(روزنامه صبح نو – 1396/11/17 – شماره 415 – صفحه 3)
«گفتوگوی ملی» به کلیدواژه پرکاربرد این روزهای سیاست تبدیل شده است. پیش از این آقای اسحاق جهانگیری با اشاره به اعتراضهای دیماه و تلاشهای آمریکا برای ایجاد مشکل بیشتر برای ایران، راهحل رفع برخی مشکلات را در گفتوگوی ملی دانسته بود.
بعد از آن آقای بهزاد نبوی، از چهرههای سیاسی برجسته اصلاحطلب در گفتوگو با «ایران» ضمن استقبال از این ایده، جذب سرمایهگذاری خارجی و برجام را بهعنوان مصادیق منافع ملی خواند و تأکید کرد که بر سر منافع ملی باید گفتوگو انجام شود.
آقای محمدرضا باهنر، دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری نیز گفتوگوی ملی را لازم دانسته است.
آقای محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، آقای محمدرضا عارف رییس فراکسیون امید مجلس و آقای عباس سلیمی نمین از تحلیلگران سیاسی اصولگرا هم به صف حامیان گفتوگوی ملی پیوستهاند؛ البته آنها برخلاف جریانهای اصلاحطلب که بهدنبال گفتوگوی ملی برای مسائل جناحی و حزبی هستند، معتقدند که باید درباره مسائل و مشکلات روز جامعه گفتوگو کرد.
عارف: باید دغدغه همه تقویت همبستگی ملی باشد
عارف در همین زمینه با تاکید بر ضرورت گفتوگوی ملی میان جریانهای سیاسی به جماران گفته بود: «ما از ابتدای مجلس دهم، گفتوگوی ملی را بهعنوان یک ضرورت برای کشور مطرح کردیم، به نحوی که این موضوع نخستینبار، مهرماه سال گذشته در نطق یکی از اعضای فراکسیون امید مطرح شد.»
رضایی: برای گفتوگوی ملی التزام به سیاستهای کلی را نشان دهید
همچنین آقای محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام هم در اینباره گفت: مجمع تشخیص مصلحت نظام، جمعی است که از تمامی گروههای سیاسی در آن حضور دارند و ما در آنجا درباره مباحث اصلی کشور و بدون توجه به گرایشهای جناحی روی مصالح و منافع ملی بحث میکنیم.
وی افزود: اگر به سیاستهای کلی که محصول تعامل و مشورت همه گروههاست، عمل شود؛ بسیاری از مشکلات کشور حل خواهد شد. از اینرو، در حقیقت موضوع «گفتوگوی ملی» در سطح رسمی کشور که همان مجمع تشخیص مصلحت نظام است، صورت میگیرد. مهم این است که دولت، مجلس و قوهقضاییه به نتایج گفتوگوی ملی و سیاستهای کلی پایبند باشند.
محبیان: فرهنگ تحمل بر فرهنگ گفتوگو اولویت دارد
امیرمحبیان در گفتوگو با روزنامه صبح نو درباره ضرورت «گفتوگوی ملی» که این روزها بر سر زبانها افتاده است، گفت: فرهنگ تحمل و برون آمدن از پوسته خودخواهی بر فرهنگ گفتوگو اولویت دارد؛ طبعاً کسی مخالف گسترش گفتوگو در کشور نیست ولی این امر در مقطع کنونی مساله اولویتدار ما نیست.
وی ادامه داد: موضوع اولویتدار گفتوگوی مسوولان باهم است تا اختلافات خود را حل کرده و دعواهایشان را از تریبونهای عمومی بر سر مردم خراب نکنند. مسوولان نباید بهعنوان حل کردن مسائل مردم، وقت خود را به چالشهای بیهوده و مخرب اعصاب مردم بگذرانند و همچنین بهجای حل مساله به طرح چندباره و تکراری مسائل و مشکلاتی بپردازند که اگر آنها شنیدهاند، مردم با گوشت و استخوان خود درک میکنند.
این کارشناس سیاسی همچنین تاکید کرد: مسوولان باید با درایت، دقت و کار کارشناسی درست مشکلات مردم را حل کنند، بهدلیل اینکه مردم از آنها جز این انتظار ندارند. متاسفانه به نظر میرسد درک نادرست و فرافکنی غلط در مورد مشکلات باعث شده است که مسوولان مشکلات را تکرار کنند که این کار چیزی جز بار ذهنی منفی برای مردم نیست، برای همین بهتر این است که مسوولان بر کارآمدی خود بیافزایند زیرا این خطر وجود دارد که با افزایش ناکارآمدی و حتی رسیدن به بحران ناکارآمدی ما شاهد این باشیم که بحران مشروعیت بهوجود بیاید و این بحران برای یک نظام دینی مثل ایران خطرناک است.
وی تاکید کرد: مساله اصلی مردم فعلاً گفتوگوی ملی نیست، خواست اصلی مردم از مسوولان و مطالبات آنها حل مشکلات است، ایجاد فضاهای فرعی یا فرار به جلو زمینههایی که در آنجا مورد نظامی و حوزههایی که هیچ اختلافی در آنها نیست تنها مشغولسازی ذهن مردم به فضاهای مختلف است؛ برای همین به گمانم همه کسانی که از گفتوگوی ملی سخن میگویند، ابتدا باید این مساله را مشخص کنند که آیا ما اختلاف ملی بین مردم داریم یا خیر که پاسخ من روشن است؛ خیر مردم بهصورت روشن کارکرد درست مسوولان را میطلبند و این کارکرد بهدلیل وجود برخی اختلافات یا عدم درک وظایف بهدست نمیآید و رفتار مدیرانی که حقوق میگیرند تا گرهها را بگشایند اما گرههای بیشتر بر کارها میزنند، غیرعقلانی است.
مؤسس حزب نواندیشان تاکید کرد: اختلاف و کوتهاندیشی اگر هنجار اجتماعی شود چون ویروسی همه جا و همه سطوح را در برمیگیرد، خردورزی و تحمل و درک همدیگر قادر است چون نسخهای آرامشبخش همه نقاط کشور را در برگیرد. اختلاف اشکالی ندارد و حتی خوب و پسندیده است اما در مرحله نظر و پیش از رسیدن به تصمیم، وقتی به تصمیم رسیدیم باید چون ید واحده عمل کنیم و در این صورت حمایت تودهها هم خواهد آمد به شرطی که رضایت الهی و منافع مردم هم هدف اعمال باشد.
محبیان در پایان گفت: گفتوگو بین مسوولان باید در اتاقهای درونی خودشان صورت گیرد و مردم از آنها وحدت در عمل و کارآمدی انتظار دارند و لاغیر.
ناصری: موضوع اولویتدار گفتوگوی مسئولان باهم است
آقای عبدالله ناصری، تحلیلگر اصلاحطلب در گفتوگو با روزنامه صبح نو گفت: در دهههای اول انقلاب شاهد گفتوگوی ملی میان گروهها و احزاب مختلف بودیم. کمکم این فرهنگ نظام جمهوری اسلامی ایران برداشته شد و مثل قدرت تحمل و تمایل به روند گفتوگوی جریانات سیاسی موافقان و مخالفان جمهوری اسلامی حتی بین علاقهمندان به ایران و منتقدان درباره نحوه مدیریت کشور میان احزاب سیاسی فرهنگ تضعیف و به فراموشی سپرده شد تا جایی که بعد از جنبش دوم خرداد یک جریان سیاسی در عرصه تریبونداری در رسانه ملی تقریباً حذف شد.
وی ادامه داد: فرهنگ گفتوگو در حاکمیت توسط نهادهای کمکی به رسمیت شناخته نشده است. در روزهای اول انقلاب تلویزیون شروعکننده فرهنگ گفتوگو بود؛ روندی که باید دوباره احیا شود. بعد از این نخستین قدم، جریانهای سیاسی باید با جریانهای مخالف خود که در پذیرش مبانی انقلاب اسلامی قانون اساسی مشترکاند، گفتوگو برقرار کنند.
این تحلیلگر اصلاحطلب در ادامه تصریح کرد: گفتوگو درباره مسائل جزئی، فرهنگ گفتوگو را عمیق نمیکند بلکه گفتوگو باید تأثیر مثبتی بر مسائل داشته باشد.
باید فضا برای گفتوگوی مردم با حاکمیت ایجاد کنیم
وی افزود: نمایندگان احزاب و جریانات سیاسی باید بنشینند و گفتوگو کنند. به هر صورت مردم امروز اطلاعات گستردهای دارند؛ بنابراین باید مفروضات و مقدمات آن توسط حاکمیت به رسمیت شناخته شود. قرار نباشد دو جریان سیاسی در دهه انقلاب بیایند اقدامات هردو تمام 40 سال را عرصه 100درصد نشان دهند و اجازه پیدا نکنند که بین صفر و صد مسائل انقلاب و پدیدههای 40ساله جمهوری اسلامی را تحلیل کنند.
ناصری تاکید کرد: امروز فاصله قهر و آشتی بین جامعه مدنی و در واقع حاکمیت به نظر من فاصله معناداری دارد، لذا باید فضای گفتوگو را بیشتر برای مردم با حاکمیت ایجاد کنیم و احزاب سیاسی در واقع بیایند به نمایندگی از طیفهای مختلف جامعه مدنی گفتوگوهای خود را بیان کنند. امیدوارم که این کار به جدیت و به رسمیت شناخته شود و شروعکننده کار هم تلویزیون باشد.
http://sobhe-no.ir/newspaper/415/3/16398
ش.د9604855