ولیعهد جوان سعودی مدتی است به بهانه رواج آزادی در کشورش بسیاری از فعالیتهایی که تا به حال در آنجا ممنوع بوده، از جمله رانندگی زنان آزاد کرده؛ اما هنوز هم که هنوز است عربستان با همان شکل و شمایل یک کشور قرون وسطایی عمل میکند و به بهانههای گوناگون شهروندان خود به ویژه شیعیان را از دم تیغ میگذراند. روز سهشنبه 23 آوریل (3 اردیبهشت) وزارت کشور عربستان با صدور بیانیهای اعلام کرد، حکم اعدام ۳۷ نفر را که به تلاش برای اقدامات تروریستی متهم بودهاند، اجرایی کرده؛ این در حالی است که برخی منابع خبری از شیعه بودن بیش از ۳۲ نفر از اعدامشدگان خبر میدهند.
از مدتها پیش عربستان صحنه رویارویی مردم معترض به سیاستهای خصمانه حاکمان سعودی با نیروهای امنیتی آن کشور بوده است. کشوری که نه تنها مجری اصلی سیاستهای آمریکا در منطقه شناخته میشود؛ بلکه برای خوشامد اربابان آمریکاییاش چند سالی است زندگی مردم یمن را به آتش کشیده و حالا به بزرگترین نسلکشی قرن اخیر در کشور یمن متهم است. از سوی دیگر، مردم کشور عربستان نیز از آتشافروزیهای دولت خونریزشان در امان نیستند. اعدام شیخ نمر و 46 نفر در سال 2016 یکی از نمونههایی بود که حاکمان عربستان را در جهان رسوا کرد و سبب شد همه جهان بدانند این افراد هیچ موجودیتی برای مخالفانشان قائل نیستند.
رسوایی پس از رسوایی!
اما این پایان ماجرا نبود و دولت عربستان در قتل خاشقجی که یک روزنامهنگار منتقد بود هم دستان خونینش نمایان شد. این جنایت به حدی پر هیاهو بود که حتی صدای دولتمردان آمریکایی را هم درآورد. اتفاقی که دولت ترکیه مصمم است از آن برای بیآبرو کردن رقیبش در منطقه استفاده کند و هنوز هم پرونده بازی در آن کشور دارد و نو به نو اخبار جدیدی درباره اقدامات دولت ترکیه میشنویم.
حالا هم پس از آن افتضاح بزرگ، دولت سعودی تصمیم گرفته است 37 نفر از مخالفانش را به قتل برساند و آن را به طور رسمی اعلام کند. اعدامهای سعودیها همواره به شکل گردن زدن رخ میدهد و چنانکه مشخص است سعودیها پس از به قتل رساندن مخالفانش سر یکی از آنها را به نمایش گذاشته است. اما چه چیزی سبب شده عربستان پس از آن رسوایی بزرگ در قضیه خاشقجی بار دیگر بی گدار به آب بزند؟ دو هدف عمده برای چنین اعمالی از سوی آلسعود میتوان متصور شد؛ اول اینکه، حاکمان سعودی میخواهند نشان دهند به هیچ عنوان ترسی از خراب شدن وجهه خود در جامعه جهانی ندارند و به دنبال نوعی قدرتنمایی در سطح جهانی و نشان دادن ترس نداشتن از واکنشهای بینالمللی هستند. گویا سعودیها معتقدند با توجه به نیاز آمریکا و اسرائیل به همراهی آنان برای مقابله با ایران، وابستگی اروپا و اقتصاد جهانی به نفت و دلارهای نفتی آنها و نبود آلترناتیو جدی و قابل اعتمادی برای خاندانشان، اعدام دستهجمعی 37 نفر، هزینۀ چندانی برایشان نخواهد داشت. دوم اینکه در شرایطی که حاکمان سعودی خود را در پایان خط میبینند با اعدام مخالفانشان سعی میکنند معترضان را بترسانند و از اعتراضات بعدی جلوگیری کنند و بدینوسیله چند صباح دیگری را به عمر حکومت خود بیفزایند. اما اینکه این نوع اعمال چه نتایجی خواهد داشت، باید منتظر بود. تاریخ نشان داده است، ریخته شدن خون بیگناهان همواره حکومتهای قرص و محکم را از پای درآورده و در بسیاری از موارد سبب انقلابهای عظیمی از جنس انقلاب اسلامی ایران شده است.
بازتابهای رسانهای
بسیاری از رسانهها و برخی از شخصیتها نسبت به این اتفاق واکنشهایی از خود نشان دادند. «یورونیوز» تیتر زد: «عربستان سعودی ۳۷ نفر را به جرم فعالیت «تروریستی» اعدام کرد.» در ادامه خبر این پایگاه خبری آمده است: «خبرگزاری دولتی عربستان در بیانیهای با اعلام این خبر نوشت: «۳۷ شهروند سعودی به اتهام تشکیل هستههای تروریستی، اخلال در امنیت عمومی و ایجاد فتنههای طایفهای و ناامنی در کشور و آسیب زدن به صلح و امنیت اجتماعی اعدام شدند.»
«صدای آمریکا» هم نوشت: «بیانیه وزارت کشور عربستان که خبرگزاری عربستان آن را روز سهشنبه، سوم اردیبهشت منتشر کرده، میگوید همه اعدامشدگان شهروندان سعودی بودند و یکی از این افراد به صلیب کشیده شد.» در ادامه این خبر آمده است: «عربستان یکی از بالاترین موارد اعدام در جهان را دارد.»
روزنامه «نیویورکتایمز» در گزارشی با موضوع اعدام دستهجمعی ۳۷ نفر در عربستان سعودی، نوشته است: «اغلب این افراد از اقلیت شیعه بودهاند و در مورد منصفانه بودن روند رسیدگی به پروندههای آنها تردید جدی وجود دارد.»
تلاش برای تحریف واقعیت
جالبتر آن است که بسیاری از خبرگزاریهای خارجی سعی کردهاند این اتفاق را پاسخ دولت عربستان به حمله اخیر داعش به پاسگاهی در عربستان عنوان کنند. «دویچه وله» نوشت: «برخی ناظران احتمال دادهاند که اعدامهای اخیر واکنشی به اقدام مسلحانه در روز اول اردیبهشت (۲۱ آوریل) باشد. رسانههای دولتی عربستان در این روز از حمله مسلحانه به یک ساختمان امنیتی در استان ریاض و کشته شدن چهار مهاجم و زخمی شدن سه نفر از نیروهای امنیتی خبر دادند.»
اما واقعیت آن است که این تحلیل برای کسانی قابل باور است که ندانند داعش با پول سعودیها به وجود آمده و حمایت شده است. اگر این تحلیل را درست بدانیم، تنها در یک صورت میتوان آن را تأیید کرد و آن هم اینکه سعودیها برای اعدام این افراد به بهانه نیاز داشته و سعی کردهاند آن را با کمک دستپروردههای داعشی خود مهیا کنند.
محمدجواد ظریف در یادداشت توئیتری خود نوشت: «پس از چشمپوشی از قطعهقطعه کردن یک روزنامهنگار، وقتی که عربستان سعودی 37 مرد را در یک روز گردن میزند هیچ نجوایی از دولت ترامپ شنیده نمیشود، حتی وقتی یکی را دو روز پس از عید پاک مصلوب میکند.» وی تصریح کرد: «عضویت در «تیم ب» شامل بولتون، بنسلمان، بنزاید و بیبی(نتانیاهو) به هر جنایتی مصونیت میدهد.»
سازمان عفو بینالملل، اقدام حکومت سعودی به گردن زدن ۳۷ نفر را نقض آشکار قوانین بینالمللی دانست و اعلام کرد: «اعدام گروهی، که حکومت سعودی دست به آن زد، اقدامی وحشتناک است که نشان میدهد جان انسان در نزد حکومتهایی که مجازات اعدام را به شکلی هدفمند برای سرکوب معارضانی از میان اقلیت شیعه اجرا میکنند، بیارزش است.»
مجلس اعلای اسلامی عراق هم با انتشار بیانیهای اعلام کرد: «این اقدام با موج محکومیت نهادهای بینالمللی و حقوق بشری و در صدر آنها کمیسیون عالی حقوق بشر سازمان ملل روبهرو شد.»
نمایش مضحک اصلاحات
سیاست یک بام و دو هوای سعودیها بیش از پیش برای همه آشکار شد. کسانی که از آزادی و اصلاحات در کشورشان دم میزدند، حالا دستشان آلوده به خون کسانی است که بسیاری از آنها به زعم خود سعودیها در اعتراضات سالهای گذشته دستگیر شده بودند. متأسفانه، عدهای در کشور ما سعی میکردند شعارهای اصلاحطلبانه و تفویض آزادیهای خیالی را برای شهروندان به چماقی بر سر نظام اسلامی تبدیل کنند. اصلاحاتی از جنس آزادی برای زنان، مانند رانندگی و حق رأی برای آنان و بیبندوباریهای غربی و راهاندازی قمارخانهها تمام آن چیزی بود که ولیعهد سعودی به مثابه آزادی به مردمش ارائه داد. این در حالی است که تاکنون زنان حق شناسنامهدار شدن هم در آنجا نداشتند.
تمام آنچه گفته شد، نشاندهنده آن است که دولت عربستان سعودی یا هیچ تصوری از آزادی واقعی که یک وجه اصلی آن آزادی اظهار نظر و عقیده است، ندارد یا آنکه میداند و دلش نمیخواهد آن را اجرا کند. آزادی در عربستان تنها به آن چیزهایی محدود میشود که مفتیان عربستانی تاکنون داشتن آنها را حرام اعلام کرده بودند و حالا با برگرداندن بدیهیترین حقوق آنها میخواهند چنین عملی را آزادی و اصلاحات بنامند؛ اما هنوز هم که هنوز است هر حلقومی که از آن صدایی در اعتراض یا حتی انتقاد برخیزد، محکوم به بریده شدن است. جورچین این اتفاقات زمانی تکمیل میشود که دیگر رویدادهایی را که سعودیها رقم زدند به یاد آوریم، مانند حصر شاهزادههای سعودی برای آنکه از اعتراض آنان نسبت به ولیعهدی فرزند پادشاه جلوگیری شود و حتی حصر نخستوزیر لبنان و انتشار سخنان او زیر فشار و تهدید درباره ایران و... .