«هیچکس در ایران نمیداند که ما به چه دلیلی به مسیر هستهای شدن پا گذاشتهایم و این امر دقیقاً به مانند ادامه جنگ بعد از آزادسازی خرمشهر بود؛ در حالی که برخی افراد شعارهایی مانند «راه قدس از کربلا میگذرد» را بیان میکردند[...]
یادداشت: «هیچکس
در ایران نمیداند که ما به چه دلیلی به مسیر هستهای شدن پا گذاشتهایم و
این امر دقیقاً به مانند ادامه جنگ بعد از آزادسازی خرمشهر بود؛ در حالی
که برخی افراد شعارهایی مانند «راه قدس از کربلا میگذرد» را بیان
میکردند... از این چاه (صنعت هستهای) آبی در نمیآید، مگر اینکه برای
برخی افراد نانی درآید، از سال ۸۲ تاکنون دریغ از یک لیوان آب برای کشور»؛
«فعالیتهای هستهای دست کم از سال ۸۲ به این سو خیلی شیره گلوسوزی برای
مملکت نبوده است، نه از نظر پیشرفت علمی خیلی خبری بوده و نه از لحاظ
اقتصادی و چه بسا با مطالبی که مطرح شد به ضرر ما بوده است... من معتقدم
آنقدر که هستهای به ما ضرر زده است جنگ نزده است»؛ «هیچگونه رابطه منطقی
بین ملی کردن صنعت نفت و بحث هستهای وجود ندارد... اقدام به ملی کردن صنعت
نفت در آن دوران یک اقدام تاریخی بود؛ ولی امروز با توجه به مسئله هستهای
مشکل بزرگ کشور ما برای جلب سرمایههای خارجی است.» و... مصداق همان
جملاتی هستند که رهبر معظم انقلاب در مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی(ره)
در 14 خرداد ماه از گویندگان آنها به «موجودات حقیر» و «موجودات بدی» یاد
کردند که به صدای دشمن برای القای خواستههای آن در داخل کشور تبدیل
شدهاند، سخنان و خواستههایی که هدف نهایی آن از بین بردن مؤلفههای قدرت
جمهوری اسلامی ایران است! سخنانی که امروز هم درباره دیگر مؤلفههای قدرت
کشور، از جمله مسئله موشکی مطرح میشود! اما در مقابل این سخنان و گویندگان
آنان که عموماً عناوین دانشگاهی را یدک میکشند، چه باید کرد؟ برای مقابله
با تزریق این تفکر در کشور و تکرار سخنان دشمن در داخل باید در دو سطح
اقداماتی صورت گیرد؛ اول در روشنگری و بصیرتافزایی در سطح جامعه و افکار
عمومی و تبیین زوایای پنهان این سخنان فریبنده و دوم جلوگیری از ایجاد خطای
محاسباتی در دستگاههای تصمیمگیر و مسئولان کشور که نقصان در هر یک از دو
سطح میتواند سرانجامی مانند آنچه درباره موضوع هستهای و اعتماد به
آمریکا رخ داد، به شکل سختتر و تلختری تکرار کند.