یادداشت: چندی پیش رهبر معظم انقلاب در دیدار با فرماندهان سپاه از آنها خواست «توسعه محور مقاومت» را در دستور کار خود قرار دهند. دیروز و تنها ساعاتی پس از شهادت «سپهبد سلیمانی» جانشین وی معرفی شد. این یعنی مأموریت محوله بیکم و کاست و البته با سرعت و شدتی بیش از گذشته پیگیری خواهد شد و البته اولین بخش از این مأموریت به نظر «تأدیب ترامپ» خواهد بود. «ترند» شدن نام قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس نشان داد، این سرداران بزرگتر از حد تصور مقامات آمریکایی بودهاند. بر همین اساس به میزانی که آگاهی نسبت به عظمت شخصیت این دو شهید در نزد افکار عمومی جهان مکشوف شد، ترامپ، پمپئو و کاخ سفید درصدد توجیه این مسئله برآمدند و اتهاماتی چون برنامهریزی سردار سلیمانی برای کشتن نیروهای آمریکایی را رسانهای کردند. امری که قطعاً از حجم و میزان تصمیم جمهوری اسلامی و محور مقاومت برای انتقامگیری از آمریکا نخواهد کاست. عبارت «جنگ جهانی سوم» دیگر ترند امروز فضای مجازی بود، مسئلهای که نشان میدهد آمریکا با این اقدام وارد بازی خطرناکی شده که آغازگر آن است؛ اما لزوماً پایاندهنده آن نخواهد بود.
ترامپ که طی یک سالونیم گذشته و در سایه تحریم و تهدید نتوانسته است ایران را پای میز مذاکره بکشاند، این بار پس از مبادرت به این اقدام خطرناک بار دیگر حرف سابق خود را تکرار کرد که ایرانیان در مذاکرات معمولاً موفق بودهاند. این در حالی است که در این مسئله کاملاً ویژه، حتماً و اکیداً نه تنها مردم و مسئولان ایرانی که حداقل ملتهای منتسب به «محور مقاومت» جز به انتقام به چیز دیگری نمیاندیشند. امروز دیگر قاسم سلیمانی در میان ما نیست، اما فرد فرد همرزمان او در حزبالله لبنان، انصارالله یمن، حشدالشعبی و حشدالعشایری عراق، دفاع وطنی سوریه، جهاد اسلامی، حماس، فاطمیون، زینبیون و ملتهای این کشورها حاج قاسمها و ابومهدیهایی هستند که بر توسعه دایره محور مقاومت از منطقه به جهان اصرار بلیغ دارند. پیشتر مکرر گفته شده بود، همه منافع آمریکا در منطقه در تیررس موشکهای ایران قرار دارند و البته تأکید شده بود دوران بزن در رو مدتهاست به پایان رسیده است. ترامپ اگر به این دو مقوله توجه نکرد، حالا باید در توئیتی که فقط در آن آمده است «بسم الله الرحمن الرحیم» بسیار متأملانه تدقیق کند.