(روزنامه مردم سالاري – 1396/09/28 – شماره 4488 – صفحه 8)
ارزش مبادلات دوجانبه ایران و روسیه در سال گذشته به ۲,۲ میلیارد دلار رسید که بیشتر آن شامل صادرات ماشینآلات، تجهیزات، بخش حمل و نقل، مواد غذایی و فلزات روسیه به ایران بوده است. سهم نفت از ارزش مبادلات تجاری ایران و روسیه بسیار اندک است و به نظر میرسد نوع، عمق و سطح روابط و همکاری اقتصادی، نفت و گاز ایران و روسیه هیچ تناسبی با نوع، عمق روابط سیاسی و راهبردی دو کشور ندارد. در جریان سفر ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه برای شرکت در نشست سه جانبه ایران، روسیه و آذربایجان به تهران سفر میکند، ایران و روسیه موافقتنامههایی برای همکاری در قراردادهای «استراتژیک» انرژی به ارزش 30 میلیارد دلار به امضا رساندند که شرکتهایی مانند روسنفت و گازپروم در آنها حضور خواهند داشت. در این نشست روسای جمهوری ایران، روسیه و آذربایجان در مورد همکاری مشترک در زمینه اقتصادی، امنیت منطقه و ایجاد کریدور حمل و نقل شمال جنوب به گفتوگو پرداختند.
سفر اخیر پوتین
ایران و روسیه پس از سر کار آمدن دولت روحانی تعاملات گسترده ای با توجه به شرایط خاص بینالمللی یافتند. بوجود آمدن بحران اوکراین و تحریمهای روسیه از سوی اتحادیه اروپا و آمریکا و همچنین تغییر دولت در ایران در راستای ایجاد روابط گستره در ساحت بینالمللی ؛ در کنار به نتیجه رسیدن مذاکرات هستهای شرایطی را بوجود آورد که طی آن روابط ایران و فدراسیون روسیه وارد فاز جدیدی شد. این شروع فاز از تعاملات راهبردی گرفته تا مقابلات مشترک با ایالات متحده استوار است.
حضور پوتین در تهران و ملاقات با مقام معظم رهبری (مدظله العالی) و همچنین حضور مستقیم روسیه در بحران سوریه و حمایت از مواضع ایران و نیروهای نیابتی منطقهای ایران در قالب گروههای مبارزه کننده با تروریسم، برگ جدیدی از فضای ارتباطی بینالمللی میان دو کشور را بوجود آورده است که توافقنامههای متعدد از مسائل مربوط به حوزه مسکن گرفته تا تسلیحات موشکی و سامانه اس 300، نشان از عمیق تر شدن و احتیاجات دو طرفه میان هر دو کشور است.
هم اکنون با روی کار آمدن دولت ترامپ و سیاستهای تنش زای متحدان منطقه ای آمریکا مانند عربستان، رویکرد روسیه به عنوان نیرویی متحد و مشترک المنافع با جمهوری اسلامیتغییر یافته و عمق راهبردی جدیدی پیدا کرده است. البته باید در نظر داشت که از سوی رقبای منطقه ای جمهوری اسلامیایران فشار زیادی به روسیه وارد میشود تا تعاملات خود به خصوص در حوزه اقتصادی و امنیتی را کاهش دهند. در این میانه سیاستهای مستحکم نظام میتواند تمایلات روسی را نسبت به منابع انرژی کشورهایی چون عربستان یا امارات کاهش دهد.
نکته قابل توجه در دوره روحانی، حضور روسیه در رقابتهای میدانی منطقهای جهت مقابله با نفوذ آمریکا و کشورهای اروپایی است که تبلور آن در بحران سوریه میباشد. از این رو میتوان نتیجه گرفت که در این دوره به دلیل بوجود آمدن بحرانهای راهبردی در منطقه و چالشهاس سیاسی فیما بین دولتهای قدرتمند و روسیه در ساحت جهانی، جمهوری اسلامیدر حال تعمیق روابط خود با روسیه به عنوان یکی از اعضای ثابت شورای امنیت و دارای حق وتو میباشد.
آنچه همواره طی تاریخ روابط دو کشور دولت روسیه را نسبت به ایران نگران کرده است، توجهات و تمایلات دولتمردان ایران به ایالات متحده نسبت به فدراسیون روسیه است. بررسی تاریخی روابط ایران و روسیه از دوران صفویه تا کنون علیرغم دوران طلایی کنونی بیشتر حول محور نبرد و تعارض بر اساس منافع بوده است و چالشهای مرزی و ایدئولوژیک عواملی برای مقابله و مذاکره میان طرفین بوده است. مسائلی چون ارتباط ایران و غرب، دریای خزر، مذاکرات هستهای، تامین انرژی منطقهای و بحرانهای اقتصادی ناشی از تحریم همواره مسئله هر دو کشور بوده است که تاریخ روابط خارجی فیما بین دو دولت را شکل داده است.
روابط سیاسی ایران و روسیه
علیرغم تمامیبرداشتها از روند مثبت سیاسی ایران و روسیه باید این نکته را گوشزد نمود که این رابطه متغیری از رابطه ایران و غرب بوده است و در سالهای اخیر از ارتباط روسیه و کشورهای عربی منطقه نیز متاثر شده است. پس از روی کار آمدن دولت روحانی این روند رو به بهبود گذاشت، اما سیاستهای عربستان همچنان به عنوان تهدیدی بالقوه برای این رابطه تعیین کننده است. از سوی دیگر باید این نکته را عنوان نمودکه روابط دیپلماتیک ایران و روسیه هم اکنون در عالی ترین وضعیت قرار دارد. اما این مسئله نتوانسته است به خوبی بر سیاستهای تجاری تاثیر بگذارد. نکته دیگری که از نظر روسها بسیار مهم جلوه میکند گرایش ملی یا دولتی برخی سیاست مداران به سوی رویههای بینالمللی ایالات متحده است. این مسئله همواره در خفا موجب دوری مقامات کرملین از سیاست مداران ایران شده است. اگر وضعیت رئالیستی منطقه خاورمیانه نبود شاید ارتباط این دوکشور به استحکام امروز نبود.
عوامل موثر در روابط سیاسی دو کشور عبارتند از؛ 1- سیاستهای ایالات متحده در منطقه، 2- حضور راهبردی روسیه در منطقه خاورمیانه، 3- روند گرایش دولتمردان ایران به رویههای آمریکا، 4- سیاستهای عربستان سعودی در قبال روسیه.
پیشرانها (عوامل تغییر آفرین در صحنه اقتصادی فیمابین) عبارتنداز:1 - تغییر حکومت در ایران یا روسیه و گرایش نامتوازن به سمت غرب،2- تغییر توازن منطقهای به سمت عربستان سعودی،3- ظهور دولت لیبرال غرب گرا در جمهوری اسلامی، 4-ظهور دولت ملی گرای محافظه کار در روسیه.
در سناریوهای روابط سیاسی دو کشور؛ در سناریوی محتمل: همواره سیاست روسیه در قبال ایران تابعی از گرایش جمهوری اسلامیبه غرب خواهد بود و اسلحه مقابله با این سیاست ایران ایجاد توازن میان ایران و عربستان در سیاست راهبردی روسیه خواهد بود. در سناریوی ضعیف: روسیه با صرف نظر از موقعیت ممتاز ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی ایران در منطقه، از طریق ایجاد قطب عربستان به تقابل با ایران خواهد پرداخت. این سیاست بوسیله روسیه به دلیل نیاز به مرزهای آبی ایران به شکل تقابلی صورت نخواهد پذیرفت و تنها تا مرز توازن پیش خواهد رفت.
در مورد راهکارهای گسترش همکاری سیاسی دو کشور باید گفت که ایران ابتدا باید تفاوت عمیق میان سیاست تاکتیکی و راهبردی خود را بخصوص در مرحله مذاکرات با آمریکا نشان دهد تا برداشت سیاست ایجاد توازن غیرمستقیم از سوی ایران برای روسیه تداعی نشود. اگر ایران بتواند به بازارهای محصولات کشاورزی روسیه دسترسی طبقهبندی شده و منظم پیدا کند میتواند مرحله توازنسازی عربستان را خنثی نماید. نکته بسیار مهمیکه همواره سیاست مداران روس را آزار داده است، گرایش نهایی دولتمردان ایران برای مذاکره و یا مصالحه با آمریکا است. این رفتار در دولتهای احمدی نژاد و روحانی در برخی مراحل نمود یافت و همین مسئله باعث گردیده است که برداشت روسها از جمهوری اسلامیبه این صورت شکل بگیرد. راهکار اصلی نمایش تفکیک سیاستهای راهبردی از تاکتیکی ایران از سویی و از سوی دیگر ایجاد اهرمهای راهبردی جهت مقابله با روسها از طریق توازن سازی عربستان است.
روابط اقتصادی ایران و روسیه
از سال 2000 تا 2009 در روابط تجاری ایران روسیه رشد مداوم تراز تجاری مشاهده میشود. در سال 2009 کاهش 1/17 درصدی در تراز تجاری میان دو کشور در مقایسه با سال قبل رخ داد. در این سال حجم صادرات روسیه 4/13درصد و واردات از ایران 8/46 درصد کاهش یافت. سهم ایران در تجارت خارجی روسیه در مقایسه با سال 2008 با رشد 2/0 درصدی به 7/0 درصد رسید. در نیمه نخست سال 2010 در مقایسه با مدت زمان مشابه سال قبل، حجم مبادلات تجاری بین ایران و روسیه 2/11 درصد کاهش یافت. حجم صادرات 6/12 درصد کاهش یافت، اما واردات ایران 6 درصد رشد داشت. وضعیت اقلام تجاری ایران و روسیه تقریبا از سال 2000 بدون تغییر باقی ماندهاند. در فهرست اقلام تجاری دو کشور در سال 2009 مانند سال قبل از آن فلزات و فرآوردههای آن با 23/68 درصد در صدر قرار دارد، چوب و فرآوردههای سلولزی 05/8 درصد، غلات 16/5 درصد و سوخت و فرآوردههای حوزه انرژی 2. 85 درصد میباشد. اصلیترین اقلام واردات روسیه از ایران محصولات غذایی و خوار بار و خودرو است.
روند کنونی تعاملات ایران و روسیه از دو عامل تاثیر پذیر است. اول؛ تحریمهای ایران است که در محیط پسا برجام دارای گشایش ناقصی بود و نتوانست خواست طرف ایرانی را در حوزه تعاملات اقتصادی تامین نماید و دومین مسئله، تحریمهای روسیه است که نیاز به محصولات کشاورزی ایران را افزایش داده است. نیاز روسیه به محصولات کشاورزی ایران از آنجا نشات میگیرد که اساسا امکان تولیدات گسترده در محیط سرزمینی این کشور وجود ندارد، لذا باید از مبدایی غیر اروپایی به انجام این مهم بپردازد. از سوی دیگر تولیدکنندگان محصولات کشاورزی و خوراکی در ایران باتوجه به ماهیت محصول خود عملا نمیتوانند برای مسافتهای طولانی سرمایه گذاری زیادی قائل شوند، لذا روسیه از هر دو جهت بازار خوبی است که در حال حاضر گسترش چشمگیری داشته است. اما با تمام این مسائل هم اکنون روسیه در مبادلات تجاری میان 15 همسایه ایران رتبه هفتم و هشتم را داراست. عدم تمرکز صادرکنندگان و همچنین تحریمهای بینالمللی مانع بزرگی بر سر این راه است. نکته بسیار مهم اینجاست که علی رغم کاهش 30 تا 40 درصدی تعاملات اقتصادی چین و روسیه در سالهای اخیر، روابط تجاری ایران به دلایل فوق دارای رشد 5 درصدی بوده است.
عوامل موثر در روابط اقتصاد ایران و روسیه عبارتنداز: تحریمها علیه ایران، تحریمها علیه روسیه، عدم تمرکز سیاستهای صادرات و کشف بازار، نوسان در ارتباطات اقتصادی طرفینی.
پیشرانها (عوامل تغییر آفرین در صحنه اقتصادی فیما بین ) عبارتنداز: 1- پیوستن روسیه به تحریمهای بینالمللی علیه ایران و شکست موضوعات در فضای پسا برجام، 2- افزایش تبادلات تجاری روسیه و کشورهای رقیب ایران در منطقه مانند عربستان، 3- توافق مجدد با کشورهای غربی و از بین رفتن محیط فرصت آفرین تحریم روسیه.
در سناریوهای پیش روی روابط اقتصادی دو کشور؛ در سناریوی محتمل؛ با توجه به بقای بحران اوکراین و ورود روسیه و اروپا به تقابلی ژئوپلیتیکی؛ تحریمهای روسیه باقی خواهد ماند و ایران میتواند از این شرایط جهت ورود همه جانبه به بازار محصولات کشاورزی و خوار بار روسیه بهره ببرد، لذا روابط در این حوزه منظم تر خواهد شد. در سناریوی بالقوه؛ رقابت در حوزه جذب روسیه به عنوان قدرتی بینالمللی بالا خواهد گرفت و کشورهای رقیب ایران در جهت تامین منافع روسیه در حوزه اقتصادی نیز به تقابل با جمهوری اسلامی ایران خواهند پرداخت. د ر سناریوی ضعیف؛ با اتمام بحران اوکراین و تعدیل سیاست خارجی ایالات متحده روسیه به بازارهای جهانی دسترسی آزاد خواهد داشت و همین امر باعث کاهش امکان (بالقوه) ضریب نفوذ ایران در بازارهای مذکور در روسیه خواهد بود.
در مورد راهکارهای گسترش روابط اقتصادی دو کشور باید گفت که در آخرین جلسه مشترک اتاق بازرگانی مشترک ایران و روسیه در سال 95 صورت پذیرفته است. این در حالی است که جلسات اتاق مشترک طرفین با توجه به باز بودن اختیارات شرکتهای خصوصی با حمایت دولت باید در سال اخیر به کرات برگزار میگردید. راهکاری که میتوان در این حوزه در نظر گرفت، ابتدا سفر هیاتی ارزیاب جهت بررسی شرایط محیطی حقیقی و برآورد حضور رقبا در بازار محصولات کشاورزی روسیه است. سپس جذب محیطها و شرکتهایی است که گرایش بیشتری به همکاری با ایران دارند. اتخاذ سیاستهای تشویقی و تدوین سیاستهای یکسان سازی صادرات محصولات به روسیه در این زمینه میتواند علاوه بر نظم دهی به روند صادرات موجبات رشد و ریشه دوانی در این بازار همجوار را محقق سازد. عدم توجه به ظرفیت فعالان حوزه خصوصی با توجه به روندهای تحریمیعلیه دولت ایران و برخی نیروهای دیگر در کشور، میتواند این بازار بزرگ را از گردونه محاسبات صادراتی ایران خارج نماید.
در مورد روابط نفت و گاز، سهم نفت از ارزش مبادلات تجاری ایران و روسیه بسیار اندک است و به نظر میرسد نوع، عمق و سطح روابط و همکاری اقتصادی، نفت و گاز ایران و روسیه هیچ تناسبی با نوع، عمق روابط سیاسی و راهبردی دو کشور ندارد. ایران به دنبال لغو تحریمهای اروپا و آمریکا، به عنوان بازاری جذاب برای شرکتهای بینالمللی نفتی و انرژی درآمده است. در ژوئن 2017، اعلام شد که 34 شرکت بینالمللی نفتی در حال رقابت بر سر کسب امتیاز تولید میادین نفتی و گازی ایران میباشند. فدراسیون روسیه نیز در این زمینه مشتاق همکاری و سرمایه گذاری است و تعدادی از شرکتهای نفتی روسی طرحهای خود را در این زمینه ارائه کرده اند. چندین شرکت انرژی روسی آمادگی خود را در پروژههای سود آور ایران اعلام کردند که عبارتند از شرکت گاز پروم نفت، روس نفت، تات نفت و زاروبژ نفت.
سه شرکت لوک اویل، گازپروم نفت و زاروبژ نفت آمادگی خود را برای توسعه و تولید از میادین نفتی ایران اعلام کردهاند که اخیرا توسط وزیر نفت ایران نیز بیان شده است. هم اکنون، ایران از نظر سطح استخراج و تولید نفت خود در درون اوپک، بعد از عربستان سعودی و عراق، در جایگاه سوم قرار دارد. پیش ازبرجام، تحریمها مانع سرمایه گذاریهای خارجی در صنعت نفت و گاز ایران بود. این تحریمها همچنین، صادرات نفت ایران را تا میزان یک میلیون بشکه در روز محدود کرده بود. ایران در نظر دارد تا سال ٢٠٢٠، تولید نفت خود را تا 1 میلیون بشکه در روز افزایش دهد و برای این کار نیاز به سرمایه گذاری ١٥٠ میلیارد دلاری دارد. به همین دلیل، ایران به دنبال امضای قراردادهای چند ده میلیارد دلاری با شرکتهای نفتی بینالمللی است.
روابط امنیتی ایران و روسیه
در حال حاضر مهمترین کلیدواژه امنیتی میان ایران و روسیه که در تاریخ دو کشور جایگاه دارد در عبارت ژئوپلیتیک نهفته است. امنیت ژئوپلیتیکی در کنار نیاز راهبردی روسیه برای رسیدن به آبهای گرم و همچنین احتیاج به مبادی برای واردات کالا از جمله مسائلی است که به صورت تاریخی از مسائل امنیتی دو کشور است. ایجاد دژی در اوراسیا بدون حضور ایران در دوره کنونی برای روسیه غیرممکن است و در حقیقت بخصوص در بحرانهای خاورمیانه ایران مهرهای همسو با روسیه و در جهت افزایش قدرت آن قابل تعریف است. همچنین مسائلی چون جلوگیری از اسلام افراطی در روسیه و به تبع آن جداییطلبی از مسائلی است که ایران میتواند در تامین امنیت روسیه به آن کمک برساند. نقش روسیه در شورای امنیت و معادلات جهانی نیز مسئلهای است که بعد امنیتی ایران را تامین مینماید.
عوامل موثر در روابط امنیتی ایران و روسیه عبارتند از؛ 1-تقابل با افراطی گری، 2-کاهش تنشهای جدایی طلبی، 3-تقابل با ایالات متحده،4- ایجاد توازن قوای منطقهای؛ 5- حفظ امنیت قفقاز و آسیای مرکزی.
پیشرانهای (عوامل تغییر آفرین در صحنه اقتصادی فیما بین) دو کشور نیز عبارتنداز؛ 1- سقوط حکومت در ایران و تقابل ایدئولوژیک و راهبردی با سیاستهای روسیه، 2- تغییر حاکمیت در روسیه در راستای منافع غرب، 3- تغییر سیاست کشورهایی مانند عربستان در جهت زدایش اسلام افراطی در منطقه قفقاز و ورود به منطقه راهبردی آسیای مرکزی، 4-تنش شدید در مسئله سهم ایران در دریای خزر، 5-تنش ایران و روسیه در مسئله هدایت و امنیت انرژی که منجر به تقابل همه جانبه خواهد شد.
در سناریوهای مرتبط با همکاری امنیت دو کشور: در سناریوی محتمل؛ با توجه به اینکه امنیت ایران و روسیه به صورت دوسویه است، همچنان ایران به عنوان بازوی منطقهای روسیه شناخته خواهد شد و از سوی دیگر روسیه نیز بازوی ایران در سطح قدرتهای بینالمللی به حساب خواهد آمد. در سناریوی بالقوه: عربستان سعودی به عنوان بازیگر مهم منطقهای ظرفیت این مساله را داراست که تا حدودی توازن امنیتی میان روسیه و ایالات متحده بر قرار کند و از اهمیت امنیتی ایران برای روسیه بکاهد. این مسئله با سرمایه گذاریهای اقتصادی عربستان معنا مییابد و در این زمینه تحریمهای بینالمللی ایران نقش بسزایی خواهد داشت. در سناریوی ضعیف : روسیه در مسائلی مانند دریای خزر با ایران دچار چالش جدی خواهد شد و توازن امنیتی منطقه را به سمت عربستان تغییر خواهد داد.
در مورد راهکار همکاری امنیت دو کشور باید گفت که ایران میتواند با سرمایهگذاری در مسائلی چون جلوگیری از رشد اسلام گرایی افراطی در آسیای مرکزی و قفقاز هم به این منطقه نفوذ ویژه ای پیدا کند و هم در محیط راهبردی روسیه از مهرههای اصلی تامین امنیت باشد. خارج کردن وضعیت ابهام آمیز دریای خزر در حالی که روسیه 105 او در آن مستقر کرده است از جمله راهکارهایی است که میتواند زمینههای احتمالی تنش میان دو کشور را از بین ببرد و این مورد را از دست عربستان سعودی خارج نماید.
در مرحله آخر اتخاذ سیاست منطقهای امنیت انرژی در حالی که هر دو کشور به آن اهمیت میدهند میتواند باعث ثبات اتحاد راهبردی دو کشور شود. اما در هر صورت ایران باید توجه داشته باشد که عربستان سعودی اولین رقیبی است که در حال سیاست توازن سازی با روسیه است و همین امر نظر روسها را بخصوص در حوزه معاملات تجاری جلب نموده است. عدم انعطاف روسیه در برخی مسائل نسبت به جمهوری اسلامیمیتواند اولین پیامدی باشد که به صورت غیر مستقیم از سیاست توازن عربستان نشان گرفته است.
روابط فرهنگی ایران و روسیه
در حال حاضر سیاستهای فرهنگی دو کشور بیشتر در حیطه تربیت دانشجو و مراکز ترجمه و آموزش زبان رسمیمحدود است. روند گردشگری میان ایران و روسیه نسبت به دیگر همسایگان هنوز رونق کافی نیافته است و بیشتر سیاستگذاریها در این حوزه مربوط به تبادل دانشجو است. اما نقطه قوتی که میتواند در این زمینه در کنار رونق صنعت گردشگری با توجه به چهارفصل بودن ایران بدرخشد، سیاستهای مذهبی روسها در قبال مسلمانان است. با توجه به تقابل روسیه با سیاستهای اسلام افراطی در آسیای مرکزی و قفقاز، توجه به فرهنگ شیعی از دیگر ابزاری است که سیاستمداران روس به آن ابراز علاقه نمودهاند.
عوامل موثر در روابط فرهنگی دو کشور عبارتنداز: 1- خوانش ایران از اسلام سیاسی، همبستگی دو کشور در تقابل با اسلام افراطی، 2- سیاستهای تبادل علمیفیمابین، 3- نشر قدمت تاریخی ایران از طریق روزنههای فرهنگی مورد تبادل.
پیشرانها (عوامل تغییر آفرین در صحنه اقتصادی فیمابین) روابط فرهنگی دو کشور عبارتنداز:
1- تغییر خوانش اسلام سیاسی جمهوری اسلامیایران، 2- سیاست حذف اسلام از روسیه و مناطق تحت نفوذ، 3- قطع تبادلات علمیبه دلیل تحریمهای چندگانه.
در سناریوهای فرهنگی روابط دو کشور؛ در سناریوی محتمل : روسیه در کنار سیاستهای همکاری علمیبه اتخاذ تدابیری در توسعه و رشد قرائت اسلام شیعی در کشور خودش و مناطق تابعه خواهد پرداخت و بدینوسیله سیاستهای مذهبی را تعدیل خواهد نمود. در سناریوی ضعیف : قرائت اسلام سیاسی ایران در نهایت به دلیل تحریک دیگر مسلمانان ساکن در مناطق تحت سلطه و نفوذ روسیه منجر به تقابل همه جانبه دو کشور خواهد شد.
در مورد راهکار گسترش روابط فرهنگی دو کشور باید گفت که ایران میتواند با ارسال دانشجو و پژوهشگر به مراکز مطالعاتی روسیه در زیربنای تدوین سیاستهای این کشور تاثیر گذار باشد و به تدریح در نهادهای قدرت لابی فکری ایجاد نماید. هم چنین گسترش نفوذ مذهبی ایران با عنوان تبلیغ تشیع میتواند همسویی فکری در ملت روسیه ایجاد نماید تا در مواقع لزوم به عنوان اهرمیدر مقابل سیاستهای غیر قابل انعطاف روسیه در مقابل ایران استفاده شود.
نتیجه و ارزیابی
اگر بخواهیم به یک جمع بندی کاربردی از مطالب فوق دست پیدا کنیم میتوان در ابتدا اشاره کرد که ایران میتواند با نفوذ فرهنگی و سیاسی که به عنوان راهکار مطرح شد ثبات خود در محیط داخلی روسیه را استحکام بخشد. این امر در مقابل اهرمهای کشوری مانند عربستان بسیار مهم جلوه میکند.
در ادامه باید در محیط امنیتی خود را بازیگری نشان دهد که میتواند در مسائلی چون: امنیت انرژی، زدایش اسلام افراطی و تقابل با سیاستهای منطقهای آمریکا نقش آفرینی داشته باشد. کاربرد سیاسی در برابر روسیه دو لبه دارد، یک لبه در راستای ایجاد اعتماد است و لبه دیگر در راستای حفظ بالقوه تهدید، که در این حالت کشور دچار شوک راهبردی و غافلگیری استراتژیک نخواهد شد.
در این راه هرچند سیاستهای همیشگی آمریکا تاثیرگذار است، اما عربستان سعودی و کشورهای عربی اقماری آن میتوانند موجبات برهم خوردن توازن راهبردی ایران در سیاست خارجی روسیه باشند. ایران نیز میتواند با اتخاذ تدابیر بیشتر تجاری، اروپا را در مقابل این مرحله از توازن قرار دهد و به خنثیسازی توازن روسیه بپردازد. تمرکز اقتصادی بر روابط صاحبان صنایع در عرصه خصوصی میتواند برگ برندهای در این زمینه باشد که هم اکنون جمهوری اسلامیاز آن غفلت کرده است.
http://www.mardomsalari.net/4488/page/8/28601
ش.د9604002