در روزهای آخر سال 1397 که مردم آماده استقبال از بهار و جشن عید نوروز بودند، شاهد خشم غافلگیرکننده طبیعت و سیلابهای شدیدی بودیم که بیش از یک سوم استانهای کشورمان را تحت تأثیر قرار داد و صدها هزار نفر از مردم این کشور را با مشکلاتی روبهرو کرد. همچنین جادهها، زیرساختها و منازل بسیاری بر اثر وقوع سیل آسیب دیده یا تخریب شدهاند. به نقل از وزارت کشور ایران، حدود 400 شهر و روستا در 15 استان ایران با مشکل مواجه شدهاند و تاکنون در برآورد اولیه بیش از 35 هزار میلیارد تومان خسارت وارده سیل به استانهای ایران بوده و طبق گفته رئیس سازمان پزشکی کشور در مجموع بر اثر سیل 76 نفر از هموطنان عزیزمان جان خود را از دست دادهاند.
سیل فروردین 1398 که در چند دهه اخیر از نظر میزان بارشها و جاری شدن روان آبها و بزرگی فاجعه و خسارات وارده به کشور بیسابقه بوده و به تعبیر رهبر معظم انقلاب به درستی «ویرانگر» بود، در کنار خسارات زیادی که به بار آورد و کشور و مردم سیلزده را با مسائل و مصائب زیادی روبهرو کرد، آزمونها و آموزههای زیادی هم با خود به همراه داشت که به یقین مردم و نهادهای نظامی و دولتی از آزمون همیاری و همدلی، اتحاد، صبوری بر مصائب و غمگساری و امداد به یکدیگر در نهایت حد توان سربلند بیرون آمدند و به بیان حکیمانه رهبر معظم انقلاب که در دیدار با فرماندهان ارتش، از حضور مؤثر و حیاتی نیروهای مسلح در امدادرسانی به سیلزدگان تجلیل کردند، این حادثه طبیعی اتحاد روزافزون نیروهای مسلح و زیبایی دست برادریِ ارتش و سپاه پس از اقدام زشت آمریکاییها علیه سپاه در امدادرسانی به حادثهدیدگان را به منصه ظهور رساند.
اما آموزههایی که لازم است از سیل اخیر بیاموزیم نیز زیاد است. برای مهار و مدیریت حوادث طبیعی از جمله سیلهای تخریبگر احتمالی در آینده بالضروره باید تجدید نظرهایی در بسیاری از بخشهای مدیریتی، علمی، ایجاد هماهنگی بین قوا، نهادها و سازمانهای دولتی و حاکمیتی و... صورت گیرد؛ زیرا این سیل حادثه طبیعی آخر نخواهد بود و کشور ایران از نظر میزان و سختی ابتلا به بلایای طبیعی همچون سیل و زلزله جزء کشورهای حادثهخیز و بحرانی دستهبندی میشود و باید روندها و فرایندهای مطالعه، برنامهریزی و کنترل بحران و حوادث طبیعی به اقتضای اقلیم و اقتضائات خاص استانها و شهرهای کشور به صورت استان به استان و شهر به شهر و حتی روستا به روستا یک بار برای همیشه جدی گرفته شود.
سیل پدیدهای طبیعی است که در دنیا برای آن برنامهریزی کردهاند و توانستهاند آن را از سطح «تهدید» به «فرصت» برای آبادانی کشور تبدیل کنند و این دانش به همراه علوم و فناوریهای مورد نیاز در رشتههای جانبی آن مانند سدسازی و آبخیزداری علمی و حتی سنتی به سبک و سیاق پدرانمان در قدیم در دسترس است و تنها کافی است یک بخش قوی هماهنگکننده دولتی و حاکمیتی مسئولیت و مأموریت ملی پیشگیری و مدیریت بحران را از صفر تا صد مراحل علمی و عملیاتی آن را بر عهده بگیرد و تمام توانها و توانمندیهای بخشهای دیگر کشور از نیروهای مسلح تا وزارتخانهها و سازمانهای مردمنهاد هم در مواقع بحران در خدمت آن قرار بگیرد. اتفاقاً این مهمترین آزمون و آموزه سیل اخیر برای مسئولان کشور است؛ چرا که امروز با ابراز نظرات به اصطلاح کارشناسی و راه افتادن موج متهمسازی یکدیگر از سوی ارگانها و سازمانهای گوناگون، افزون بر تزاید غم و درد مردم، سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی مردم به نهادهای مختلف نظام هم با چالش مقبولیت و مشروعیت مواجه میشود و جز سوءاستفاده دشمنانـ که به شدت در فضای مجازی و رسانهای بر تنور شبههسازی و ناکارآمدنمایی نهادهای مسئول کشور میدمند و نان خود را از آن بیرون میکشندـ حاصلی ندارد.
البته در بحث مدیریت بحران در حوادث سیل اخیر اتاق فکرهایی در بخشهای مختلف تشکیل شده و رئیسجمهور هم به رئیس دانشگاه تهران به همراه بیست نفر از استادان و کارشناسان رشتههای علمی مرتبط با حوادث غیر مترقبه و بلایای طبیعی مأموریت داد تا در عرض شش ماه گزارش و برآورد ملی درباره سیل اخیر به همراه علتشناسی وقوع سیل و خسارت، سهم علل و عوامل مختلف و چگونگی مدیریت بحران و اصلاح و ترمیم ضعفها و آسیبها را آماده و تقدیم دولت کند. از این رو، خیلی ما به موضوع مدیریت بحران سیل اخیر که اتفاقاً مسئله مهمی بوده و به بررسی دقیق کارشناسی و تغییر رویه و برنامهها نیاز دارد، ورود نخواهیم کرد و آن را به فرصتی دیگر و پس از مشخص شدن نتیجه بررسیها موکول میکنیم؛ اما در پرونده این هفته نشریه، ویژهنامهای پیرامون سیل برای مخاطبان تدارک دیده شده که رویکرد غالب آن مباحث علمی ناظر به ایجاد توانمندی در مخاطبان و پاسداران برای پاسخگویی به بخشی از پرسشها و شبهات مربوط به میزان تأثیر مقوله بارورسازی ابرها و مدیریت منابع روان آبها از طریق سدها و اتهامسازی عجولانه و جهولانه مجموعههایی مانند سپاه در این زمینهها را وجهه همت خود قرار داده است.
برخلاف تبلیغات دشمنان، در کشور ایران کارها و مطالعات علمی زیادی در این زمینه صورت گرفته و وضعیت ما در نقطه ابتدایی و صفر این کنترل و مدیریت حوادث طبیعی مانند سیل تعریف نمیشود؛ بلکه ایران در حوزه آبخیزداری علمی و سنتی و سدسازی و بارورسازی ابرها اقدامات و مطالعات خوبی انجام داده است که باید مدیریت بحران کشور از بحران مدیریت و هماهنگی بیرون بیاید و با انسجام بخشی و تعریف و تحدید وظایف نهادها و سازمانها و وزارتخانهها و استانداریها بتواند دقیق و به هنگام بحران را مدیریت کند. این الگو در دنیا جواب داده و از صدها سال پیش بسیاری از کشورهای توسعهیافته با وجود بارشهای بیشتر و جاری شدن روان آبهای پر حجمتر توانستهاند با به خدمت گرفتن همین مدلها، افزون بر کاهش و حتی به صفر رساندن آسیبهای ناشی از حوادثی مانند سیل، آنها را به مثابه فرصتی برای رونق کشاورزی و تولید، ایجاد اشتغال در حوزه منابع طبیعی و درآمدزایی به خدمت بگیرند.