حدود یک ماه پس از آغاز تجاوز سنگین ائتلاف عربیـ غربی به رهبری رژیم سعودی علیه ملت مظلوم یمن، سرتیپ «احمد العسیری» سخنگوی ائتلاف نظامی، طی کنفرانس خبری اعلام کرد که هماینک قدرت نظامی انصارالله به حداقل رسیده است، تهدیدات آن علیه مرزهای عربستان از بین رفته، موشکهای بالستیک آن منهدم شده و ائتلاف توانسته با 2415 حمله هوایی کار انصارالله را تمام کند و اکنون یمنیها باید خودشان عملیات سیاسی را طبق قطعنامه 2216 شورای امنیت دنبال کنند.
سخنان العسیری دو جنبه داشت؛ یک جنبه آن اعتراف به ناکامی ائتلاف نظامی عربیـ غربی در جنگ علیه یمن بود؛ زیرا دوم اردیبهشت ماه 1394 که او آن بیانیه را قرائت کرد، نه تنها از قدرت انصارالله کاسته نشده، بلکه سیطره آن از چهار استان به ده استان رسیده بود. اعلام پایان عملیات یک ماهه «عاصفه الحزم» اعتراف به شکست عملیات بود و اعلام آغاز عملیات «اعاده الاصل» تغییر ریل جنگ و تلاش برای درگیر کردن یمنیها با هم را نشان میداد که این جنبه دیگر سخنان العسیری بود. متأسفانه در این فاصله، شورای امنیت سازمان ملل با 14 رأی از 15 رأی، قطعنامهای را در 25 فروردین ماه 1394 یعنی یک هفته پیش از اعلام مرحله جدید عملیات صادر کرد، در واقع زمینه داخلی شدن جنگ را فراهم کرد و نشان داد به ابزاری در اختیار متجاوزان تبدیل شده است؛ اما البته جنگ در وجه تجاوز خارجی متوقف نشد و عملیاتها با هدف ویران کردن توانایی مقاومت یمنیها استمرار یافت. عربستان در این مرحله تلاش کرد تا به ائتلاف جنگی ضد یمن وجههای عربیـ اسلامی بدهد که چندان موفق نشد و به رغم مشارکت امارات، قطر، کویت، بحرین، جیبوتی، مراکش و سودان در این جنگ، مصر، ترکیه و پاکستان بهرغم اصرار فراوان عربستان به ائتلاف نپیوستند و آن دسته از کشورهای عربی هم که در آغاز در کنار رژیم سعودی قرار گرفتند، یکی یکی صحنه را ترک کردند و جنگ عملاً به جنگ عربستان، امارات، آمریکا، انگلیس و فرانسه علیه یمن تبدیل شد؛ یعنی جنگ از جنبه اسلامی و عربی تهی شد. در این میان امید به پیروزی در همین جبهه هم کمرنگتر میشد و زمزمه لزوم پایان دادن به جنگ از پایتختهای آنان بلند شد. در این دوران، یمنیها با وجود قربانیان زیادی که دادند و هماینک تعداد شهدای آنان در جبهه و شهرها از 80 هزار نفر فراتر رفته است، با توکل به خداوند و اعتماد به وعده پیروزی الهی و با تکیه بر خود، مقاومت کردند.
مقاومت یمن در این دوران جنبههای گوناگونی را پوشش داد که اول شامل پیشروی در داخل یمن و آزادسازی شش استان دیگر بود که اکثریت جمعیت آنان را برادران «شافعی مذهب» تشکیل میدادند. راهبرد دوم انصارالله ائتلاف درونی آنان در مقابل ائتلاف بیرونی با قبایل و پیروان مذهب شافعی و بعضی گروههای سیاسی یمن بود. راهبرد سوم انصارالله سازماندهی عملیاتی مردم زیدی و شافعی و شکلدهی به بسیج با عنوان «کمیتههای مردمی» بود که در پرتو آن حدود 200 هزار نفر یمنیـ به اندازه یک ارتش کاملـ وارد میدان شدند. راهبرد چهارم انصارالله رسیدگی به نیازهای مردم هنگام جنگ بود که با وجود محدودیتهای زیاد و درگیر بودن با محاصره هوایی، زمینی و دریایی توانستند این کار را در حد توان انجام دهند. راهبرد پنجم انصارالله تولید تسلیحات بالستیک و غیربالستیک و در واقع بومی کردن تسلیحات بود که با شایستگی انجام شد و امروزه انصار به دستکم ده نوع موشک بالستیک و غیربالستیک با بردهای 100 تا 1500 کیلومتر دست یافته و سیستم پهپادهای تهاجمی خود را همواره ارتقا داده است. راهبرد ششم انصارالله اقبال از راهحلهای سیاسی بود؛ به گونهای که گریفیتس، نماینده دبیر کل سازمان ملل بارها اعلام کرد انصار همیشه از طرحهای سیاسی مبتنی بر پایان جنگ حمایت کرده است. ادامه در صفحه دوماین راهبرد، سعودیها و اماراتیها را در مقابل مردم یمن خلع سلاح کرده است. راهبرد هفتم انصارالله «رد الفعل» سعودی و امارات بوده است. بر این اساس انصارالله جنگ را درون امارات و سعودی کشاند. حمله پهپادهای انصارالله به ابوظبی و فرودگاهها و مراکز نفتی سعودی بدین منظور صورت گرفت و توانست ضربات سنگینی را به این دو رژیم متجاوز وارد کند. امروز در اردوگاه امارات زمزمه خروج به گوش میرسد و سعودی چارهای ندارد جز اینکه به پایان این جنگ و پذیرفتن واقعیت «دولت انصارالله در یمن» فکر کند. راهبرد هشتم انصارالله همبستگی با دولتها و جنبشهای مقاومت و علنی کردن روابط راهبردی با ایران است. انصارالله بدون واهمه خود را جزئی از جبهه مقاومت میخواند. راهبرد نهم انصارالله گسترش فرهنگ «مقاومت دینی» است. بزرگداشت وسیع غدیر، عاشورا، بعثت، هفته وحدت و روز قدس بخشی از راهبرد انصارالله در تعمیق فرهنگ مقاومت دینی است.
در واقع انصاراللهـ همانطور که رهبر معظم انقلاب اسلامی در ملاقات 22 مرداد 1398 با هیئت یمنی فرمودندـ با ایمان، عزم و استقامت در برابر جنگ کفار و مترفین، پیروزیهای بزرگی به دست آورده و به طرف اصلی یمن تبدیل شده است. البته این ثمره هر ملتی است که با ایمان و توکل و استقامت در مقابل دشمن میایستد؛ کما اینکه رهبر معظم انقلاب در دیدار مورد اشاره به عنوان رمز فرمودند: «هر ملت مؤمنی که به خدای متعال ایمان و به وعده الهی اعتقاد داشته باشد، قطعاً پیروز خواهد شد و بر همین اساس بدون شک پیروی با ملت مظلوم و مجاهد یمن خواهد بود.»
روزی که سرتیپ احمد العسیری اعلام کرد، ائتلاف نظامی ضد یمن توانسته همه موشکهای بالستیک انصارالله را نابود کند، با دروغی بزرگ خواست وانمود کند که اگر موشکی از سوی انصارالله شلیک نمیشود، به معنای انهدام این موشکها بر اثر حملات نظامی هوایی ائتلاف است که او تعداد این حملات را 2415 اعلام کرده است.
اکنون سعودیها چه پاسخی دارند وقتی موشک بالستیک برکان 3 با طی 1300 کیلومتر به مرکز صادرات نفت «الشیبه» در شرق عربستان اصابت میکند و سبب میشود دهها ماشین آتشنشان و دهها آمبولانس آژیرکشان به این مرکز در الدمام بشتابند. امروز انصارالله در حین جنگ در عرصه تسلیحات نظامی به توانمندی رسیده که سعودیها با صرف میلیاردها دلار به آن دسترسی ندارند. در هفتههای اخیر و پس از آنکه مشخص شد سیستم پدافندی پاتریوت و بی 52 آمریکایی قادر به خنثی کردن حملات موشکی و پهبادی انصارالله نیستند، عربستان حدود پنج میلیارد دلار دیگر هزینه کرد و سیستم دفاعی «تاد»(Thad) را به خدمت گرفت؛ اما اصابت موشک انصار به دمام ثابت کرد از این سیستم نیز در مقابل تهاجم موشکهای بالستیک یمنیها کاری ساخته نیست.
هماینک انصارالله انواعی از سیستمهای موشکی برکان نقطهزن 1، 2 و 3 را در اختیار دارد که قادرند مسافتهای 500، 800 و 1500 کیلومتری را طی کنند که طی کرده و به هدف اصابت کردند. نوع دیگری از موشکهای انصار موشکهای غیربالستیک «زلزالها» است که عمق 200 تا 300 کیلومتری را هدف قرار میدهند که از آنها برای زدن فرودگاههای نظامی و مدنی در «خمیس مشیط» و محیط پیرامونی آن یعنی فرودگاهیهای أبها، عسیر، جیزان و نجران استفاده میشود. نوع دیگری از موشکهای بالستیک و نقطهزن بومی انصارالله «قاصف K2» است که میتواند عمق 400 و 500 کیلومتری را هدف قرار دهد. سلاح راهبردی دیگر پهپادهای تهاجمی است که کارکرد اطلاعاتی و جاسوسی دارند؛ اما انصارالله با تغییر کاربری آنها علاوه بر جنبه اطلاعاتی، جنبه تهاجمی نیز به آنان داده است. این پهپادها اینک به وفور در اختیار انصارالله قرار دارند؛ به گونهای که در یک روز ده فروند آنها به یک نقطه عملیاتی گسیل شده و تا فاصله 1300 کیلومتری را پیمودهاند. حمله به فرودگاه ابوظبی در 1300 کیلومتری یمن و حمله پهپادها به ریاض نشان داد، دیگر نقطه امنی در امارات و عربستان وجود ندارد.