«نقدینگی» به میزان پول رایج در اقتصاد کشور برمیگردد. چرخش نقدینگی به سمت تولید با شعار دادن و دست روی دست گذاشتن درست نمیشود و اگر واقعاً دولت به دنبال آن است که نقدینگی به سمت بازارهای ارز، سکه، طلا، مسکن و خودرو هجوم نبرد و برای حفظ ارزش و کسب بازده خود به سمت تولید برود، باید وظایف خود را در این زمینه به بانک مرکزی محول کند و استقلال لازم را به بانک مرکزی دهد. فراموش نکنیم که وقتی استقلال و اختیارات لازم به بانک مرکزی برای نظارت بازار ارز و سکه داده شد، اوضاع به ثبات نسبی رسید و بازار سکه و ارز به خوبی در کنترل و نظارت بانک مرکزی قرار گرفت.
چرا در ایران همواره رشد نقدینگی حاصل از فعالیتهای غیر مولد است و همپای آن کالا و سرمایه در کشور ایجاد نمیشود؟
برای مدیریت نقدینگی و هدایت آن به تولید، باید وزارتخانههای مربوطه، به ویژه وزارت صمت با شناسایی واحدهای تولیدی فعال و مولد همکاری لازم را با بانک مرکزی و شبکه بانکی برای تأمین نقدینگی آنها داشته باشند تا مسیر نقدینگی به تولید ختم شود و از ورود به فعالیتهای غیر مولد و حتی سفتهبازی جلوگیری شود. ابتدا باید بدانیم چه تولیداتی واقعاً با تزریق نقدینگی و رفتن نقدینگی به سمت آنها سبب رونق خواهند شد و برای کشور مولد خواهند بود.
در صورت حل نشدن مشکلات فعالان اقتصادی نمیتوان با تحریمها مبارزه کرد؛ چرا که رزمنده اصلی در خط مقدم جنگ اقتصادی، فعالان اقتصادی هستند. بر اساس این، حل مشکلات حوزه فعالیت بازرگانان و تولیدکنندگان خرد، متوسط و کلان از اولویتهای اصلی مسئولان کشور است. در این مسیر ابتدا باید تحریمهای داخلی که از سوی برخی مسئولان ناتوان، قوانین دست و پاگیر، روحیه نتوانستن و... وجود دارد به کلی برچیده شود و در مرحله بعد به سراغ تحریم، تهدید و فشارهای خارجی که از دشمنان بیرونی نشئت میگیرد، برویم.
در حال حاضر، با حجم بالایی از نقدینگی در کشور روبهرو هستیم (در آخرین آمار منتشر شده از بانک مرکزی حدود ۲۰۰۰ میلیارد تومان برآورد شده است)، که لزوماً این موضوع نمیتواند پدیده منفی و بدی تلقی شود. اگر این نقدینگی در کشور مدیریت شود و در نهایت به سمت فعالیتهای اقتصادی سوق پیدا کند، نه تنها مخرب نخواهد بود؛ بلکه سبب رونق بخش تولید و اقتصاد واقعی کشور میشود و مشکلات بخش تولید هم از این بابت رفع خواهد شد.
روشن است که وقتی نقدینگیها به سمت فعالیتهای غیرمولد و سفتهبازی حرکت میکند و برای اقتصاد کارآیی مناسبی ندارد، میتواند آسیبزا باشد و تورم ایجاد کند؛ اما اگر در فعالیتهای تولیدی به کار آید، میتواند رونق ایجاد کند و از تورم نیز بکاهد و این موضوعی است که به ارتقای ارزش پول ملی کمک خواهد کرد.
دولت باید در حال حاضر تمام همّ و غمش ایجاد فضای باثبات در اقتصاد باشد و یک تصویر روشنی از آینده ایجاد کند تا این امر به بهبود وضعیت اقتصادی کشور بینجامد. این فرایندی است که نتایج مثبت آن را میتوان در بالا رفتن ارزش پول ملی احساس کرد.
البته کارنامه اقتصاد ایران در برخی دهههای گذشته به دلیل استقلال نداشتن بانک مرکزی و همچنین دانش ناکافی سیاستگذار پولی نمره خوبی به دست نیاورده و در عین حال به دلیل ضعف در نظارتهای بانکی از سوی بانک مرکزی، مهار رشد پایه پولی از دست این ناظر خارج شده و به خلق پول از سوی بانکها و مؤسسههای اعتباری انجامیده است؛ اقدامی که در نهایت سبب شده است بانک مرکزی برای پر کردن چالههای کنده شده از سوی بانکها و برای پرداخت سود سپردهها به چاپ پول روی آورد که با تلاشهای فعلی روند مثبت فعالیتها برای حل مشکلات مطلوب بوده است.