اشاره: ديدار مدتي قبل بخشي از فعالان اصلاحطلب با رييس جمهور، بار ديگر چگونگي رابطه و تعامل دولت و اصلاح طلبان را به يکي از سوالات سياسي بدل کرده است. در اين زمينه اختلاف نظرات جدي در درون اصلاحطلبان وجود دارد که قضاوت در اين باره را دشوار ساخته است. ابعاد اين مساله در گفتگو با دکتر امير محبيان کارشناس مسايل سياسي به بحث گذاشته شده است.
***
در نشست اخير رئيس دولت با اصلاحطلبان، برخي انتقادات از دولت مطرح گرديد، ولي روحاني بر ضرورت همکاري اين نيروها با دولت تاکيد داشت، در شرايط کنوني کشور، آيا واقعا دولت نيازمند چنين حمايتي مي باشد؟
هر دولتي نيازمند حمايت جريانات سياسي است به ويژه دولت روحاني که از جهاتي مديون اصلاح طلبان به شمار ميرود. البته اصلاح طلبان هم دولت را براي خود فرصت ميدانند، انتقاد اصلاح طلبان هم مطلب جديدي نيست؛ لايههايي از آنان انتقادات جدي دارند؛ بعضا گمان دارند كه با صف بندي و انتقادات بايد از پرداختن هزينه ضعفهاي دولت خودداري كنند؛ بعضيها هم از سهم اندك خود از قدرت ناراضي اند. البته بخشي هم دغدغه كشور را داشته و معتقدند ضعفهاي دولت ممكن است به كشور صدمه زده و اعتبار اصلاحات را نيز از بين ببرد.
در عين حال، يکي از ايرادات وارده به دولت اين است که تعامل لازم را با جريانهاي سياسي و متخصصان حوزه هاي گوناگون ندارد و به نظر ميرسد يک تيم بسته، تصميمات را اتخاذ ميکند. با درستي و غلطي تصميمات کاري ندارم، اما به هر صورت اين نگاهي است که شکل گرفته و دولت بايد اين تصوير را از ذهن ها پاک کند. ماحصل کلام اينکه به نظر ميرسد دولت در شرايط کنوني به حمايت جدي همهي جريانهاي سياسي، حتي جريان يا جريانهاي منتقد، نياز دارد.
به نظر ميرسد اصلاح طلبان خود را در پيروزي روحاني سهيم ميدانند، اما در شکست هايش نه، اين موضع نشان دهنده چيست؟
اصلاحطلبان معتقدند حامي دولت بودهاند ولي شريك دولت نيستند. بخشهايي از آنان دولت را شركت سهامي كارگزاران و اعتدال و توسعه ميدانند و خود را فقط ناظر و پرداخت كننده هزينه! گروهي از آنان هم معتقدند ماشين دولت را راه انداختهاند، ولي آنان را به جاي برخورد محترمانه در صندوق عقب نشاندهاند! بعضيها هم اين احساس را دارند كه ماشين خاموش دولت را هل دادهاند و دولت پس از روشن شدن ماشين، بدون حتي تشكر، راه خود را گرفته و رفته است. اين نگاه جمعي از اصلاحطلبان است.
از مجموع اين نگاه ها برداشت ميشود که آنان بين مرحلهي انتخابات و بعد از انتخابات که اتفاقاً در برههي بعد از انتخابات هم با بروز برخي ضعفها در عملکرد دولت مواجهيم و هم بعضا شاهد نارضايتي و انتقاد برخي اصلاح طلبان از دولت به دليل نقش کم رنگ در کابينه يا در برخي انتصابات کابينه هستيم، تفاوت قائلاند و در حالي که در مرحله اول خود را ناچار از حمايت از روحاني ديدند، در مرحله دوم حاضر به پذيرش تبعات اين همکاري و همراهي با روحاني نيستند.
بحث بر سر استعفاي دولت چگونه در اردوگاه اصلاح طلبان شکل گرفت؟
گروهي بحث استعفا را گفتند ولي سريع عقب نشيني كردند. اين ها معتقد بودند كه مشكل دولت وزرا نيستند بلكه نگاه خود آقاي روحاني مشكل اصلي است. اما اين ها هم در عمل به دليل فقدان جايگزين اصلاح طلب براي آقاي روحاني از سر دادن اين شعار خودداري كردند. هرچند سناريوي استعفا نيز مناسب شرايط و حال و روز کنوني کشور نيست.
آيا کار اصلاح طلبان و دولت روحاني به جدايي خواهد انجاميد؟
همراهي اصلاح طلبان با آقاي روحاني از سر عشق نيست از سر ناچاري است. فعلا هر چه جفا مي بينند مجبورند تحمل كنند. در واقع، به تعبير عمومي، آنها اکنون در شرايطي قرار گرفته اند که نه راه پس دارند و نه راه پيش و لذا مجبورند به حفظ فاصله ي نسبتاً انتقادي خود با دولت ادامه دهند. اگر اهل شعر بودند لابد مي خواندند:
آن سست وفا كه يار دل سخت من است / شمع دگران و آتش رخت من است
اي با همه كس به صلح و با ما به خلاف / جرم از تو نباشد گنه از بخت من است!
گفتگو از وحيد قاسمي