پس از شهادت سپهبد حاج قاسم سلیمانی، ویدئویی در یک سایت آمریکایی منتشر شد که بازخوردهای زیادی به همراه داشت. در این ویدئو، یک زن بهاییزاده که خود را ایرانی-آمریکایی معرفی میکند، به زبان انگلیسی علیه کشور ایران اظهاراتی را به زبان میآورد. برخلاف آنچه خودش مدعی شده، او نه یک شهروند ساده بلکه از پادوها و بوقچیهای مواجببگیر جریان برانداز است. این گزارش بازگوکننده پشت پرده فعالیتهای این شهروند در ظاهر ساده است.
بنا بر شواهد، ویدئوی این شهروند به ظاهر ساده یعنی ساغر کسرایی، در آمریکا بازخوردهای زیادی به پا کرده است. به قول فرنگیها ویروسی شده و همه دارند آن را به هم میفرستند. این ویدئو که یک نمونه از دهها نمونه اقدام برای جنگ روانی علیه کشورمان است، با 10 میلیون بار بازدید، پربینندهترین ویدئوی شبکههای اجتماعی آمریکا و موثرترین محتوای فضای مجازی در شکلدهی افکار عمومی آمریکا درباره ترور سردار سلیمانی بوده است. این خانم در ویدئوی پنج دقیقهای که از اتاق نشیمن خانهاش ساخته به جامعه آمریکا میگوید گول حرف رسانههای چپ و لیبرال آمریکا در غیرقانونی خواندن ترور سلیمانی را نخورند. خودش را «یک ایرانی» که جامعه ایران را دقیق میشناسد معرفی میکند و بهعنوان نماینده مردم ایران میگوید: «مردم ایران سلیمانی را تروریست میدانند و از ترور او و از کار ترامپ عمیقا خوشحالند»؛ اما حقیقت پنهان فعالیتهای این عنصر به ظاهر ساده چیست؟
اندر حکایت شهروند ساده ایرانی
ساغر کسرایی یک ایرانی-آمریکایی به ظاهر معمولی که از اتاق نشیمنش و با موبایلی ساده برای بهاصطلاح آگاهی مردم فیلم گرفته، نیست بلکه او از افراد فعال در حوزه فعالیتهای ایرانستیزانه است که بعد از فعالیت درجریان براندازی سال۸۸ همراه با امیر عباس فخرآور از دیگر اپوزیسیون مواجببگیر دولت آمریکا در نشستهای مختلف ضدامنیتی خارجی و حتی در تلاویو آفتابی بوده است. این ایرانی معمولی، در جریان فعالیتهای ضدایرانیاش با سران درجه یک امنیتی آمریکا و اسرائیل مثل سناتور «جان مک کین» نامزد انتخابات ریاستجمهوری 2008 ایالات متحده، «تزیپ لیونی» سیاستمدار امنیتی و رهبر حزب لیبرال اسرائیل و همچنین یک افسر CIA به نام «جیمز وولزی» دیدار داشته است.
لیونی، وزیر خارجه پیشین کابینه رژیم اشغالگر قدس، همان کسی است که هفت سال پیش و در واکنش به شائبههای ارتباط ناسالم اخلاقی با امیر قطر گفته بود: «شیخ حمد بن خلیفه آلثانی، امیر کنونی قطر و حمد بن جاسم، نخستوزیر قطر از جمله کسانی بودهاند که رابطه با آنها نمونهای از بهترین موفقیتهای وی در دوران تصدی مسوولیت وزارت خارجه رژیم صهیونیستی بوده است.» او همچنین همان ایام، درباره قتل عام مردم فلسطین گفته بود: «قتل شماری از فلسطینیان و دانشمندان عرب از مهمترین عملیاتهای من در دوران حضورم در موساد بوده است.»
وولزی، دیگر چهره مرتبط با کسرایی نیز پیشینه کاری پر و پیمانی دارد. او که از سال 1993 تا 1995 ریاست سازمان جاسوسی ایالات متحده آمریکا را برعهده داشته، رییس هیات بنیاد براندازی دفاع از دموکراسی FDD نیز بوده و به مدت پنج سال در دهه۱۹۸۰ در مذاکرات پیمان با اتحاد جماهیر شوروی شرکت کرده است. او همکار ارشد موسسه امور جهانی جکسون دانشگاه ییل نیز هست. نکته جالبتر اینکه وولزی از اعضای تاثیرگذار اتحاد علیه ایران هستهای UANI نیز هست. البته تزیپ لیونی و بسیاری دیگر از دشمنان قسمخورده ایران از جمله بنزاید نیز از اعضای این اتحادیه هستند؛ در واقع این موسسه را میتوان بهعنوان دشمن درجه یک ایران و محل تجمع دشمنیهای ضدایران معرفی کرد. Uani موسسه اتحاد علیه ایران هستهای، موسسهای است که وظیفه اصلی آن، قرار دادن نام ایران در کنار واژه ریسک بوده و با کمپینهای مختلف، کشورها، نهادها و حتی شرکتهای موجود در دنیا را به دشمنی با ایران و قطع هرگونه تبادلی برمیانگیزد.
از مجموع فعالیتهای این موسسه، برگزاری همایش ضدایرانی iran summit و دعوت از رهبران کشورهای مختلف به خصوص رژیم اشغالگر قدس و برخی کشورهای عربی همسایه و حتی میزبانی آنها برای تبیین خطر ایران با سخنرانی افرادی توماس کاپلان، جو لیبرمن و بنزاید و اجرای کمپینهای ضدایرانی متعدد است. کمپین هدایت تجارت محصول شرکتها با زمینه قرار دادن ایران در قسمت محدوده خطر، کمپین تحریم سوئیفت، کمپین تحریم شرکتهای خودروسازی و خودروهای سنگینسازی، تحریم کاغذ پول، ردزنی مسیر کشتیهای ایرانی و دهها کمپین تحریم بینالملل از کارهای کثیف این موسسه کثیف است.
اما برمیگردیم به مورد ساغر کسرایی. سایت «بازفید» یکی از مهمترین سایتهای خبری آمریکا درباره این فرد گزارش کرده که او کارمند شرکت تگزاسی «لیندن سلوشن»، لابی رسمی ارتش آزاد لیبی بوده است. ارتش آزاد، همان گروه مسلحی است که لیبی را امروز به جهنمکدهای تبدیل کرده و یکی از دلایل برپایی بازارهای بردهفروشی در این کشور است. کسرایی همچنین کارمند افبیآی(اداره تحقیقات فدرال آمریکا) نیز بوده است اما زبان او در ویدئوی منتشرشدهاش که بیش از 10 میلیون بار در فضای مجازی دیده شده، بسیار روان و ساده و به ظاهر از دهان زنی دلسوز است که هر کلمه آن، احساسات مخاطب را به شکلی شگرف نشانه میگیرد.
این ویدئو از آن جهت ساخته شده تا اعتماد مخاطب خود را به شکل مسحورکنندهای جلب کند تا مبادا کسی شک کند این کار ساخته حرفهایترین گروههای متخصص جنگ روانی و رسانهای از حنجرهای اجارهای است. یکی دیگر از محافلی که غیرسادهبودن جایگاه کسرایی را به رخ میکشد، حضورش در مراسم سخنرانی ضدایرانی برایان هوک، رییس گروه اقدام ایران در وزارت خارجه آمریکا، در موسسه «هادسون» در مهر سال 97 بود. این مراسم، البته به واسطه سر و صدای خانم «مدیا بنجامین» فعال صلح آمریکایی که روی تیشرت خود عبارت فارسی «صلح با ایران» نوشته بود، به حاشیه کشانده شد. او درحالی ادعای شناخت از مردم و جامعه ایران را دارد که سالهاست در خارج از کشور زندگی و با سازمانهای جاسوسی آمریکا و اسرائیل همکاری میکند و حضور میلیونی مردم در مراسم تشییع سردار سلیمانی کذب ادعای او درباره جنس جامعه ایرانی و ماهیت فعالیتهای سردار شهید را به اثبات میرساند.
زودباور نباشیم
پی بردن به پشت پرده اقدامات امثال کسرایی و مزدورانی شبیه به او، ما را به لایه مندبودن تبلیغات روانی علیه جمهوری اسلامی آگاه میسازد؛ این آگاهی از آن جهت مهم است که مخاطب را از افتادن در دام فریب و تزویر ضدانقلاب برحذر میدارد و جلوی هرگونه زودباوری را میگیرد. باید مراقب بود.