به تازگي آقاي حسين موسويان که در گذشته عضو تيم مذاکرات هستهاي و از نزديکان آقاي روحاني و مشوقان منتهي به برجام نيز بوده، پيشنهاد کرده است آقاي روحاني استعفا دهد. او هماکنون ساکن آمريکاست، دليل اين پيشنهاد را مسائل پيش روي کشور ذکر کرده است. اين در حالي است که با توجه به نقش وي در مذاکرات هستهاي با تروئيکاي اروپايي در دهه ۸۰ و تأييدات و ترغيبهاي وي در مذاکرات دهه ۹۰ ميتوان رمز اين پيشنهاد را در جعبه سياه مربوط به برجام جستوجو و گمانهزنيهاي زير را در اين زمينه مطرح کرد:
۱ـ اين پيشنهاد روي ديگر پيشنهاد مستقيم و بدون قيد و شرط با آمريکا از سوي شماري از عناصر سياسي موافق سازش به شمار ميآيد که با چاشني تهديد و فشار بر نظام نيز همراه است و اين پيام را به نظام ميدهد که اگر با مذاکرات سياسي براي حفظ برجام به هر قيمت موافق نباشد، با استعفاي روحاني مواجه بوده و موافقان برجامي او را در مقابل خود خواهد داشت.
۲ـ با توجه به پيگيري خط حفظ برجام با اروپا از سوي آقاي روحاني و اطلاع آقاي موسويان از ناتواني اروپا در ارائه تضمين به جمهوري اسلامي يا برآوردن شرايط جمهوري اسلامي ايران در برابر فشار ترامپ يا حفظ منافع همکاري و همراهي با آمريکا، رها کردن نيمهکاره اين مذاکرات به بهانه استعفا، هم روحاني و حاميان خط حفظ برجام را از اين مذاکرات احتمالاً نافرجام نجات ميدهد و هم با متهم کردن نظام به کارشکني و فراهم نکردن شرايط ادامه کار روحاني، زمينه بازگشت به مذاکرات هستهاي را براي آينده حفظ ميکند.
۳ـ در وضعيتي که برجام با وجود همه هزينههاي پرداخت شده براي رسيدن به آن و اجراي اين توافقنامه با بدعهدي آمريکا و رندي برخي دولتهاي اروپايي به آستانه فروپاشي رسيده و به کما رفته است، استعفاي روحاني ضمن نجات وي از پاسخگويي به مردم، اين تلقي را در افکار عمومي پديد ميآورد که نظام موقعيت اصلاح و ادامه مسير را فراهم نکرد و نگذاشت برجام به فرجام مطلوب برسد.
در واقع، آقاي موسويان نوعي کنارهگيري طلبکارانه را پيشنهاد ميدهد که تا پيش از پيچيدهتر شدن اوضاع و آشکار شدن معطل نگه داشتن کشور براي گشايشهاي نسيه و مبهم برجامي به جاي تکيه بر منابع داخلي باز هم توپ را در زمين نظام و هشداردهندگان به اعتماد نابجا به دشمن انداخته و از سوي ديگر دوقطبي کاذب برجاميانـ نابرجاميان را همچنان در داخل کشور حفظ کند.
البته روي ديگر اجرايي شدن اين پيشنهاد بياعتبارسازي روحاني را هم رقم ميزند که با توجه به آشکار شدن علايمي از پيچيدگي شرايط و آن هم ناشي از اقدامات برجامي خود او، با استعفا مردم را تنها گذاشته و کنج عافيت اختيار کرده است.
از اين رو چنين پيشنهادي، پيش از آنکه از سر خيرخواهي باشد، به موازات خواسته نويسندگان نامه مذاکرات بدون قيد و شرط و در راستاي خواسته آمريکا براي واداشتن جمهوري اسلامي به سازش و بازگشت به ميز مذاکره با تصوير غلط باج دادن در برابر فشارهاي سهگانه عملي، رواني و اقتصادي به شمار ميآيد که نه براي منتقدان و نه حاميان آقاي روحاني مسموع نخواهد بود. در واقع، اين پيشنهاد نوعي شيطنت با ترامپ است.