طرح کاهش خشونت در افغانستان از امروز در این کشور آغاز شد.
بر اساس این طرح، به مدت 7 روز طالبان موظف است حملات خود در افغانستان را متوقف کند تا پس از طی این دوره، توافقنامه صلح میان آمریکا و این گروه، در دوحه قطر به امضاء برسد.
این طرح یعنی کاهش خشونت که با اعلام رسمی اشرف غنی، رییسجمهوری افغانستان، در این کشور آغاز شد، در روزهای گذشته با مخالفت ارگ مواجه شده بود. بهطوریکه صدیق صدیقی سخنگوی غنی با انتقاد از این موضوع، در جمع خبرنگاران گفته بود این طرح به طالبان اجازه میدهد تا خشونت را در افغانستان ادامه دهند.
نهمین دور گفتوگوهای آمریکا و طالبان که گفته میشود آخرین دور از این مذاکرات است، روز پنجشنبه (31 مرداد) سال جاری در دوحه قطر آغاز شد.
به گفته بسیاری از کارشناسان، با وجود تمامی موانع موجود در این گفتوگوها اما بهنظر میرسد دولت ترامپ، در اندیشه کسب توافقی با طالبان به هر شکل ممکن تا پیش از آغاز انتخابات 2020 است.
در سال 1390 زمانی که «حامد کرزی» رئیس جمهور وقت افغانستان از مذاکره مستقیم آمریکا و طالبان پرده برداشت، با واکنشهای بسیاری روبرو شد. در همین حال یک مجله آلمانی (اشپیگل) نیز از مذاکره آمریکا و طالبان پرده برداشت و حتی مدعی شد که چندین دور این مذاکرات برگزار شده که آخرین دور این مذاکره در آلمان صورت گرفته است.
این روزنامه از قول مقامات غربی نوشت که اولین دیدار رودرروی مقامات آمریکایی و طالبان در ماه نوامبر سال 2010 در آلمان انجام یافته است، کشورهای آلمان و قطر آن را میانجیگری میکردند.
آغاز گفتوگوی آمریکا با طالبان، هرچند با ادعای تحقق صلح و پایان دادن به خشونت توجیه شد، اما نمیتوان کتمان کرد که واکنشهای خشم آلود و ناراحت کنندهای را نیز بوجود آورد.
قبل از همه حکومت وقت افغانستان نسبت به این عملکرد آمریکاییها خشمگین بوده و راجع به اهداف آن شک و تردید داشت. چنانچه این نارضایتی را به روشنی میتوان از گفتههای رئیس جمهور وقت و سایر اعضای حکومت دریافت.
مذاکره با طالبان از سالها پیش در افغانستان آغاز شده، اما تاکنون نیز به نتیجهای نرسیده است. یکی از دلایل ناکامی را میتوان خواستهها و شروط این گروه طالبان دانست. طالبان تاکنون دریافته که مردم افغانستان خواهان بازگشت به دوران امارت اسلامی نبوده و این شروط قابل پذیرش جامعه این کشور نیست.
خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان یکی از خواستههای اصلی طالبان از همان شروع مذاکرات اولیه با واشنگتن بوده است. مقامات طالبان بارها در مصاحبهها و مواضع رسمی خود اعلام کردهاند که تا زمان حضور آمریکا در افغانستان حاضر به هیچگونه مذاکرهای با آمریکا نیستند.
از سوی دیگر مقامات آمریکا و ناتو اعلام کردند تا زمان استقرار صلح در افغانستان در این کشور باقی خواهند ماند. این در حالی است که ترامپ چندی پیش در نطق سالانه خود اعلام کرده بود آمریکا بهدنبال خروج از طولانیترین جنگ افغانستان است.
این اظهار نظرهای متناقض مقامات غربی و آمریکایی درباره افغانستان در نهایت داد طالبان را درآورد بهطوریکه سهیل شاهین ناکامی و شکست مذاکرات را زیاده خواهیها و اظهارات متناقض آمریکاییها دانسته بود.
این موضوع از جنبه دیگری نیز مورد بررسی است. نهایی شدن توافقنامه صلح آن هم پس از گذشت چند روز از اعلام نتایج نهایی انتخابات ریاست جمهوری، نشان از مذاکرات پشت پرده دیگری دارد.
تغییر یکباره موضع دولت فعلی افغانستان درباره مذاکرات پس از سفر اشرف غنی به مونیخ و دیدار با مقامات آمریکایی خود جای سوال است. این در حالی است که دولت افغانستان تا پیش از این بر موضع عدم پذیرش هرگونه طرح چند روزه کاهش خشونت، پافشاری میکرد اما اکنون اعلام کرده حاضر است این شرط را بپذیرد.
اما این در حالی است که همزمان با اعلام نهایی شدن توافقنامه آمریکا با طالبان، علیرغم گفتههای خلیلزاد و مقامات افغان مبنی بر آغاز گفتوگوهای بینالافغانی پس از امضا، طالبان اعلام کرد هیچگونه مذاکرهای با دولت افغانستان جز این توافقنامه نیست.
به نظر میرسد تصویر روشنی از آینده توافقنامه میان آمریکا و طالبان وجود ندارد چراکه اگر مذاکره با دولت افغانستان بهعنوان محور و بازیگر اصلی نادیده گرفته شود، میتواند سرنوشت افغانستان را با بحران مواجه کند.
به گفته بسیاری از کارشناسان، آمریکا پس از گذشت 19 سال حضور در افغانستان و بر اساس توافقنامه امنیتی کابل-واشنگتن، تاکنون نتوانسته وعدههای خود را عملی کند. ظهور و رشد گروههای تروریستی از جمله داعش در شمال افغانستان گویای همین مطلب است.
بر اساس گفتههای کارشناسان، از آنجا که ایالات متحده آمریکا دیگر هیچ شانسی برای پیروزی نظامی در جنگ افغانستان ندارد، به راهحل سیاسی متوسّل شده است. این کشور سعی میکند در تفاهم با طالبان، ضمن حفظ پایگاههای نظامی و نفوذ سیاسی خود در افغانستان، نیروهای نظامی خود را از باتلاق افغانستان بیرون ببرد.
از سوی دیگر حملات اخیر طالبان به مواضع آمریکا در افغانستان میتواند عامل مهمی در دست برتر این گروه طی مذاکرات صلح داشته باشد. در واقع میتوان گفت آمریکا برای در امان ماندن از حملات طالبان سعی دارد تا خود به عنوان طرف اصلی مذاکره با طالبان باشد و همین امر موجب محو نقش دولت افغانستان در گفتوگوهای اخیر شده است.
پس از حمله اخیر طالبان به هواپیمای ارتش آمریکا در غزنی که به گفته طالبان موجب کشته شدن بسیاری از افسران ارشد سیا شد، این تصور پیدا شد که مذاکرات دوحه تغییر جهت داد. بهطوریکه مقامات آمریکایی با امتناع از ارائه آمار تلفات این هواپیما همچنان بر ادامه مذاکره با طالبان اصرار ورزیدند.
این عملیاتها علیه مواضع آمریکا میتواند امتیازی را برای طالبان در توافق نهایی گنجانده باشد. چراکه در طول سالهای اخیر عملیات مشابه زیادی از جمله حمله به پایگاه بگرام و کاروان نیروهای آمریکا در ولایات مختلف صورت گرفته که موجب هراس مقامات واشنگتن شده است.
از سوی دیگر بهدلیل انشعابی بودن طالبان، این امکان نیز وجود دارد که برخی شاخههای این گروه و هواداران آنها به مفاد این توافق پایبند نباشند.
از این رو میتوان چنین برداشت کرد که طرح 7 روزه کاهش خشونت موقتی بوده و طالبان بهدنبال فریب افکار عمومی برای رسیدن به اهداف خود در افغانستان است و همچنین آمریکا تلاش میکند با به حاشیه راندن دولت افغانستان در این مذاکرات، بحران تازهای را پیش روی این کشور و مردم آن بگذارد.
با توجه به وضعیت کنونی افغانستان، تضعیف دولت محوری این کشور بیش از هر زمان دیگری این کشور را با خطرات بیشتری مواجه خواهد کرد. این همان موضوعی است که احزاب افغانستان از عملکرد خلیلزاد بهعنوان نماینده آمریکا در به حاشیه راندن دولت طی مذاکرات صلح انتقاد کردند.
چراکه رفتار منفعلانه و عدم مشارکت محوری دولت افغانستان در روند مذاکرات صلح میان آمریکا و طالبان، میتواند تاثیرات مخربی را بر سرنوشت افغانستان طی دهههای آینده بگذارد