در دیدگاه عالمان دین، «عبودیت» جایگاه مهمی در اهداف دین دارد و در واقع هدف اصلی و نهایی است. در نگاه تفسیری حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای(حفظهالله) نیز عبودیت، هدف نهایی آفرینش انسان و هماهنگی با حرکت کلی عالم است: «آیا آنها غیر از آیین خدا میطلبند؟! (آیین او همین اسلام است) و تمام كسانی كه در آسمانها و زمین هستند، از روی اختیار یا از روی اجبار، در برابرِ (فرمان) او تسلیمند و همه به سوی او بازگردانده میشوند.»(آلعمران/ 83)
اما آنچه دیدگاه تفسیری معظمله را متمایز میکند، بیان اهداف مقدماتی و نقشه راه برای رسیدن به این هدف بزرگ است. این دیدگاه، برخاسته از دانشی است که از آن به مدیریت و علوم استراتژیک یاد میشود. بر اساس این، از آنجا که هدف عبودیت بشر، یک هدف کلان است، نمیتواند با روش فردی مانند موعظه و منبر و بدون برنامه و طرح کلان در دسترس قرار گیرد؛ از این رو معظمله ابتدا یک طرح کلی برای تنظیم اندیشه دینی مبتنی بر قرآن پیریزی کرده و آنگاه با تعیین نقاط هدف، نقشه راه را برای این اهداف ترسیم کردهاند.
ایشان ابتدا سه مرحله برای اهداف دین برشمردهاند: 1ـ ایجاد حاکمیت دینی، 2ـ ایجاد نظام و جامعه دینی، 3ـ عبودیت و تخلق همه انسانها به اخلاق الله. برآیند این اهداف، ایجاد قدرت سیاسی مبتنی بر دین و نظامسازی با تکیه بر آن است. بدینسان، تشکیل حاکمیت بر اساس دین و ساختن جامعه و نظامات لازمه آن، هدف اولی دین است که انبیا برای آن قیام کردند.
یکی از مستندات قرآنی و تفسیری ایشان برای این دیدگاه، سوره «نصر» است. معظمله نزول آیات سوره «نصر» را دلیلی بر آن میدانند که هدف دین در رسیدن انسانها به عبودیت و سعادت، در سایه ایجاد محیط اسلامی و حاکمیت دینی محقق میشود. ایشان فضای نزول این سوره را اینگونه بیان میکنند که پیامبر(ص) در دوران مکه و در فضای جاهلی آن، ناچار بودند با تمسک به روش فردی، انسانها را دانه دانه جذب و تربیت کنند؛ زیرا محیطی که بتواند انسانها را به صورت جمعی تربیت کند، وجود نداشت. این روش علاوه بر سختیها و مشقتهایی که دارد، نتایج اندکی هم به بار میآورد و لذا دوران سیزده ساله مکه، جذب و تربیت انسانهای معدودی را به دنبال داشت. البته گریزی هم از آن نبود، زیرا برای ساختن محیط مناسب و جامعه اسلامی، به عدهای خواص نیاز است که سنگِ زاویه و زیربنای نظام باشند. اما وقتی دوران مدینه میرسد، با تکیه بر این افراد معدود، نظام اسلامی برپا شده و محیط مناسب برای جذب و تربیت عمومی فراهم میشود. جامعهای که پیغمبر در رأس آن است و حاکم به احکام و فرمانهای خداست. قرآن کریم از آن به آمدن «نصر الهی» و «فتح» تعبیر کرده است: «إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللهِ وَ الْفَتْح». پس از آن انسانها به صورت جمعی به دین الهی رو میآورند: «وَ رَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فی دِینِ اللهِ أَفْوَاجًا». (ر.ک. خامنهای، طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن، مرداد 1394/ 390ـ389)