مقصدم یکی از روستاهای اطراف بیرجند است، روستایی که در سالهای اخیر جمعیت زیادی را در دل خود جای داده است و این روزها بزرگترین کارگاه نساجی سنتی کشور هم در آنجا است، قرار گفتو گو با کسی را دارم که عزم خود را جزم کرده تا برای اهالی این روستا اشتغال ایجاد کند.
وارد روستا که میشوم به انتهای میدان امام حسین(ع) میروم، یک سوله بزرگ در آنجا خودنمایی میکند، سولهای که حالا خانه امید بسیاری از زنانی است که به علت خشکسالی در روستا با مشکلات زیادی مواجه بوده و حالا توانستهاند برای خود درآمد و کسب و کاری داشته باشند.
در ابتدای ورود به این کارگاه جملات امیدبخش و سخن بزرگان در خصوص توانمندی بانوان نظرم را جلب میکند و خانمی که نگاه من به این نوشتهها را میبیند میگوید این جملات جلوی چشمانمان است تا باورمان این باشد که میتوانیم چرخ این کارگاه را به حرکت دربیاوریم.
به سراغ صحبت با بانوی سختکوشی رفتم که علیرغم ایفای نقش همسری و مادری نه تنها توانسته در بهبود اقتصاد خانواده خود مؤثر باشد بلکه با هنر و باور خود زمینهساز ایجاد اعتماد به نفس و حل مشکلات مالی بیش از 500 نفر از بانوان یک روستا شود.
خانم «حوا دهقان» بانویی 44 ساله است که تصمیم میگیرد عطای شغل کارمندی را به لقایش ببخشد و خود را بازنشست کند تا قدم به عرصه تولید بگذارد.
برای ورود به عرصه تولید خود را بازنشست کردم
میگوید در پشت میزنشینی پیشرفت زیادی حاصل نمیشود و روند کار تکراری است و من نمیتوانستم این موضوع را تحمل کنم و به همین دلیل تصمیم به بازنشسته کردن خودم و حضور در عرصه تولید گرفتم.
به دلیل مشکلاتی که برایمان ایجاد شد محل زندگیمان را از درون شهر به روستای حاجیآباد انتقال دادیم و حدود 8 سال است که ساکن این روستا شدهایم.
در میان اطرافیان و مردم این روستا نکتهای که توجهم را جلب کرد مشکلات مالی و وجود هنرهایی بود که بانوان این منطقه از آن غفلت کرده بودند و علیرغم اینکه هر کدام از بانوان میتوانستند در چرخاندن چرخ اقتصاد خانواده خود نقش ایفا کنند اما به آن توجهی نداشتند و در صحبتهایشان همیشه گلایه از بیکاری و مشکلات مالی را عنوان میکردند.
پدرم قالیباف بود و من نیز در دوران نوجوانی در ایام تعطیلات مدرسه قالیبافی را انجام داده بودم و تا حدودی با کارهای صنایع دستی و سنتی آشنا بودم.
صرف وقت دو ماهه برای برنامهریزی
طی دو ماه به طور کامل تواناییهای خود و مردم این روستا را بررسی کردم و با یک برنامهریزی دقیق و نوشتن فرآیند کارآفرینی و بررسی همه جوانب آن و رضایت و پشتیبانی خانودهام تصمیم به آغاز کار کردم.
با مراجعه به فرمانداری و استانداری و جویا شدن روند کار یک فراخوان برای آموزش مشاغل خانگی در روستای حاجیآباد دادیم که در این فراخوان 250 نفر متقاضی به ما مراجعه کردند.
حدود 180 نفر متقاضی برگزاری دوره آموزشی حولهبافی و پارچهبافی بودند و بقیه افراد در رشتههای قالیبافی، تابلو فرش، سنگتراشی و گلیمبافی درخواست داده بودند.
راهاندازی بزرگترین کارگاه نساجی سنتی شرق کشور
از هر نهادی قولهای مساعدی گرفتم و با توکل برخدا و مراجعه به صندوق کارآفرینی امید و اخذ وام 210 میلیون تومانی اشتغالزایی، بزرگترین کارگاه نساجی سنتی شرق کشور را راهاندازی و ثبتنام و آموزش افراد را به صورت رایگان در رشته حولهبافی و پارچهبافی شروع کردیم.
سه ماه آموزش اولیه برگزار کردیم و سپس برای کار حرفهای یک دوره 45 روزه گذاشتیم تا افراد در عرصه عمل کار حرفهای را انجام دهند.
پس از پایان اولین دوره آموزشی به 50 نفر دستگاه برای کار در خانه دادیم و در یک سوله 500 متری که با همکاری شورای روستا و دهیاری در اختیارمان قرار گرفته بود و با 15 دستگاه پارچهبافی خانمها مشغول به کار شدند.
حدود دو سال از آغاز کار میگذرد و طی این مدت چندین دوره آموزشی در این کارگاه برگزار شده و کارآموزان درآمد ماهیانه بین 500 تا یک میلیون و 500 هزار تومانی را توانستهاند کسب کنند.
ایجاد اشتغال خانگی برای 500 نفر
اکنون حدود 700 نفر با این کارگاه همکاری دارند و برای 500 نفر اشتغال خانگی و 10 نفر اشتغال مستقیم در کارگاه ایجاد شده و موفق عمل میکنند.
طی این مدت یادگیری انواع بافتها و بروز خلاقیتها را داشتهایم و سایت و فروشگاه اینترنتی و همچنین مؤسسه توانمندسازی «جامهسرا» نیز راهاندازی شده است.
در ابتدای کار برای خودم برنامه زمانبندی شدهای را تعیین کردم و اکنون دو سال آموزشی که برنامهریزی شده بود روبه پایان است و خوشبختانه نتایج خوبی را نیز دیدهام و به دنبال بازاریابی در سطح گسترده و تولید لباس خواب مردانه و لباس نوزادی با پارچههای تولیدی کارآموزان هستیم و سوددهی کارگاه از این به بعد خواهد بود.
هیچوقت به شکست فکر نمیکنم
تنوع محصول و جای رقابت در پارچهبافی در استان زیاد است و با اتکا و توکلی که به خداوند دارم هیچ وقت به شکست فکر نمیکنم و حتی اکنون طرح بزرگترین بازارچه صنایعدستی و محصولات روستایی در استان را نیز در ذهن دارم.
خوشبختانه خانواده طی این مدت همراهی خوبی داشتهاند و همسرم و فرزندانم در حدی که بتوانند برخی کارهای کارگاه را انجام میدهند و برای خانواده کارگاه و خانه تفاوتی ندارند و تنها به رسیدن به اهدافمان فکر میکنیم.
طبق برنامهریزی که داریم حتی اگر با 30 نفر از کارآموزان تولید گسترده لباس را آغاز کنیم ماهیانه تولید هفت هزار و 200 متر پارچه را خواهیم داشت که برای شروع بسیار خوب است.
شنیده شدن صدای بافت پارچه از خانهها امیدبخش است
یکی از اهدافی که در این کار دنبال میکردم دادن حس اعتماد به نفس به بانوان این روستا بود و اکنون بعد از دوسال تغییرات افراد را شاهد هستم و اینکه در عبور از کوچههای روستا صدای بافت پارچه از خانهها میآید و درآمدی برای خانوادهها ایجاد شده و دیگر ترسی که برای خوداشتغالی برخی داشتند وجود ندارد حس انگیزه بیشتر برای کار بیشتر را به من میدهد.
یکی از نکاتی که همیشه در میان نسل جدید وجود دارد توجه به کارهای اداری است در حالی که با اینگونه مشاغل فرزندان این مادران مهارت کار تجربی و تولید را به خوبی حس و با آن عجین میشود و در آینده به دنبال پشت میزنشینی نمیروند.
به سنگاندازیها بیتوجه هستم
طی این مسیری که دو سال از آغاز آن میگذرد مشکلات و سختیهای زیادی هم وجود داشته چرا که مطمئناً راهاندازی کار تولیدی بدون پشت سرگذاشتن سختیها ممکن نمیشود اما همیشه افکار منفی و سنگاندازیها را در نظر نمیگیرم و با مثبتنگری راهی برای رسیدن به هدفم پیدا میکنم.
صبوری لازمه موفقیت در کار است
صبر، صداقت و هدف مشخص لازمه هر کار موفقی است و خودباوری را باید داشت و من در مدت کارم اینها را به خوبی درک کردهام و چون به کار و هدفم ایمان داشتم حتی پاسخ حرفهایی که گاهی پشت سرمان زده شده بود را ندادم و فقط به موفقیت فکر کردهام.
در شروع کارم خیلیها گفتند شاید افراد در این کارگاه آموزش رایگان ببینند و بعد برای جای دیگری کار کنند اما توجهی به این سخنان نداشتم چرا که هدف بزرگی را برای خودم ترسیم کرده بودم و میدانستم وقتی پشتیبانم خدا باشد امکان ندارد که شکست بخورم و به همین دلیل تا روزی که بتوانم به این مسیر ادامه خواهم داد.
از هر دستی که بدهی از همان دست میگیری
همیشه معتقد بودهام از هر دستی که بدهی از همان دست میگیری و به همین دلیل همیشه سعی میکنم همه اطلاعات و داشتههایی که دارم را به دیگران منتقل کنم.
وی در پایان کارآفرینی و رونق تولید را نتیجه باور افراد دانست و گفت اگر هر ایرانی خودش و هموطنانش را باور داشته باشد به سراغ اجناس خارجی نمیرود و برای بهبود وضعیت اقتصادی کشور در حد خود گام بر میدارد.