پس از يک ماه بحث و گفتگو، سرانجام رئيسجمهور در هفته دولت در بهارستان حاضر شد تا به سوالات نمايندگان مجلس پاسخ گويد. ضدانقلاب و افراطيون در روزهاي اخير همه تلاش خود را کرده بودند تا تمسک مجلس به ابزاري قانوني براي استيفاد حقوق ملت را به فرصتي براي بهرهبرداري سياسي عليه نظام اسلامي و آغاز معرکهاي جديد در ايجاد تنش و درگيري بين مسئولين کشور بدل نمايند.
افراطيون سياسي داخلي و ضدانقلاب نيز تلاش کردند تا با تحريک روحاني جلسه سوال را تبديل به فرصتي براي ايجاد بلوايي سياسي کنند و حرفهاي خود را از زبان روحاني بشنوند!
سايت اصلاح طلب انتخاب يکروز مانده به ماجرا مينويسد: «در اين ميان اظهارنظر روحاني درباره بازگو کردن حقايق در مجلس، برخي را به ياد مناظرههاي انتخاباتي سال 96 انداخته است. اين دسته از سياسيون فضاي مجلس در روز سوال از رييسجمهور را مانند مناظرات انتخاباتي و حتي در ادامه همان مباحث پيش بيني ميکنند»!
در اين ميان حرفهاي متفاوت ديگري نيز زده شد که قابل تامل است به عنوان نمونه "سعيد حجاريان" تئوريسين اصلاح طلبان در مطلبي که روزنامه ايران آن را منتشر کرد تلاش نمود تا روحاني را در مسيري متفاوت از آنچه افراطيون ترسيم ميکردند هدايت کند. وي مينويسد:
«امروز پرسش اين است که در جلسه سؤال از رئيس جمهوري «روحاني چه بگويد؟» اما من ميگويم «روحاني چه نگويد.» عدهاي ميخواهند روحاني را عصباني کنند تا وي مصلحتانديشي را کنار بگذارد و ناگفتههايي را بيان کند.
برخي ميخواهند جلسه سؤال از روحاني يک سطح بالاتر از جلسه استيضاح وزير کار برود که اين امر باعث ميشود امنيت ذهني مردم بيش از پيش برهم بريزد. اگر شرايط خارجي بسامان بود و دارودسته ترامپ چنگ و دندان نشان نميدادند، عيبي نداشت روحاني با نمايندگان راست نوعي مبارزهجويي تمامعيار را پيش بگيرد و حرفهايش را بزند اما چه کنيم، شرايط جهاني اجازه اين کار را نميدهد. راه بديل آن است، کابينه بهجاي رئيس جمهوري سخن بگويد و مردم را از پشت پردهها آگاه کند. اساساً بايد پرسيد، چرا نبايد دولت پرسشگر داشته باشيم که ديگران را وادار به پاسخگويي کند.
روحاني سابقه حضور در مجلس را دارد و به فنون کار پارلماني مسلط است لذا ميتواند ميان سؤالکنندگان شکاف بيندازد؛ يعني برخي را نوازش کند و برخي را بتکاند. نمونه بسيار خوب اين مدل، استيضاح بهزاد نبوي در مجلس سوم بود؛ نبوي خاک راستها را تکاند و آنها را تک و تنها در مجلس رها کرد. روحاني بهتر است، همت خود را مصروف پاسخ به محورهاي سؤالات کند و فراتر نرود؛ نمايندگان هم ميتوانند از بعضي پاسخها قانع نشوند و ادامه کار را به قوه قضائيه بسپارند...
روحاني برخلاف وزرايش، نه احتياج به تطميع دارد و نه احتياج به تهديد. لذا آشنايان و اعضاي ستادش نبايد رجزخواني کنند و به دنبال پس گرفتن امضاها بروند.
در جلسه سؤال، موضع رئيس مجلس هم حائز اهميت است. رئيس مجلس بايد نمايندگان را کنترل کند تا همچون جلسات استيضاح از چارچوب خارج نشوند.»
آقاي روحاني در اين ميان بر مسيري متفاوت از افراطيون رفت و با پذيرش ديدگاه مشاورانش و افرادي چون سعيد حجاريان ترجيح داد تا مشي اعتدال را برگزيده و از افتادن در دام افراطيون نجات يابد. اما اين همه ماجرا نبود!
اظهارات روحاني در ميان اصلاحطلبان با واکنشهاي گستردهاي روبرو شد و کسي نبود که در اين ميان به اعلام نظر نپرداخته باشد! و هر يک از منظري به ارزيابي جلسه و اظهارات رييس جمهور پرداختند. اين اظهار نظرات را در دو دسته مخالفين و موافقين ميتوان دسته بندي نمود:
الف. ارزيابي اصلاحطلبان منتقد
مشي و سخنان رييسجمهور براي بخشي از اصلاحطلبان خوش نيامد و بلافاصله هجمه سنگيني عليه روحاني و اظهاراتش در مجلس آغاز شد.
1. باخت روحاني : برخي از اصلاحطلبان ترجيح دادند تا از تعبير باخت روحاني استفاده کنند. محمدعلي وکيلي نماينده تهران در توييتر خود نوشت: «روحاني مدتهاست در تله بازي باخت - باخت گرفتار شده و در حقيقت به مشاورين خود باخت. اگر تجديد نظر نکند باختهاي بزرگتري در انتظار است.»
2. انفعال و سخنان کليشهاي: سايت اصلاحطلب انتخاب با حمله به رييسجمهور، مواضع وي را کاملا محافظهکارانه و کليشهاي دانست و مدعي شد: «مردم و گروههاي سياسي اما دوباره به حضور امروز روحاني در مجلس نيز اميد بسته بودند؛ اما باز هم نشد! روحاني با مجموعهاي از سخنان تکراري و کليشهاي آمده بود؛ عين همانها که هر روز تکرار ميکند و در گفتگوهاي تلويزيونياش گفت!»
3. دستاورد "هيچ"! براي روحاني!: در نوشتهاي ديگر نويسنده دستهاي خالي روحاني را به تصوير کشانده و مدعي است: «نميدانم! شايد (تاکيد ميکنم شايد) بازي اخلاق را دولت برده باشد و بگم بگم نکرده باشد (که کسي هم نميخواست او بگم بگم کند و توقعي چنين نداشت)، اما چه سود که با انفعال محض و کليشه تمام عيارش، حالا افکارعمومي را باخته و ظرفيت بزرگ سرمايه اجتماعي را تمام و کمال سوزانده است! ... چه فرقيست ميان خروجي پراشکال و بيفايده نطق احمدينژاد در مجلس، با خروجي نطق امروز روحاني؟ يکي بگم بگم کرد و افتضاح خروجياش هيچتر از هيچ بود و اين يکي (که تا همين ديروز محبوب قلوب بود و شعار و عملش دلچسب) منفعلانه و بر مدار کليشه، «هيچ» نگفت و خروجي اش نيز «هيچ» بود!»
4. اعتماد به مشاورين ناوارد!: برخي ديگر شکست را حاصل اعتماد به مشاورين ناوارد دانستند که روحاني را در مسيري ناصواب راهنمايي کردند و حاصل آن تاکتيک غلطي بود که روحاني براي پاسخ به سوالات در بهارستان انتخاب کرده بود. سايت انتخاب در انتقاد از مشاوران روحاني مينويسد: «همانها که نزديکانش به او مشورت دادهاند و حالا همانها آمدهاند و ميگويند روحاني غوغا کرده است! چه غوغايي؟! کجاست تاثيرات اين «غوغاي موثر» در جامعه، جز ناراحتي و گلايه و عصبانيت جامعه از انفعالي محض و خروجياي هيچ؟!»
5. روحاني منبر رفت!: برخي ديگر معتقدند حرفهاي روحاني پاسخ به سوالات نبوده و اثري در جلب آراء نمايندگان و افکار عمومي نداشته و بيشتر به مجلس خطابه و منبر شباهت داشته تا جلسه پاسخگويي و اقناع نمايندگان!. ابطحي در صفحه توييتر خود نوشت: «آقاي روحاني امروز بدجوري توي سياست رودست خورد. به جاي هر توضيح جدي يک منبر - واقعا منبر- در فضيلت وحدت رفت. ناصح امين شده بود. ولي مخالفانش در عوض سکوت کردند و چراغ خاموش و بدون هزينه فقط راي ندادند. فاعتبروا يا اولي السياسه»
6. نمايش ضعف رئيسجمهور: برخي ديگر سياست رييسجمهور را به سياست سکوت در شرايط موجود تعبير کردند که البته به نمايش ضعف او بدل گرديده است. صادق زيباکلام تاکيد دارد: «اين از تصورات آقاي روحاني است که بايد سکوت کرد و نگذاشت کشور دچار التهاب شود. در سالهاي اخير هرقدر ايشان بيشتر سکوت کرده، تندروها حملات بيشتري عليه او کردند. بنابراين به نظر ميرسد که سکوت آقاي روحاني تاکنون هيچ دستاوردي نداشته است. وقايع امروز در مجلس نشان داد که سکوت رئيسجمهور به معناي ضعف تلقي ميشود و اين گونه نيست که تندروها بگويند حالا که رئيسجمهور آتش بس اعلام کرده، ما نيز يک مقدار مراعات کنيم. آقاي روحاني سخت در اشتباه است و سکوتش به هيچ وجه از خشونتکلامي و گفتاري مخالفينش نميکاهد.»
7. جري شدن مخالفين و نااميدي مردم: در تحليلي ديگر حاصل جلسه سوال از رييس جمهور تنها به جري شدن مخالفين ختم شده است. سيدمصطفي تاجزاده معاون سياسي وزارت کشور در دولت اصلاحات و زنداني فتنه 88 در واکنش به عدم قانع نشدن نمايندگان مجلس به پاسخهاي رئيسجمهور در توييتر خود نوشت: «روحاني ميتوانست با تبيين علل و عوامل اصلي مشکلات کشور گام بلندي در جهت رشد آگاهيهاي عمومي بردارد و مشارکت ملت را براي حل معضلات، خنثيکردن کارشکنيهاي دولت پنهان و طمعورزي ترامپ جلب کند. راي منفي مجلس نشان داد نگفتن حقايق رقيب را جري و مردم را نااميد ميکند.»
8. سرمايه از دست رفته: ناصري عضو شوراي مشورتي رئيس دولت اصلاحات با اشاره به سخنان رئيس جمهور در مجلس اظهار داشت: «روحاني در پنج سال گذشته اين اشتباه استراتژيک را همواره مرتکب شده است، مخصوصا امروز. ايشان بايد به مردم و عموم جامعه که الان نسبت به بسياري از مسائل آگاهند، به صراحت اعلام کنند که دولت چه مقدار در اقتصاد کشور نقش دارد.» اين تحليلگر اصلاحطلب با اشاره به لطمات رويکرد فعلي روحانيگفت: «من معتقدم روحاني سرمايه بسيار عظيمي را از دست داد.»
9. برخورد محافظهکارانه و فرار از پاسخگويي: محافظهکاري مناسبترين صفتي است که بخشي از اصلاحطلبان براي توجيه رويکرد رييس جمهور در بهارستان انتخاب کردهاند! به عنوان صوفي نمونه وزير دولت اصلاحات معتقد است: «وقتي مردم در رنج و سختي هستند و نسبت به آينده نيز نگرانند، آقاي روحاني بايد با آنان همراهي و همدردي ميکرد و صادقانه مسائل را مطرح مينمود، اما جوابهاي ديپلماتيک داد.» اين فعال سياسي اصلاحطلب گفت: «آقاي روحاني تصور ميکرد اگر ملاحظات را درنظر بگيرد اوضاع آرام ميشود، ولي ديديم که نشد. نمايندگان از صحبتهاي ايشان قانع نشدند. اينها پاسخي به محافظهکاريهاي ايشان است و چندين بار تکرار شده، اما روحاني عبرت نگرفته است و بالأخره کار دست ايشان ميدهد.»
10. پرهيز از شفافيت: محمدرضا عارف، رييس فراکسيون اميد مجلس در ارزيابي خود درباره جلسه سوال از رييسجمهوري، تاکيد دارد : «لازم بود که آقاي روحاني در اظهاراتش دقيقتر به موانع کار ميپرداخت که اين کار را انجام نداد. شايد يکي از دلايلش ضيق وقت بود. در حالي که اگر موانع را مطرح ميکرد و با همکاري مجلس براي رفع موانع پيگيريهايي را انجام ميداد، نتيجه بهتري هم ميگرفت... بهتر بود آقاي روحاني غير از شفافسازي، موانع قانوني يا تصميمسازيهايي که بايد با تصميم مجلس يا حکم قانوني باشد را مطرح ميکرد. يعني اينکه به صورت دقيق موانع را تشريح ميکردند مثلا در مورد قاچاق به عملکرد اشاره کردند ولي بالاخره يازده ميليارد دلار نيز رقم کوچکي نيست و بايد ميگفتند که چه کارهايي بايد انجام شود که اين رقم به صفر برسد.»
11. بياعتنا به مطالبات اصلاح طلبان و مردم: محمد نعيميپور، عضو شوراي مركزي حزب اتحاد ملت ايران بر اين باور است که: «بعد از انتخابات ٩٦ اصلاحطلبان به دليل گردش آقاي روحاني به سمت اصولگرايان دلخور بودند. آقاي روحاني در ايام انتخابات وعدههايي داد كه به فراموشي سپرد و همين باعث شد تا بياعتمادي شديدي در بين اصلاحطلبان و مردم ايجاد شود. دولت رويكرد گذشتهاش در حوزه سياست داخلي را ادامه داد و با آقاي لاريجاني و مجلسي كه اكثريتش با اصولگرايان بود، پيوند خورد. همين مساله سبب شد كه شاهد بياعتنايياي از سوي دولت نسبت به فراكسيون اميد باشيم. هرچه خدمات و سرويس بود براي جريان منسوب به لاريجاني انجام داد و انتصاباتش در بدنه دولتي نشانگر نوعي شيفت از اصلاحطلبان به سمت جريان اصولگراي معتدل بود. همين مساله باعث شد تا ارتباط دولت با اصلاحطلبان كم شود. آقاي روحاني كساني را در بدنه دولت گمارد كه حتي با اصلاحطلبان ضديت داشتند و همچنين در حوزه سياست داخلي با اصلاحطلبان همراهي نداشته است. در حوزه اقتصادي اصلاحطلبان بارها گفتند كه اين كابينه اقتصادي مناسب دولت نيست و توان حل مشكلات مردم را ندارد. متاسفانه در حال حاضر براي آقاي روحاني اهميت ندارد كه اصلاحطلبان در موردش چه بينديشند. ظاهرا آقاي روحاني به مسيري افتاده كه نه به مردم احتياج دارد و نه به اصلاحطلبان. وقتي دولت از مردم و اصلاحطلبان رويگردان شد اصلاحطلبان نميتوانند كاسه داغتر از آش شوند.»
ب. ارزيابي حاميان روحاني
در اين ميان حامياني بودند که به استقبال سخن روحاني رفته و سخنان او را سنجيده و مثبت قلمداد کردند و به حمايت از او پرداختند.
1. روحاني و پرداخت هزينه آرامش: حسامالدين آشنا مشاور رئيس جمهوري جزو اولين کساني بود که به اظهارات روحاني واکنش نشان داد. وي با اشاره به جلسه سوال نمايندگاه مجلس از رئيسجمهور در حساب کاربري خود در توئيتر نوشت: «روحاني يکبار ديگر هزينه حفظ آرامش و عدم ايجاد تنش را پرداخت. / سر خم مي سلامت». محمد هاشمي نيز معتقد است: «حسن روحاني به دنبال وحدت و انسجام ملي است و به همين علت هم از ايجاد تشنج در روز سوال نمايندگان در مجلس جلوگيري کرد.»
2. بلوغ مردمسالاري ديني: حسامالدين آشنا در توييتي ديگر درباره حضور امروز حسن روحاني در مجلس شوراي اسلامي نوشت:
- جلسه امروز مجلس نماد قدرتمندي از بلوغ مردمسالاري ديني در چهل سالگي جمهوري اسلامي بود.
- معلوم شد ميتوان توهين نکرد، بگم بگم نکرد، فيلم مخفي نشان نداد، ديگران را متهم نکرد و پاسخ سوالات را با آرامش و متانت ارائه نمود.
- معلوم شد مجلس در کمال اقتدار ميتواند پاسخها را نپذيرد.
3. به نفع ثبات کشور: حميدرضا جلاييپور فعال سياسي اصلاح طلب در يادداشتي تلگرامي با عنوان «يک ارزيابي سريع از سخنان روحاني» نوشت: «صحبت روحاني با توجه به شرايط (که پشتيبانان سوال از رئيسجمهور از سوي تندروهاي مجلس بود) محکم و مسولانه بود و به ايران آسيب نرساند و به نفع ثبات کشور بود. روحاني با صحبتش در زمين تندروهاي داخلي و خارجي بازي نکرد. اگر چه ميتوانست به مطالبات مردم دقيقتر اشاره کند.»
4. دروغ نگفت و ترامپ را خوشحال نکرد: جلايي پور به نکته ديگري نيز اشاره کرد و چنين نوشت: «البته در روزهاي آينده بهتر ميتوان درباره تاثير صحبت روحاني صحبت کرد. ولي اجمالا و فعلا روحاني رو به آينده و از موضع حل مسائل کشور وارد بحث شد. حالا تندروها بايد بيشتر براي «زدن» روحاني تلاش کنند که ميکنند. هنر روحاني امروز اين بود که مثل احمدي نژاد چنگ به صورت «بيت» نزد و به مردم هم دروغ نگفت و دل ترامپيان را هم شاد نکرد.»
5. سند پيروزي براي دولت قانونگرا: کرباسچي دبيرکل حزب سازندگي نيز در ارزيابي خود از جلسه سوال از رييسجمهور ميگويد: «جلسه سوال از رييسجمهور با وجود انتقاداتي كه وجود دارد، جلسه خوبي بود. اين جلسه براي دولتي كه ميخواهد مدعي قانونگرايي، حاكم بودن خرد و نفي قلدري باشد، جلسه موفقي بود. بالاخره اينكه يك نفر به عنوان رييسجمهور در بهارستان قلدري و فحاشي نكند پيروزي است البته اگر رييسجمهور در مجلس با لحن و بيان قانعكنندهتري صحبت ميكرد مطلوبتر بود اما در اين حد هم شكست براي دولت نيست. واقعيت آن است كه دولت براي پاسخ به سوالات مصالح ملي را درنظر ميگيرد و اين كار خوبي است و اگر انتقادي هم وجود دارد نسبت به كارآمدي دولت است. درمجموع من معتقدم دولت با انتخاب نيروهاي بهتر بايد كارايي خود را تقويت كند.