صفحه نخست >>  عمومی >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۰۶:۰۰  ، 
کد خبر : ۳۲۲۳۵۰

مقدمات تجزیه یمن

شورای انتقالی به نیابت از امارات در حال شکل دادن به یک ساخت قدرت جدید در جنوب یمن است تا از قِبَل آن بتواند حوزه‌های نفوذ جدیدی برای امارات کسب کند.
پایگاه بصیرت / محمدرضا فرهادی
بعد از ایجاد اختلاف بین شورای انتقالی جنوب و دولت منصورهادی در سال گذشته و ایجاد درگیری‌های مکرر در عدن، در آبان ماه سال ۹۸ توافقی بین شورای انتقالی و دولت منصورهادی امضا شد. بر اساس توافقنامه ریاض ابتدا درگیری‌ها در عدن متوقف شد و سپس باید یک تقسیم قدرت بین دولت منصورهادی و شورای انتقالی صورت می‎گرفت. شورای انتقالی به دنبال آن بود که بر اساس توافق ریاض، تعدادی از وزاتخانه‌ها در دولت خود خوانده منصورهادی در عدن به افراد این شورا واگذار شود، اما بعد از اجرای توافق ریاض در عمل مشاهده شد که منصورهادی از توافق خود سرباز زد. با عدم پایبندی منصورهادی به تقسیم قدرت، این امر همچون آتشی زیرخاکستر باقی ماند و شورای انتقالی بعد از وقوع سیل در استان عدن و عدم رضایت مردم از اقدامات دولت منصورهادی، زمینه را برای پایان دادن به ائتلاف خود با دولت هادی فراهم دید. شورای انتقالی جنوب یمن پیش‌ازاین قدرت واقعی نظامی و امنیتی در عدن بود و اکنون و با اعلام وضعیت فوق‌العاده و خودمختاری، تحکیم تسلط اداری خود و برچیدن نهاد‌های وابسته به دولت منصور هادی را آغاز کرده است.
آنچه اکنون باید مورد سؤال در تحلیل پیش رو قرار گیرد، در وهله اول دلایل اقدام شورا در بحث خودمختاری و در وهله دوم آینده پیش روی تحولات در جنوب یمن است.
بر اساس سؤال اول باید گفت اکنون در جنوب یمن جنگ قدرت بین امارات و عربستان شکل گرفته است. اشکال این جنگ ماهیتی نظامی و اقتصادی دارد. هرکدام از این دو کشور به دنبال تسلط بر این منطقه و تسهیم در منابع اقتصادی آن هستند. دولت منصورهادی به نیابت از عربستان سعودی و شورای انتقالی به نیابت از امارات که متشکل از گروه‌های مختلف شبه‌نظامی است، درواقع نقش نیابتی در جنوب یمن برای بازیگردانان خود ایفا می‌کنند. جنوب یمن به دلیل موقعیت سوق‌الجیشی، استراتژیک و اقتصادی برای هرکدام از بازیگران فعال در آن بسیار حائز اهمیت است. وجود تنگه باب، منابع سرشار انرژی، تسلط بر آبراه‌های بین‌المللی و منابع اقتصادی سرشار از فروش و انتقال نفت، این منطقه را برای بازیگران درگیر بسیار حائز اهمیت کرده است؛ بنابراین می‌توان این‌گونه عنوان کرد که شورای انتقالی به نیابت از امارات در حال شکل دادن به یک ساخت قدرت جدید در جنوب یمن است تا از قِبَل آن بتواند حوزه‌های نفوذ جدیدی برای امارات کسب کند.
علاوه بر این موارد دو کشور عربستان سعودی و امارات در حال زورآزمایی برای تجزیه یا عدم تجزیه یمن هستند. امارات به‌عنوان بازیگر موافق تجزیه یمن و حضور نیرو‌های وابسته به خود در این مناطق از عناصر شورای انتقالی حمایت می‌کند و عربستان به‌عنوان بازیگری قلمداد می‌شود که در مقطع کنونی مخالف تجزیه یمن به دلیل کوتاه بودن دست خود از منافع منطقه است. این کشمکش و اختلاف در منافع که منجر به تعارض منافع بین بازیگران شده است، درگیری‌ها را در جنوب یمن در حالتی از تنش قرار داده است. این حالت تنش‌زا ناشی از اختلافات گسترده بین بازیگران درگیر است که آتش زیرخاکستر در جنوب یمن است.
در رابطه با سؤال دوم می‌توان این‌گونه عنوان کرد که؛
۱- خودمختاری شورای انتقالی بر اساس مدل بازی‌ها در روابط بین‌الملل است. اصل مهمِ نظریه بازی‌ها بر عقلانی بودن رفتار بازیگران است. عقلانی بودن به این معنا است که هر بازیگر تنها در پی بیشینه کردنِ سودِ خود بوده و هر بازیگر می‌داند که چگونه می‌تواند سودِ خود را بیشتر کند؛ بنابراین حدس زدنِ رفتار آن‌که بر اساس نمودار هزینه- فایده، آسان خواهد بود. از طرف دیگر با توجه به اعلام خودمختاری شورای انتقالی در جنوب یمن، احتمالاً شاهد بازی با حاصل جمع صفر خواهیم بود. بازی مجموع صفر بر این اصل استوار است که در آن سود (یا زیان) یک شرکت‌کننده، دقیقاً متعادل با زیان‌ها (یا سودهای) سایر شرکت‌کنندگان هست و بازیگر‌ها چیزی را به دست می‌آورند که بازیگر دیگری آن را از دست داده باشد.
بر اساس این اصل چنانچه شورای انتقالی در جنوب، حالتی از جنگ و تنش را با دولت منصورهادی در پیش بگیرد، احتمالاً عربستان سعودی نیز وارد حالتی تنش‌زا با امارات در مسائل منطقه‌ای خواهد شد؛ زیرا عربستان سعودی یکی از مؤلفه‌های اصلی خود را در یمن از دست داده و مؤلفه‌ای جایگزین یا هم‌وزن آن باید در اختیارش قرار گیرد. این احتمال وجود دارد که این تنش و درگیری بین دو کشور نه‌تن‌ها در جبهه یمن بلکه در ابعاد منطقه‌ای نیز بروز پیدا کند.
۲- با توجه به پیشروی‌های انصارالله در استان‌های مرکزی یمن، اختلاف بین عربستان و امارات بیش از همه به سود این جنبش خواهد بود. ایجاد شکاف در بین نیرو‌های ائتلاف زمینه تضعیف آن‌ها را بیش‌ازپیش فراهم خواهد کرد. همین شکاف عاملی در جهت ایجاد جبهه‌های مختلف برای بازیگران در جنوب خواهد شد و تعدد جبهه‌ها منجر به کاهش توان این نیرو‌ها در فرآیند آینده جنگ می‌شود.
با توجه به عدم موافقت شورای جنوب با دولت خود خوانده هادی در عدن، این احتمال وجود دارد که عربستان به دنبال منطقه‌ای دیگر برای تشکیل دولت هادی باشد؛ زیرا عربستان در مقطع فعلی با توجه به شیوع کرونا و وضعیت نفت، توان مقابله‌ای در چند جبهه با بازیگران مختلف را ندارد. درنتیجه یکی از سناریو‌های محتمل برای آینده، ایجاد دولتی وابسته توسط عربستان سعودی در حضرالموت برای منصورهادی است. عربستان سعودی بیش از این خواهان از دست دادن منافع خود در یمن نخواهد بود؛ بنابراین می‌توان این‌گونه عنوان کرد که جنوب یمن در آینده دست‌خوش تغییرات گسترده‌ای در ابعاد نظامی و سیاسی خواهد بود و این تحولات با تضاد منافع موجود بین بازیگران، حالتی از تنش را ایجاد خواهد کرد. این حالت تنش‌زایی در آینده احتمال دارد که زمزمه‌های تجزیه جنوب یمن را فراهم کند.
نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات