طی روزهای اخیر بالاخره اختلافات دونالد ترامپ با رکس تیلرسون، وزیر خارجه سابق آمریکا، کارساز شد و تیلرسون در شرایطی که برخلاف ماه های قبل کمترین انتظار را داشت، از وزارت خارجه آمریکا برکنار شد. ترامپ برکناری تیلرسون را در تویترش اعلام کرد و جالب آن که این کار را زمانی انجام داد که تیلرسون در آفریقا به سر می برد. ترامپ در توئیت خود از «اختلافات عمیق با تیلرسون» نوشت و چنان که مشهور است این اختلافات بیش از همه در زمینه توافق هسته ای ایران (برجام) بود. به گفته کارشناسان، تیلرسون در پی آن بود تا شرایط ترامپ با مقامات اروپایی را در زمینه اصلاح برجام به گونه ای تأمین کند که حساسیّت تهران را موجب نشود و برجام را به نوعی حفظ کند، اما ترامپ به این اقدامات قانع نبود. در این میان آنچه به این اختلافات سرعت داد، تصمیم ناگهانی ترامپ برای دیدار با رهبر کره شمالی بود، در حالی که تیلرسون مخالف این موضوع بود و آن را تصمیم شخصی ترامپ و نه موضع وزارت خارجه امریکا توصیف کرده بود.
مهم تر از دلایل برکناری تیلرسون اما، انتخاب مایک پمپئو، رئیس سازمان سیا به سمت وزارت خارجه آمریکا و انتصاب خانم جینا هاسپیل به سمت رئیس جدید سیا است. پمپئو، افسر بازنشسته ارتش، فارغالتحصیل آکادمی نظامی آمریکا در وستپوینت نیویورک و دانشآموخته مدرسه حقوق هاروارد است و از مخالفان سرسخت توافق هسته ای ایران محسوب می شود. وی هم سویی زیادی با ترامپ دارد و یکی از تندروترین چهرهها در زمینه سیاست خارجی در حلقه نزدیک به رئیس جمهوری آمریکاست و از همین رو بسیاری از کارشناسان قرارگرفتن وی در رأس وزارت خارجه آمریکا را به معنای افزایش سخت گیری بر طرف های اروپایی برای اصلاح یا لغو برجام می دانند، ماری کزنسکی، نائب رئیس موسسه «بلوشر» حتی در این خصوص می گوید: این مساله گرایش و رویکردی نگرانکننده محسوب می شود و حاکی از آن است که ترامپ در تعامل با دیگر کشورها، تمایل به استفاده از سلاح دارد و تلاش می کند که وزرا و مشاورانش را به سوی همین رویکرد سوق دهد.
از سوی دیگر برخی کارشناسان با وجود این که تندرو بودن پمپئو نسبت به تیلرسون را تأیید می کنند، اما معتقدند نباید در این زمینه زود قضاوت کرد، چرا که هرچند پمپئو در زمان حضور در مجلس نمایندگان از منتقدان آتشین توافق هستهای ایران بود، در جلسه استماع ژانویه ۲۰۱۷ پیش از حضور خود در سیا مواضع به نسبت معتدل تری در مورد توافق از خود نشان داد. یک مقام ارشد سابق دولت آمریکا در این باره می گوید: «پمپئو از منتقدان آتشین ایران بود؛ اما برداشت من این است که وی نمیخواهد توافق هستهای با ایران از بین برود. نباید خیلی زود در مورد او قضاوت کرد.»
اگر آمدن پمپئو به وزارت خارجه آمریکا را مسبب آینده ای نامطمئن و همراه با افزایش فشارها برای برجام بدانیم، قرار گرفتن جینا هاسپیل در رأس سازمان سیا اما، یک پیامد روشن خواهد داشت و آن فراهم شدن زمینه همپوشانی بیشتر میان سازمان سیا با وزارت خارجه آمریکا است. جینا هاسپیل، از افسران اطلاعاتی کهنه کار آمریکا، با سابقه ای از خشونت، همکار مایک پمپئو در بازجویی و شکنجه مخالفان آمریکا محسوب می شود و پیش از این قائم مقام پمپئو در سازمان سیاس بود.
به گزارش گاردین، نام جینا هاسپیل یک دهه پیش، زمانی بر سر زبانها افتاد که مشخص شد سیا در تایلند یک زندان مخفی برای نگهداری، شکنجه و بازجویی از متهمان به ارتباط با گروههای تروریستی ایجاد کرده است. وی در سال ۲۰۰۲ ریاست این بازداشتگاه را بر عهده داشته است. اسنادی که بعدا منتشر شد، نشان داد زندانیان در این بازداشتگاه به روشهایی که حتی در قوانین آمریکا غیرقانونی است، شکنجه میشدهاند. هاسپل در سال ۲۰۰۵ دستور داد که نوارهای ویدیویی که از روند بازجوییها در زندان مخفی سیا در تایلند (تحت مسوولیت هاسپل) تهیه شده بود و در واقع اسناد محکومیت خود او بودند، نابود شود. وی در سال ۲۰۱۳ هم به معاونت «سرویس سری ملی» که مسئولیت عملیاتهای خرابکارانه مخفی آمریکا در سرتاسر جهان را بر عهده دارد، منصوب شد و در فوریه ۲۰۱۷، از طرف ترامپ به عنوان قائم مقام ریاست سیا منصوب گردید و کارنامه سیاه هاسپیل در زندان های تایلند، سبب شد تا چند عضو کمیته اطلاعات سنا، خواستار تجدیدنظر ترامپ در این انتصاب شوند.
بنابراین در رأس وزارت خارجه و سازمان سیای آمریکا افرادی اطلاعاتی با سابقه ای از بازجویی و شکنجه گری قرار گرفته اند. اهمیت این مسئله با مروری بر نقش سازمان سیا در سیاست خارجی آمریکا بیشتر مشخص می شود. سازمان سیا که مستقیما تحت نظر رئیس جمهور آمریکا کار می کند، وظیفه ارائه اطلاعات به وزارت خارجه آمریکا را برعهده دارد و بر میزان پایبندی کشورها به تعهدات، توافقات و قرارداهایشان با دولت آمریکا نظارت می کند و حتی عملکرد وزارت خارجه آمریکا در انجام وظایفش نظارت را نیز زیر ذره بین دارد.
وظیفه مهم تر سازمان سیا اما در این است که دست پنهان وزارت خارجه آمریکا در انجام عملیاتی مختلف نرم و نیمه سخت علیه یک کشور محسوب می شود. این عملیات ها می تواند، روانی-تبلغاتی، سیاسی، اقتصادی و یا شبه نظامی باشد. روشن ترین نمونه از اقدامات پنهانی سیا در سیاست خارجی آمریکا را می توان نقش این سازمان را در کودتای 28 مرداد 1332 دانست که در آن از اقدامات روانی، سیاسی تا سازماندهی چماق بدستان جهت ایجاد آشوب و براندازی دولت مصدق وجود داشت.
بنابراین تغییرات جدید در وزارت خارجه و سازمان سیا آمریکا، پیام نسبتا روشنی مبنی بر افزایش فشارهای آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران دارد. این فشارها مسلما به حوزه برجام محدود نخواهد شد و آمریکا سعی خواهد کرد در حوزه های مختلف علیه جمهوری اسلامی اقدام کند. ویژگی اصلی این اقدامات، فعال سازی همه ظرفیت های اعمال فشار علیه ایران خواهد بود. این ظرفیت ها از حوزه سیاست و اقتصاد فراتر خواهد رفت و حوزه اجتماع و امنیت را نیز در بر خواهد گرفت.
رفتار دولت آمریکا در ماه های قبل مبنی بر سوء استفاده از اعتراضات اقتصادی مردم ایران و تلاش برای سوق دادن آن ها به حوزه سیاست و تبدیل کردن آن ها به یک آشوب سراسری و رادیکال، الگوی مهمی از پیش بینی آینده اقدامات آمریکا علیه ایران است. به نظر می رسد نقطه کانونی اقدامات ترامپ، به همراه وزیر خارجه جدیدش و رییس جدید سازمان سیا، فعال سازی «هسته های خشونت» علیه ایران باشد. هسته های خشونت، به معنای کانون های بالقوه اعتراض و اقدام خشونت آمیز علیه جمهوری اسلامی ایران است که بر روی شکاف های داخلی و خارجی شکل گرفته اند. این هسته ها و کانون ها، می تواند قومی، مذهبی، اقتصادی، سیاسی و امنیتی باشند، بنابراین می توان انتظار داشت اقدامات نیمه سخت، همانند فراهم سازی زمینه اعتراضات خشونت آمیز در داخل و ایجاد هسته های جدیدی از گروه های تروریستی در اطراف ایران، از سوی دولت آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران افزایش یابد. نباید فراموش کرد که دونالد ترامپ در اولین سخنرانی خود بعد از پیروزی در انتخابات، سیاست نسبتا روشنی را درباره جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد و آن این که مدعی شد ایران منطقه را با ناآرامی مواجه کرده است و باید این ناآرامی ها را به درون کشور ایران بازگرداند.
نکته مهم اما این که ویژگی اصلی اقدامات ترامپ، نقطه ای بودن این اقدامات است. دولت ترامپ با عقلانیت معطوف به سود زودهنگام، حمایت از اقدامات مقطعی و زودبازده را بر اتخاذ یک راهبرد بلند مدت علیه جمهوری اسلامی ایران ترجیح می دهد، ضمن این که توجه چندانی به ملاحظات بین المللی این اقدامات ندارد، بنابراین هرچند با توجه به تغییرات جدید در دولت آمریکا، می توان انتظار داشت که عملیات نقطه ای و کور علیه جمهوری اسلامی، با رویکردی نیمه سخت، افزایش یابد، اما چنین اقداماتی تأثیر قابل توجهی در تضعیف قدرت ایران و یا از بین بردن امنیت و آرامش داخلی کشور نخواهد داشت، ضمن این که چهره خشن و غیرقابل اعتماد امریکا را بیش از پیش نمایان ساخته و سبب اتحاد و انسجام بیشتر در داخل ایران می شود./