دونالد ترامپ وکیم جونگ اون سران آمریکا و کره شمالی روز سه شنبه در سنگاپور دیدار و گفت و گو کردند. گفت و گویی که اگر چه در این سطح برای نخستین بار انجام شد اما عقبه ای طولانی و پر فراز و نشیب از مذاکرات واشنگتن و پیونگ یانگ را پشت سر خود دارد.
همانطور که پیش بینی می شد ترامپ در این نشست با غرور و اعتماد به نفس ظاهر شد و در کنفرانس خبری پس از دیدار از دستاوردهای آن گفت و مدعی شد هیچ امتیازی نداده است. بزرگ ترین امتیازی که ترامپ می گوید به دست آورده است تعهد کره شمالی به خلع سلاح هسته ای است. وی گفت: «من باید بگویم که هیچ امتیازی ندادم. ما برای این دیدار شاهد تلاشهای زیادی از سوی تیم خود بودیم. ما هیچ امتیازی ندادیم بلکه به امتیازهایی از جمله تعهد برای خلع سلاح هستهای دست پیدا کردیم که دستاوردی عظیم است.» اما در مقابل برخی از ناظران این نمایش دیپلماتیک نظرات دیگری دارند.
کیم در حالی وارد سنگاپور شد که کشوری اتمی را اداره می کند و این راهی بی بازگشت است. تا کنون هیچ کشوری در دنیا پس از دستیابی به قدرت اتمی، حاضر به کنار گذاشتن آن نشده است. وقتی کشورهای متوسط و پیشرفته چنین کاری نمی کنند و نکرده اند، چرا کره شمالی باید چنین کارت طلایی و ارزشمندی را که از قضا شاید بتوان گفت تنها کارت بازی وی است، کنار بگذارد؟
نکته قابل توجه دیگر آنکه علی رغم ادعای ترامپ مبنی بر ندادن هیچگونه امتیازی به کیم، او در واقع در همگان گام نخست بزرگ ترین امتیاز را به وی داده است. اینکه رئیس جمهور آمریکا خود را به سنگاپور می رساند و با رهبر کره شمالی بصورت دوجانبه مذاکره می کند، برای کیم امتیاز کمی نیست. از آن مهم تر آنکه این نشست بوطر غیرمستقیم و ظریفی به اتمی شدن کره شمالی مشروعیت می بخشد هرچند هدف از آن غیرهسته ای شد شبه جزیره عنوان شده باشد.
تلاش برای غیرهسته ای شدن شبه جزیره کره، عبارتی دقیق و عملیاتی نیست. امریکا و کره شمالی می توانند تفاسیر خاص خود را از آن داشته باشند. ریچارد هاس رئیس شورای روابط خارجی آمریکا در این مورد نوشت: «بیانیه نشست سران سنگاپور اساسا آرزومندانه است: هیچ تعریفی از هستهای زدایی، زمان بندی و جزئیات راستی آزمایی نیست. نکته ای که بیش از همه نگران کننده قلمداد می گردد این است که آمریکا چیز محسوسی را بدون درنظر داشت ما به ازاء متوقف کرد، یعنی مانورهای نظامی بین آمریکا و کرهجنوبی.» توقف مانورهای آمریکا، کره جنوبی و ژاپن در منطقه شرق آسیا، یک بزنده بزرگ دارد؛ چین. تضعیف معماری نظامی چند دهه گذشته آمریکا در این منطقه، فضا برای گسترش قلمرو چین را مهیا می کند.
این نشست برای کیم یک دستاورد غیرمستقیم دیگر هم داشت. در حالی که پیش از این چین با آمریکا برای فشار به کره شمالی همراه شده بود، در صورت شکست توافق بسیار بعید است دوباره چین حاضر به همراهی با واشنگتن شود. همین موضوع برای کره شمالی کفایت می کند. چین راه تنفسی سیاسی و بخصوص اقتصادی کره شمالی است و حتی اگر همه دنیا علیه آن بسیج شوند، چنانچه چین همراهی نکند پیونگ یانگ قادر به ادامه راه خواهد بود.
کره شمالی پس از بدعهدی چند سال پیش آمریکا از ان.پی.تی خارج شد و فعالیت هسته ای خود را گسترش داد. کیم در حالی سنگاپور را ترک کرد که حالا جهان کشور او را نهمین قدرت اتمی دنیا می داند که می تواند از موضعی برابر با رئیس جمهور آمریکا چانه زنی کند. کیم شبیه سامورایی فقیری است که شمشیری طلایی در اختیار دارد. او قدرت برندگی این شمشیر را در نشست سنگاپور عملاً آزمایش کرد. شاید بتوان سامورایی گرسنه را با وعده غذا بر سر میز نشاند اما ساده لوحی است اگر کسی گمان کند چیزی بیشتر از غلاف خالی شمشیر نصیبش خواهد شد.