گرایش ترکیه به برخورد با عناصر تهدید قبل از ورود به خاک ترکیه به نوعی انعکاس دهنده تمایل این کشور به انطباق خود با شرایط جدید امنیتی است. ترکها به خوبی میدانند که در مرکز سه منطقه ناامن قرار دارند و بنابراین احتمال توسعه ناامنیها به داخل ترکیه کاملاً محتمل است.
سیاست دفاعی– امنیتی ترکیه در دوره حزب عدالت و توسعه مبتنی بر چهار محور اساسی ترسیم شده است.
اولین محور، افزایش توان دفاعی ترکیه در جهت مقابله با تهدیدات تعریف شده بود. (۱)
به واقع یکی از ویژگیهای امنیتی عصر جدید، تنوع بیشتر منابع تهدید کننده است؛ مقامات امنیتی و دفاعی ترکیه به خوبی میدانند که در صورت بروز هرگونه مناقشهای در پیرامون این کشور، خواه ناخواه ترکیه نیز تأثیر خواهد پذیرفت و بنابراین تلاش داشته اند تا جای ممکن خود را برای مواجهه با چنین شرایط بحرانی آماده کنند.
از این رو، برنامه نوسازی دفاعی ترکیه به گونهای هدایت میشود تا این کشور به قابلیتهای لازم جهت تقابل با تهدیدات نامبرده برسد. مقامات دفاعی ترکیه معتقدند که به واسطه شرایط جدید امنیتی (تحولات سوریه و عراق و ...) چندان امکان انفکاک امنیت داخلی و خارجی وجود ندارد و بنابراین این کشور نیازمند آن است تا ادوات و روشهای تقابل با تهدیدات جدید را در اختیار گیرد. مضاف بر آن افزایش تواناییهای نظامی در مقابله با تهدیدات جدید به این کشور جایگاه ویژهای در ساختارها و نهادهای امنیت ساز نظیر ناتو خواهد بخشید.
دومین محور سیاست دفاعی ترکیه گرایش به استقلال و خودکفایی در تأمین تسلیحات دفاعی است.
سیاست استقلال نه تنها در سیاست دفاعی ترکیه بلکه در سیاست خارجی و همکاریهای امنیتی دولت این کشور نیز تعریف شده است. با این حال در حوزه دفاع میتوان گفت که این سیاست در بطن سیاست نوسازی نظامی دنبال شده است. در چارچوب این سیاست تلاش شده تا اول آنکه تا جای ممکن از تسلیحات بومی بهره گرفته شود و دوم منابع خارجی تأمین تسلیحات نیز متنوع گردد، به طوری که نیاز تسلیحاتی به آمریکا کاهش یابد. این مورد به واقع تأثیر اجتناب ناپذیر نوساناتی بود که در روابط ترکیه با متحدان غربی پدید آمد. ترکها دریافتند که غرب چندان به اولویتهای دفاعی آنها پایبند نیست و بنابراین این کشور در برخی از مواقع بحرانی نمیتواند روی کمک متحدان غربی چشم داشتی داشته باشد. (۲)
بعد از فروپاشی شوروی ترکها تصور میکردند که دیگر جایگاه گذشته را در سیاست خارجی آمریکا و اروپا نخواهند داشت؛ اما وقوع مناقشات گسترده در اطراف ترکیه و پذیرش ضرورت مشارکت ترکیه در حل و فصل این مناقشات از سوی کشورهای عضو ناتو، بار دیگر جایگاه ویژهای به ترکیه بخشیده شد. با این حال، طی سالهای اخیر در برخی موارد نظیر بحران قبرس و بحران کردها در شمال عراق و سوریه، مواضع غرب به مذاق ترکها خوش نیامد که نتیجه آن اتخاذ مشی مستقل و کاهش وابستگی به غرب بود.
سومین محور از سیاستهای دفاعی و امنیتی ترکیه، حضور مؤثر در حل و فصل مناقشات و بحرانهای امنیتی در نواحی پیرامونی ترکیه و ماوراء آن است. لازم به ذکر است که تا پیش از فروپاشی شوروی نظامیان ترک تمایلی به درگیر شدن کشورشان در مناقشات منطقهای نداشته اند. اولین گام در این زمینه در دوره اوزال برداشته شد. در آن مقطع اوزال تمایل داشت که نیروی نظامی ترکیه در عملیات آزادسازی کویت شرکت کنند. اما ارتش بالاخص فرمانده نیروی زمینی با این اقدام مخالف بود. با این حال با حمایت ژنرال ترومتای، ریس ستاد مشترک از اوزال، در نهایت ترکیه در این عملیات شرکت کرده و بدین شکل گویی سیاست دفاعی ترکیه شاهد یکی از تحولات اساسی خود شد. (پیشین، ۱۳۶) با این حال حضور ترکیه در مناطق پیرامونی بیشتر از روی انفعال انجام میشد تا این که در دوره حزب عدالت و توسعه این سیاست جای خود را به یک سیاست فعال و درگیرانه داد. ترکیه در مرکز سه کانون ناامنی و بحران قرار دارد و از بحرانهایی که در این مناطق روی داده آسیبهای جدی دیده است. از این رو ترکیه احساس میکند که برای مقابله با تسری بحرانها به داخل کشور نیازمند آن است تا نیروی نظامی خود را درگیر نماید؛ همانند مداخله و تجاوز به خاک سوریه در چارچوب مبارزه با تروریسم و چشمه صلح.
علاوه بر حوزه پیرامونی، سیاست دفاعی ترکیه بر مشارکت این کشور در مقابله با تهدیدات بین المللی و جهانی تأکید دارد. آنکارا علاقه مندی خود را برای مشارکت در هرگونه عملیات نظامی و دفاعی در جهت تحقق صلح جهانی بارها اعلان داشته است. این موارد بیشتر در قالب نهادهای بین المللی همچون ناتو، شورای امنیت، سازمان ملل و حتی در چارچوب اتحادیه اروپایی صورت گرفت. به باور سیاستمداران و نظامیان ترک، کشورشان باید خود را برای مقابله با تهدیدات عصر جهانی شدن آماده سازد. از نظر آنها جهانی شدن در حوزه اقتصادی و صنعتی تبعاتی را بر حوزههای سیاسی، فرهنگی و حتی امنیتی در پی داشته و ترکیه به عنوان کشوری که در معرض تحولات و معادلات جهانی است، باید در فرآیندهای امنیتی دفاعی آن مشارکت داشته باشد. از این رو نیروی نظامی ترکیه در عملیات گوناگون امنیت سازی در نقاط مختلف جهان شرکت داده شد.
لازم به ذکر است که تا پیش از فروپاشی شوروی راهبرد دفاعی آنکارا بر تقویت بازدارندگی و امنیت دسته جمعی (در چارچوب ناتو) تمرکز داشت که الزاماً تابعی از تعریف از تهدیدات امنیتی در فضای آن دوره بود. اما فضای جدید امنیت منطقهای و بین المللی، ترکیه را واداشت تا در این راهبرد اصلاحاتی اعمال نماید. راهبرد جدید بر بازدارندگی، مشارکت نظامی در مدیریت بحران، مداخله در بحران و دفاع خط مقدم تمرکز (همانند آنچه تجاوز به کشور سوریه اتفاق افتاده) متمرکز شده است. منظور از خط دفاع مقدم توانایی جهت مشخص کردن هر چه زودتر تجاوز و مقیاس آن و ایجاد شرایطی جهت کنترل آن میباشد.
گرایش ترکیه به برخورد با عناصر تهدید قبل از ورود به خاک ترکیه به نوعی انعکاس دهنده تمایل این کشور به انطباق خود با شرایط جدید امنیتی است. ترکها به خوبی میدانند که در مرکز سه منطقه ناامن قرار دارند و بنابراین احتمال توسعه ناامنیها به داخل ترکیه کاملاً محتمل است. مضاف بر آن تحت تأثیر شرایط پدید آمده از جهانی شدن، مخاطرات امنیتی میتوانند در مکانی دورتر از مرزها شکل گیرند و به داخل مرزهای ترکیه تسری یابند و بنابراین نیروهای دفاعی باید خود را برای مقابله با این تهدیدات در منشاء آن، قبل از ورود آن تهدید به گستره سرزمینی ترکیه آماده کنند. (پیشین ص ۱۳۶)
از این رو در قالب این راهبرد جدید دفاعی، ترکیه تمایل دارد تا مرزهای دفاعی خود را به ماوراء ترکیه امتداد دهد. این مناطق جزء بقاء ملی ترکیه شناخته میشود و به نوعی حوزه امنیت ملی آن را توسعه میدهد. به دید دولتمردان ترک، تا زمانی که ترکیه منافع حیاتی و برخی کنترلهای مؤثر را در این مناطق نداشته باشد این کشور نمیتواند در صلح باقی بماند. کلبی معتقد است: این حوزه بقاء ملی شامل دریای اژه که به لحاظ اقتصادی، فرهنگی و سیاسی برای ترکیه اهمیت دارد، موصل، کرکوک، و تل افر در شمال عراق و قفقاز جنوبی که پل فرهنگی قوی را برای ترکیه جهت امنیت خطوط انرژی فراهم میکند، است. ترکیه باید سیاست دفاعی خود را در داخل و خارج توسعه دهد (۳) این مورد در مواضع دیگر تصمیم سازان حوزه دفاعی ترکیه نیز بارها شنیده شده است. (پیشین، ص ۱۳۴) در جهت عملیاتی نمودن این راهبرد، ترکیه دست به ابتکاراتی در خصوص به کارگیری ادوات و تجهیزات دفاعی متناسب و پیوندهای دفاعی جدید زده است.
پیشتر ترکیه توانسته بود چندین پایگاه نظامی را در شمال عراق جهت مقابله با مخالفان کرد مسلح دایر نماید. بزرگترین آنها پایگاه بامرنی در استان دهوک بوده که در سال ۱۹۹۷ در اختیار ترکیه قرار گرفت. همچنین سه پایگاه کوچکتر نیز در غیریلوک و سیرسی نیز تأسیس شده بود. (۴) همچنین انعقاد قرارداد احداث پایگاه نظامی میان ترکیه و آذربایجان در سال ۲۰۱۰ را باید گامی در ادامه همین راهبرد ارزیابی کرد. این پایگاه در نخجوان دایر خواهد گردید؛ مکانی که از خاک اصلی آذربایجان جدا است و میان ارمنستان و ایران واقع شده و تنها ۱۱ کیلومتر با ترکیه مرز مشترک دارد. (۵)
ترکیه همچنین تلاش نموده تا در قالب نهادهای امنیتی دسته جمعی و بین المللی نیز مهارت مقابله اش با تهدیدات را افزایش دهد که مشارکت با ناتو در بحرانهای عراق، لیبی، افغانستان و ... از آن جمله اند. بدین شکل ترکیه فکر میکند قادر خواهد بود تا حدودی توسعه مناقشات به مرزهای خود را کنترل کند.
____________________________________________________________________________________________
منابع:
۱. اورکلی، ان. جم (۱۳۸۰) راهبرد امنیت ملی ترکیه، ترجمه غلامرضا رفعت نژاد، پژوهشکده مطالعات راهبردی
۲. روبرت هیوک، مایکل (۱۳۷۹) نوسازی نظامی و راهبرد ترکیه برای آینده، ترجمه مرتضی شمس، مجله سیاست دفاعی، شماره ۳۳، ۳۲،
۳. Kulbi, Ali (۲۰۰۸) Defence Consept of turkey is Changing
۴. تابناک، (۲۰۱۲) ترس ترکیه از تکرار تجربه کردستان در عراق در WWW.tabnak.ir
۵. رمضانی بونش (۱۳۷۹)، پایگاه نظامی ترکیه در نخجوان، از طرح تا اجرا، در WWW.peace-Ipsc.org