ابتدای این هفته محمد بن سلمان سفر چهار روزه خود را به جنوب آسیا و چین آغاز و به پاکستان رفت. اسلام آباد از چند روز پیش از این سفر تدابیر گسترده ای را برای جلوگیری از شکل گیری اعتراضات مردمی به ولیعهد سعودی تدارک دید و رهبران مذهبی، فعالان سیاسی و رسانه ای را نسبت به هرگونه اعتراض نسبت به بن سلمان و عربستان، بشدت تهدید کرد. دکتر اسماعیل باقری کارشناس افغانستان و پاکستان در گفتگو با بصیرت، به تحلیل ابعاد و اهداف این سفر پرداخته است.
بصیرت: به نظر شما مهم ترین هدف سفر بن سلمان به پاکستان در شرایط فعلی چیست؟
قبل از پاسخ به اینکه مهمترین هدف بن سلمان در سفر به پاکستان چیست، باید عنوان کرد که عمران خان پس از پیروزی در انتخابات پارلمانی 2018، برخلاف شعارهای انتخاباتی اش که از میانجیگری بین ایران و عربستان سخن می گفت، به دلیل قطع کمکهای اقتصادی آمریکا و خارج شدن از فشارها و تحریم های اقتصادی دولت ترامپ و نیز برای کسب حمایتهای اقتصادی و جبران کسر بودجه خود به سمت کشورهای عربی و عمدتا عربستان سعودی، امارات متحده عربی و سپس قطر، عمان و ... روي آورد. طی 6 ماه گذشته مقامات پاکستانی بارها به کشورهای عربی سفر کرده اند. اما گويا سفر ولیعهد آل سعود به اسلام آباد، برای سرمایه گذاری در اقتصاد پاکستان بویژه بندر گوادر و پروژه «سی پک» (كریدور مشترک اقتصادي چین- پاکستان) صورت میگیرد و در این سفر قرار است قراردادهایی به ارزش 20 میلیارد دلار بین طرفین امضاء شود، اما اين واقعيت را نبايد كتمان كرد كه بنسلمان براي رهايي از فشارهای فراوان بینالمللی و انزواي سياسي خودساخته بهويژه در حمله به مردم مظلوم يمن، تلاش ميكند تا در منطقه به نوعي خودنمايي كرده و پاكستان را از ايران دور و به خود نزديك سازد. بدون شک این مطلب را باید عنوان کرد که سرمایه گذاریهای رژیم سعودی در پاکستان دارای پیامدهایی است که مهمترین آن گسترش تحرکات گروهک های تروریستی و تکفیری در منطقه خواهد بود.
بصیرت: نگاه دولت جدید پاکستان به عربستان چگونه است و چقدر با سیاست های ریاض همراهی و همدلی دارد؟
شاید در سیاست اعلامی، پاکستان با تمام سیاستها و راهبردهاي عربستان سعودی در منطقه همسویی و همراهی نمی کند؛ اما بدون شک در سیاست اعمالی و در پشت پرده اقداماتی انجام می دهد که به نوعی نظر عربستان سعودی را بهخود جلب کند که نمونه واضح آن ژنرال شریف است که بعنوان فرمانده ائتلاف نظامی کشورهای عربی بر علیه کشور مظلوم یمن، فعالیت می کند. آقای نواز شریف اخیرا اعلام کرده است که روابط در حال گسترش اسلام آباد با ریاض حاصل سیاستهای وی در دولت قبلی است و عمران خان نباید جلب کمکهای اقتصادی از عربستان را به نام خود ثبت کند؛ اما این واقعیت را نباید نادیده گرفت که عمرانخان خود تحت تاثیر سیاستهای کلان ارتش پاکستان است و همسویی یا ناهمسویی پاکستان با عربستان سعودی را ارتش پاکستان تعیین می کند نه دولت عمران خان که اساسا قبل از رسیدن به نخست وزیری گرایش به ایران توسط ایشان، بیش از گرایش به عربستان و گاه منتقد جدی سیاستهای نادرست ریاض در منطقه بوده است.
يكي از مواردی که ناشي از همراهي اسلامآباد با سياستهاي رياض در منطقه است، حمله گروهكهای تروریستی با عناوین مختلف از سمت مرزهای غربی پاکستان به سوی مرزهای شرقی ایران است كه مورد حمايت دستگاههاي جاسوسي كشورهاي عربي و غربي مي باشند. به همين دليل سرلشکر محمد علی جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران پس از حادثه اخير تروريستي جيشالظلم علیه نيروهاي امنيتي ايران، ضمن هشدار به توطئه دولتهایِ مرتجع منطقه بخصوص عربستان و امارات که با دستور آمریکا و رژیم صهیونیستی دست به این اقدامات تروريستي میزنند، به مقامات پاكستان نيز گوشزد كرد كه «دولت پاکستان که این ضدانقلابها و عناصر خطرناک برای اسلام را پناه داده و میداند محلشان کجاست و اینها تحت حمایت نیروهای امنیتی پاکستان هستند، باید نسبت به این جنایتی که صورت گرفته، پاسخگوی قطعی باشند؛ بدون تردید اگر آنها را مجازات نکند در آینده نزدیک اقدامات جبرانی ما روی این نیروی ضدانقلاب انجام خواهد شد و دولت پاکستان هم هرچه میبینید آثار و پیامدهای حمایتش از این گروه ضد انقلاب خواهد بود.»
در نهايت يكي از دلايلي كه مانع همگرایی ایران و پاکستان در منطقه شده و به شدت بر روابط دوستانه دو کشور تأثیر گذاشته و آن را خدشهدار کرده، نزديكي پاكستان به عربستان و باز گذاشتن دست گروهكهاي تروريستي در غرب ايالت بلوچستان است.
بصیرت: نگاه جامعه پاکستان به ریاض چگونه است؟ با توجه به اینکه مردم پاکستان بهشدت ضدآمریکایی و ضداسرائیلی هستند.
اساسا مردم پاکستان به دلیل سیاست های تندروانه رژیم وهابیت و آل سعود در حمایت از افراط و تکفیر، نگاه منفی به عربستان داشته و به همین جهت نیز روز جمعه 26 بهمن 1397و پس از اقامه نماز جمعه دست به تظاهرات گسترده زده و مخالف سفر ولیعهد رژیم سعودی به پاکستان هستند. به گفته تظاهر كنندگان، عربستان سعودي پيرو سياستهاي آمريكا و رژيم صهيونيستي در منطقه است و هر كجا بنسلمان رفته است، به استقلال آن كشور خدشه وارد كرده است. از ديد مردم پاكستان ارتباطی که آل سعود با اسرائیل و یهود دارد نه تنها به مسلمانان آسیب رسانده، بلکه تمام کشورهای منطقه را تحت الشعاع خود قرار داده است. مردم پاكستان دخالتهای عربستان سعودی در امور داخلی پاکستان را باعث ایجاد مشکلات برای کشورهای منطقه بویژه مسلمانان جهان دانسته و نسبت به حملات وحشيانه رژيم عربستان به یمن و حمايتشان از داعش و القاعده بيمناكند. بنابراين نگاه جامعه پاكستان به عربستان را ميتوان در تظاهرات روز جمعه گذشته مشاهده كرد. با توجه به مداخلات آمريكا در منطقه و حمايت پنهان و آشكار اين كشور از تروريسم، مردم پاكستان نگاه ضد آمريكايي داشته و نسبت به سياستهاي مقامات آمريكايي در منطقه بدبين هستند.
گفتنی است بیش از 75 درصد مردم پاکستان از اهل تسنن هستند که از این میان تنها 5 درصد آنان پیرو مکتب دیوبندی هستند و بقیه اهل سنت پیرو مکتب بریلوی هستند که بهنوعی با افراط گرایی مخالف بوده و مسلمانان معتدلی می باشند. هر چند مکتب دیوبندی نیز بهنوعی نزدیک به صوفیه و عمدتا از طیف نقشبندیه هستند، اما پس از حمله شوروی به افغانستان و حمایت کشورهای عربی از گروه های جهادی، عربستان سعودی با بهره گیری از فرصت پیش آمده توانست به بهانه مبارزه با گسترش انقلاب اسلامی، ضمن ایجاد گروههای افراطی و فرقه ای، به ترویج وهابیت در میان دیوبندی ها اقدام نماید که حتی می توان گفت پیدایش گروههایی نظیر القاعده، طالبان و داعش بهنوعی برخاسته از بنیانهای فکری- تکفیری وهابیت است. با توجه به این مساله افراط گرایی در پاکستان، بیش از آن که عامل درونی داشته باشد، عمدتا زاییده و حاصل کمکهای مالی، ایدئولوژیکی و فکری رژیم آل سعود می باشد و اکنون با گذشت نزدیک به سه دهه از خروج و شکست شوروی از افغانستان، جریان وهابیت همچنان تلاش می کند تا بهنحوی از گروههای افراطی حمایت کرده و فرقه گرایی را ترویج دهد. شاید بتوان چنین عنوان کرد که عربستان، پاکستان را بهعنوان عقبه جغرافيايي و نيروي انساني برای ترویج و نفوذ دادن جریان تکفیری داعش انتخاب کرده باشد که بهطور حتم آمریکاییها از پاکستان و عربستان بهعنوان نیروهای نیابتی خود در افغانستان برای ضربه زدن به منافع ایران و سپس روسیه استفاده خواهد کرد و بی شک ایجاد اختلاف و جنگ بین شیعه و سنی مهمترین دستور کار بن سلمان ولیعهد آل سعود در پاکستان می باشد.
بصیرت: ریاض چه نقشی در گسترش افراطی گری در پاکستان دارد؟
ریاض را می توان حامی اصلی گسترش افراط گرایی در غرب و جنوب آسیا تلقی کرد. امروزه جریان وهابیت ترویج افراط گرایی را به آسیای مرکزی و حتی جنوب شرق آسیا از جمله جنوب فیلیپین، اندونزی و مالزی و حتی تایلند و سنگاپور گسترش داده است. ایجاد مراکز دینی، موسسات و بنگاههای خیریه، موسسات آموزشی و دانشگاه های دینی، تربیت مولویهای وهابی در دانشگاههای مکه، مدینه، جده و ریاض و اعطای کمکهای مالی و اعزام مبلغان وهابی از جمله اقداماتی است که عربستان برای ترویج و گسترش وهابیت و افراط گرایی انجام می دهد و بخش مهمی از آموزشها در مدارس و دانشگاههای دینی، آموزشهای نظامی و بهگفته خودشان جهاد است که اساسا تفکر غیر از وهابیت را تکفیر کرده و مخالف جدی مداراگرایی، تساهل و تسامح هستند. اگر امروز بیش از 8 هزار مدرسه دینی وابسته به مکتب دیوبندیه، اهل حدیث، جماعت تبلیغی و دهها فرقه دیگر فعالیت می کند، عمدتا تحت تاثیر جریان وهابیت بوده و بطور مسستقیم و غیرمستقیم تحت حمایت مالی جریان تکفیری وهابیت می باشند. گروههای تروریستی نظیر لشکر طیبه، سپاه صحابه، و چندین گروهک دیگر بهنوعی تحت تاثیر و حمایت جریان وهابیت و دیوبندیه می باشند. البته باید توجه داشت که اخیرا رژیم سعودی با سرمایه گذاری در برخی مدارس دینی بریلویه، بطور غیرمستقیم و نامحسوس می خواهد با نفوذ در میان بریلويها بهنوعی افراط گرایی را در میان آنان ترویج دهد که چندان موفق نبوده است. بریلوی ها روابط خوبی با شیعیان دارند که بیش از 20 درصد جمعیت کل پاکستان(210 میلیون نفر) را تشکیل می دهند.
بصیرت: ریاض چگونه از مشکلات و خلاهای پاکستان برای ضربه زدن به امنیت کشورمان استفاده می کند؟
اعطای کمکهای اقتصادی و وامهای بلند مدت عربستان به پاکستان، به خودی خود موجب گسترش روابط اقتصادی، سیاسی و حتی فکری و فرهنگی خواهد شد و بی شک زمینه نفوذ بیشتر عربستان را در پاکستان در پی خواهد داشت و بهنوعی دست عربستان را در حمایت بیشتر از جریانهای افراطی باز می گذارد. بویژه زمانی که عربستان در همسویی با راهبرد آمریکا در افغانستان و پاکستان؛ تلاش می کنند تا برای کاهش نفوذ ایران در منطقه و دورسازی ایران از افغانستان و پاکستان، از گروهک های تکفیری حمایت کنند که حادثه تروریستی اخیر جیش العدل(جیش الظلم) نتیجه سیاست های عربستان و نیز نوعی همسویی و یا سکوت پاکستان در قبال اقدامات دستگاههای جاسوسی منطقه در مرزهای شرقی ما با پاکستان است. بدون شک با نفوذ بیشتر رژیم ریاض در پاکستان، بیشتر شاهد اقدامات تروریستی گروهک هایی نظیر جیش الظلم خواهیم بود. البته ایران با قاطعیت، جواب دندان شکنی به مسببین و حامیان حادثه تروریستی اخیر در جاده خاش- زاهدان که منجر به شهادت 27 نیروی امنیتی و مجروح شدن 14 تن دیگر شد؛ خواهد داد.
بصیرت: بهنظر شما تلاش های پیدا و پنهان ریاض چقدر بر روابط پاکستان با ایران موثر خواهد بود؟
ایران و پاکستان بهعنوان دو همسایه مسلمان همواره روابط خوبی با یکدیگر داشته اند؛ منتهی این روابط در سطح پایینی قرار داشته و از یک سطحی فراتر نرفته است. شاید عمده ترین دلیل این امر را باید در این مساله عنوان کرد که سیاست خارجی پاکستان تابع کمکهای اقتصادی عربستان یا آمریکا (و بر اساس فرضيه تهديدات احتمالي هند بر پاكستان) بوده است و از دید پاکستان، این منافع اقتصادی است که (به دلایل متعدد از جمله نیاز اقتصادی) اولویتهای سیاست خارجی اسلام آباد را تعیین میکند. اما واقعیت این است که پاکستان با سیاست دوگانه و پیشبرد بازی چندجانبه و با ظرافت و هوشمندی خاصی تلاش کرده است تا با همه بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای تعامل داشته و مناسبات خود را حفظ کند. پاکستان کشوری است که به دلیل دیپلماسی فعال و منعطف خود، هم در جبهه مبارزه با تروریسم، متحد آمریکا بوده است و هم حامی اصلی طالبان افغانستان بوده است و هم در تحولات اخیر افغانستان شاهد بودیم که یکی از اضلاع اصلی و تعیین کننده در مذاکرات صلح با طالبان، پاکستان قرار دارد و این در حالیست که طرف اصلی دعوا یعنی «دولت افغانستان» در مذاکرات صلح نه تنها حضور ندارد؛ بلکه از سوی طالبان به رسمیت شناخته نمی شود و آمریکا نیز دولت اشرف غنی را در روند جزئیات مذاکره، کمتر قرار می دهند. این مساله خود گواه بر بازیگری فعال و هوشمندانه اسلام آباد دارد که در موقعیت های مختلف، توان بازیگری و تصمیم گیری دارد. اما باید به مقامات پاکستان نیز متذکر شد که تعریف اولویت های سیاسی و راهبردها بر اساس کمکهای اقتصادی دیگران، گاه نتایج و عواقب جبران ناپذیر امنیتی و سیاسی نیز می تواند در پی داشته باشد که «طالبان پاکستان» نمونه روشنی از حمایت گسترده پاکستان از گروههای افراطی وابسته به طالبان است که عمدتا در مدارس دینی پاکستان نظیر مدرسه حقانی و در مناطق قبایلی آموزش و پرورش یافته اند.
در نهايت به اين مساله بايد توجه كرد كه شايد حملات تروريستي كه از سوي خاك پاكستان به مناطق جنوب شرقي ايران صورت ميگيرد، نتواند روابط دوستانه دو كشور همسايه و مسلمان را خدشه دار كند، اما دولت پاكستان نيز نبايد از حسن نيت و صبر جمهوری اسلامی ایران سوءاستفاده كرده و نسبت به تحركات گروهكهاي تروريستي بيتفاوت باشد. بدون شك در حمله گروهك تروريستي جيشالظلم به پاسداران حريم امنيت ايران، دولت پاكستان بيتقصير نيست و نبايد دلارهاي عربستان موجب جولان گروهكهاي تروريستي در خاك پاكستان شود. اين امر زماني تحمل ناپذير است كه پاكستان اساسا قصد برخورد با گروهكها و اشرار در ايالت بلوچستان را ندارد و نسبت به تعقیب و گریز تروریستها از سوي نيروهاي امنيتي ايران بدبين است.
مصاحبه از وحید قاسمی