«عبدالباری عطوان» سردبیر روزنامه اینترنتی رای الیوم در گزارشی نوشت: پس از آنکه دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، کُردها را تنها گذاشت و آنها را با سرنوشتشان یعنی حملات موشکی و بمباران هوایی ترکیه رها کرد، توئیت دیروز او سیلی محکمتری به گوش دیگر همپیمانان عرب و حتی اسرائیلی آمریکا بود. ترامپ نوشت: «مداخله در خاورمیانه بدترین تصمیم آمریکا در طول تاریخ بوده است... به تدریج و با حفظ امنیت سربازان و نظامیان خود را به کشورشان باز میگردانیم». وی فاش کرد هزینه درگیری در خاورمیانه برای خزانه آمریکا «۸ هزار میلیارد دلار» بوده است. برای کشورهای عربی که به حمایتهای آمریکا چشم امید داشتند و زیر سایه چتر این کشور بودند، صدها میلیارد دلار برای جلب رضایت ترامپ و دولتش هزینه کردند، در سفر او به ریاض برایش فرش قرمز پهن کردند و به صراحت بگویم برای امارات و عربستان، توئیت ترامپ چه معنایی میتواند داشته باشد؟ پیام روشن است و نیازی به توضیح واضحات نیست: به ایران بروید، با مقامات ایران تماس بگیرید و با آنها آشتی کنید، به دنبال راهحل مسالمتآمیزی باشید که خروج ایمن از جنگ یمن و همزیستی (با دیگر کشورها) بر مبنای متغیرهای جدید منطقه را برایتان تضمین کند و تنها انتظار ابراز همدردی از ما داشته باشید. چه بسا ترامپ به چند کشور یا همپیمان دیگر یا کشورهای وابسته به دولت آمریکا در منطقه نیز همچون کُردهای سوریه خیانت کند و صهیونیستها نخستین کسانی بودند که پیام او را دریافتند و خیمه عزا بپا کردند. «دوری گولد» سفیر اسبق رژیم اشغالگر در سازمان ملل و مدیرکل وزارت امور خارجه این رژیم اولین کسی بود که دیروز صدایش در آمد. او گفت:«آمریکاییها کُردها را رها کردهاند چرا ما را رها نکنند؟» گولد آمریکا را خوب شناخته است، همانطور که همپیمانان عرب را میشناسد. او در چندین نشست، در چارچوب روند عادیسازی روابط که به پایان خود نزدیک میشود، با ترکی الفیصل، رئیس اسبق دستگاه اطلاعاتی عربستان و انور عشقی دیدار داشته است و در محافل اسرائیل این حس را ایجاد میکند که ترامپ تصمیم گرفته است با عقبنشینی کامل سیاسی و نظامی از خاورمیانه، یتیمانش را به حال خودشان بگذارد. علت تحول ناگهانی مواضع ترامپ چند مسئله است: نخست اینکه: آمریکا نفت مازاد دارد و از یک کشور مصرفکننده نفت به کشوری صادرکننده تبدیل شده است. تولید نفت شیل این کشور تقریبا به ۱۱ میلیون بشکه در روز میرسد و این یعنی آمریکا دیگر به خاورمیانه و بطور ویژه نفت عربستان و بار دفاعی که این مسئله دربر دارد، نیازی ندارد. دوم: افزایش توانمندی نظامی محور مقاومت به فرماندهی ایران و نیز افزایش قدرت اقتصادی و نظامی چین. برخی شواهد و قرائن نشان میدهد این کشور در ده سال آینده به بزرگترین قدرت دنیا تبدیل خواهد شد و تا ۵ سال دیگر به برتری دلار پایان خواهد داد. سوم: سلاحها و سامانههای دفاعی آمریکا در حمایت از عربستان و اسرائیل در برابر سلاحهای مشابه، ناکام بودند و نمونه آن نیز حمله به قلب صنایع نفتی عربستان یا سرنگونی پهپاد پیشرفته آمریکایی بود که حریم هوایی ایران را در تنگه هرمز نقض کرد، چرا که موشکهای بالستیک کروز و پهپادهای ایرانی به موتورهای جت بسیار پیشرفتهای مجهزند. چهارم: تحریمهای آمریکا نه تنها ایران، چین، روسیه و ونزوئلا را به زانو در نیاورد بلکه موجب شد این کشورها و دیگر کشورها ائتلافی قدرتمند و نامحدود در این زمینه تشکیل دهند. پنجم: ترامپ در تبلیغات انتخاباتی خود در سال ۲۰۱۵ قول داد همه نیروهای آمریکا را از خاورمیانه خارج کند و با جنگ عراق و افغانستان مخالفت کرد، اما این تصمیم را به تاخیر انداخت تا بتواند میلیاردها دلار از درآمدهای نفتی کشورهای عربی باج خواهی کند و حالا که شیر (این گاوها) خشک شده است، ترامپ به سران این کشورها میگوید: «میخواهم به شما سلاح بفروشم.. نه اینکه از سلاحهای خود برای دفاع از شما استفاده کنم، این مأموریت را خودتان عهدهدار شوید من هم از دور شما را تماشا میکنم». عطوان در پایان نوشت: اینکه تصمیمگیرنده، طراح و ناظر اصلی حمله به بقیق چه کسی بود کاری ندارم، اما بر این باورم علت اصلی دستپاچگی رئیسجمهور آمریکا برای عقبنشینی، این حمله بود که به اذعان مقامات و کارشناسان آمریکایی و اسرائیلی، عوامل آن به معنای واقعی کلمه نابغه بودند. بیست موشک و پهپاد تاسیسات نفتی عربستان را از فاصله چند صد کیلومتری و با دقت تقریبا ۹۰ درصدی هدف گرفتند و اسرائیلیها را به وحشت انداختند، زیرا کسی که میتواند به چنین کاری دست بزند و سامانههای موشکی (پاتریوت) و رادارهای آمریکایی را شکست دهد، به راحتی میتواند نیروگاه اتمیدیمونای اسرائیل یا هر موضع دیگری را در عمق فلسطیناشغالی هدف بگیرد. پس از این حمله دیگر حزبالله نیازی به ۱۵۰ هزار موشک ندارد زیرا تنها ۱۰ موشک نقطهزن برای نابودی همه فرودگاهها، نیروگاههای برق و آب، کارخانهها، انبارهای آمونیاک و نیروگاه هستهای دیمونا در النقب کفایت میکند. باز هم میگویم، تلفن سران ایران این روزها و هفتههای آینده مشغول خواهد بود و کسانی که در خاورمیانه به دنبال جلب دوستی و حمایتهای (ایران) هستند، تماس خواهند گرفت، اما قطعا نتانیاهو بین آنها نخواهد بود زیرا کسی به تماس او پاسخ نخواهد داد. شاید هم پاسخ او موشک باشد. باید منتظر بود و دید.