسی و ضدیت با کمونیسم است. همچنین یهود ستیزی، اقتدارگرایی و زن ستیزی نیز در این فهرست قرار میگیرند.
شکلهای رسمی این احزاب هم توانستهاند با عوام فریبی جایگاه بسیار مهمی را در کشورهای اروپایی به دست آورند. پوپولیسم از ویژگیهای برجسته این احزاب است که به مفهوم طرفداری از مردم در برابر نخبگان است. این همنوایی با مردم آنها را به عنوان داروی درد شرایط موجود نشان میدهد و به همین دلیل گرایش افکارعمومی به سمت آنها بیش از پیش شده است.
با انتخاب ترامپ در آمریکا رویکردهای راست افراطی جرات خود نمایی در اروپا را پیدا کردند. در چند ماه گذشته و از زمان اوج گیری رقابتهای انتخاباتی در آمریکا در برخی کشورهای اروپایی نیز شاهد چرخش حاکمیت به سوی این نگرش بوده ایم. نشریه «اکونومیست» چندی پیش در تحلیلی از شرایط سیاسی در اروپا نوشت: «ترامپیسم و تندرویهای سیاسی چیز غریبی در این قاره نبوده است و اکنون در فرانسه و هلند همین دیدگاه بروز کرده است.»
خانم «مارین لوپن» فرزند «ژان ماری لوپن» رهبر راست افراطی فرانسه در انتخابات فرانسه شانس زیادی برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری را دارد. وی انتخابات و ظهور خود را بخشی از «بیداری جهانی» دانست.
به نوشته اکونومیست، از نگاه آمریکاییها، ترامپ بیشتر شبیه یک پازل است که در یک دست پیشنهادهایی در مورد کاهش مالیات و مقررات زدایی از تجارت را دارد و در دست دیگرش آرزوهایی همچون بیمه درمانی برای همه را ابراز میکند. در اروپا هم بازتاب شعارهای ترامپ در سخنان رهبران پوپولیستهای ملی گرا شنیده میشود. رهبرانی همچون «گریت وایلدر» در هلند، «نایجل فاراژ» رهبر پیشین حزب UKIP در انگلیس از جمله این رهبران پوپولیست هستند. فاراژ از مهمترین افرادی بود که تبلیغاتش نقش مهمی در رای مردم به خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا داشت.
همچون رهبر آمریکا، عوام فریبان در اروپا، جهان را به گونهای توصیف میکنند که باید مقابل نخبگان بیریشه ایستاد. پوپولیستها قول میدهند مالیاتها را پایین آورند و به رای دهندگان به خود اطمینان میدهند که در دوره پیری از مزایای خوبی بهرهمند میشوند. آنها در نوع خود اقتدارگرایانی هستند که بیشتر برای مبارزه با جرایم و دفاع وقت صرف میکنند از این رو نگاه افراطی را نسبت به مهاجران و مسلمانان دارند. آنها تاکید دارند که دولت باید از کارگران در مقابل مهاجران قانونی و غیر قانونی محافظت کند.
نشریه دانشگاه «هاروارد» آمریکا در گزارشی جامع در مورد گسترش ناسیونالیسم و ظهور رهبران افراطی در اروپا نوشت پس از پیروزی ترامپ و پدیده برگزیت، احزاب راست راه خود برای رسیدن به قدرت سیاسی را پیدا کردند.
انتخاب شگفت آور ترامپ در آمریکا ثابت کرد که نامزدهای احزاب راست افراطی هم در اروپا میتوانند به انتخابات آینده در این قاره امیدوار باشند. کشورهای هلند در ماه مارس، فرانسه در آوریل و می، آلمان در ماه سپتامبر شاهد انتخابات سراسری خواهند بود.
گروههای راست در این کشورها هر چه بیشتر خود را همچون ترامپ میبینند و دیدگاههای ملی گرایانه شدیدی را بروز میدهند تا بتواند از آب گل آلود ناشی از پیروزی وی در آمریکا ماهی بهتری بگیرند.
اکنون گسترش خشونت علیه اقلیتها و آزار و اذیت مهاجران در چارچوب ترویج بیگانه هراسی به درجات متفاوت از سوی احزاب رسمی و غیر رسمی راستگرای اروپا دنبال میشود. به همین دلیل جریانهای راست افراطی به یک تهدید امنیتی جدی برای اروپا تبدیل شدهاند.
به گزارش ایرنا نشریه دانشگاه هاروارد نوشت: در 75 سال گذشته بسیاری از کشورهای غربی پیوسته در جهت گسترش همکاری و ارتباط بیشتر با دیگر کشورها در عرصه منافع سیاسی و اقتصادی تحت عنوان «جهانی شدن» تلاش کردهاند. اما طوفانهای سیاسی در حال تغییر این روند هستند و نشانههای پوپولیسم و ناسیونالیسم در اروپا پدیدار گشته و به نظر میرسد این شرایط انسجام و امنیت در دوران پس از جنگ جهانی دوم را به مخاطره میاندازد.
فرانسه در این روند تغییر نقش مهم و برجستهای دارد. در حالی که برای دهها سال سوسیالیستها و جمهوری خواهان در این کشور قدرت را در دست داشتند ممکن است این روند امسال قطع شود و رای دهندگان یکی از دونامزد جبهه ملی یا جنبش لیبرال را انتخاب کنند. تارنمای اکونومیست در گزارشی با طعنه انتخابات آتی فرانسه را انقلاب دیگری در این کشور توصیف کرد که میتواند اتحادیه اروپا را از حرکت باز دارد.
این تحلیل اتخاذ سیاستهای اشتباه اقتصادی در دهههای پیشین را دلیل نارضایتیهای گوناگون اجتماعی عنوان کرد و افزود: این دو نامزد، دیدگاههای رادیکالی را در مورد حمایت بیشتر از رای دهندگان و توجه به داخل در کنار رفاه اجتماعی بیشتر بیان میکنند. هدف آنها تغییر وضع موجود است؛ پیروزی هر یک از این افراد میتواند فرانسه را دچار تحول کند. ممکن است نتیجه این رای گیری موجب خروج فرانسه از اتحادیه اروپا هم بشود. فرانسه پیش از این هم جهان را دچار دگرگونیهای بزرگی کرده است و ممکن است در آینده نزدیک بار دیگر آن را تکرار کند.
سایت «وایر» نیز سال 2017 را سال راست تندروی اروپا و پایان اتحادیه اروپا پیشبینی کرد. برای سالها احزاب راستگرا در چارچوبهای اصلی سیاست در اروپا حضور نداشتند. اما اکنون پس از ریاست جمهوری ترامپ با رویههای پوپولیستی تحکیم شدهاند و اعتباری به دست آوردهاند.
«پوپولیسم راستگرای اروپا اکنون این اتحادیه را در نقطه عطف حساسی قرار داده است. حتی در کشورهای مجارستان، لهستان و اسلواکی هم نگاه راست افراطی رو به تقویت است. دو کشور هلند و فرانسه در گذشته در شکل گیری اتحادیه اروپا نقش مهمی داشتند اکنون نیز نتیجه انتخابات آنها برای اروپا حائز اهمیت است. مهم این است که اتحادیه اروپا بدون فرانسه غیرقابل تصور است. »
ممکن است در انتخابات سال آینده، پوپولیستها پیروزی ترامپ را در اروپا تکرار کنند؛ اگر پیروز شوند پایههای اتحادیه اروپا متزلزل میشود و اگر آنها به خاطر حفظ این اتحادیه بالاجبار به حاشیه رانده شوند، شاهد اعتراضهایی گسترده در اروپا خواهیم بود.
http://jomhourieslami.net/?newsid=127394
ش.د9505092