ایران و گروه 1+5 در ژنو در یک قدمی توافق در زمینه مسائل هستهای بودند که به ناگاه خبر رسید، «فابیوس» وزیر خارجه فرانسه با طرح موضوعات جدید درباره رآکتور آب سنگین اراک، غنیسازی اورانیوم در خاک ایران و ذخیره اورانیوم غنی شده ایران، مانع نهایی شدن توافقات شد؛ اما همین فابیوس پس از نهایی شدن[...]
یادداشت: ایران
و گروه 1+5 در ژنو در یک قدمی توافق در زمینه مسائل هستهای بودند که به
ناگاه خبر رسید، «فابیوس» وزیر خارجه فرانسه با طرح موضوعات جدید درباره
رآکتور آب سنگین اراک، غنیسازی اورانیوم در خاک ایران و ذخیره اورانیوم
غنی شده ایران، مانع نهایی شدن توافقات شد؛ اما همین فابیوس پس از نهایی
شدن توافق هستهای جزء اولین مقامات اروپایی بود که راهی تهران شد و پس از
آن شرکتهای فرانسوی، از جمله شرکتهایی مانند پژو که با وجود قرارداد با
کشورمان به بهانه تحریمهای ظالمانه علیه جمهوری اسلامی ایران تعهدات خود
را اجرا نکردند و ایران را ترک کردند، دوباره به ایران بازگردانده شدند و
قراردادهای تازه منعقد کردند؛ اما این پایان ماجرا نبود و پاریس از اولین
مقاصد رئیسجمهور کشورمان پس از برجام در اروپا بود که این سفر به انعقاد
قرارداد با شرکتهای فرانسوی، مانند ایرباس منجر شد؛ قراردادی که گفته شد
ایرباس را از ورشکستگی نجات داد. این روند پس از برگزاری انتخابات
ریاستجمهوری فرانسه و خداحافظی فرانسوا اولاند از کاخ الیزه و روی کار
آمدن امانوئل مکرون جوان نیز ادامه یافت. «لودریان» وزیر خارجه مکرون هم به
تهران آمد تا مقدمات سفر رئیسجمهور فرانسه را به تهران فراهم کند و
همچنان حضور شرکتهای فرانسوی رو به گسترش بود و این بار نام شرکت نفتی شکل
مطرح شد، شرکتی که آن هم با وضع تحریمها ایران را ترک و تعهداتش را
اجرایی نکرد و این بار نیز رسماً اعلام کرد برای حضور ایران با آمریکا
هماهنگ خواهد بود. با وجود این دولت فرانسه که در دوران پسابرجام بیشترین و
تندترین مواضع را علیه حضور جمهوری اسلامی ایران در منطقه، برنامه دفاعی
کشورمان و... مطرح میکرد، اکنون نیز در مقام سخنگوی دولتهای اروپایی برای
اعلام همراهی اروپا با دولت ترامپ و سیاستهای ایالات متحده در مواجهه با
برجام و قرار دادن ایران بر سر دو راهی از بین رفتن برجام یا ادامه
مذاکرات برای افزودن موضوعات غیر هستهای به توافق هستهای و دائمی کردن
این توافق تلاش میکند. مجموعه اتفاقاتی که این علامت سؤال بزرگ را در
برابر افکار عمومی قرار میدهد که چه نسبتی میان اعطای امتیازها از سوی
ایران به فرانسه و رفتارهای خصمانه دولت این کشور وجود دارد؟ آیا نباید در
نحوه مواجهه با فرانسه تجدید نظر کنیم؟