قرارداد جدید نظامی دو کشور مبتنی بر پایههای مستحکمی است که بهطور دفعتی و یک شبه ایجاد نشده، بلکه طی سالیان متمادی با زحمات طاقتفرسا، جانفشانیهای افسانهای، درایت و آیندهنگریهای بسیار هوشمندانه، شکل گرفته است.
توافقنامه نظامی بین جمهوری اسلامی ایران و سوریه روز چهارشنبه ۱۸ تیرماه در دمشق پایتخت سوریه طی مراسمی با حضور رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح و جانشین نیروهای مسلح سوریه و وزیر دفاع این کشور امضا شد، در همین زمینه گروه بینالملل سایت بصیرت، به بررسی ابعاد مختلف این توافقنامه نظامی در گفتگو با جعفر قنادباشی، کارشناس ارشد غرب آسیا پرداخته است.
جعفر قنادباشی معتقد است، «این قرارداد باید زودتر از این امضاء میشد. با امضای توافقنامه جدید نظامی بین جمهوری اسلامی ایران و سوریه، گام بلند دیگری جهت تقویت بیشتر توانمندی دفاعی دو کشور برداشته شد و چشمانداز روشنتری از افزایش قابلیتهای نظامی کشورهای محور مقاومت در مواجهه با انواع هجمههایی که امنیت منطقه را تهدید میکند، ترسیم گردید.»
وی میافزاید: «ایران و سوریه بعد از حدود چهار دهه همکاریهای خوب سیاسی و بعد از چند دهه همکاریهای موفق و مؤثر نظامی، بهویژه مقابله مشترک چند سال اخیر با خطرناکترین پدیده تروریستی عصر حاضر (جریان تروریستی- تکفیری)، اینک با امضای قرارداد جدید نظامی نهتنها وارد عرصه عالیترین و راهبردیترین مناسبات دوجانبه شدهاند، بلکه مسیر اطمینان بخشی را نیز برای تداوم همکاریهای دفاعی هموار کردهاند. درواقع قرارداد جدید نظامی دو کشور مبتنی بر پایههای مستحکمی است که بهطور دفعتی و یک شبه ایجاد نشده، بلکه طی سالیان متمادی با زحمات طاقتفرسا، جانفشانیهای افسانهای، درایت و آیندهنگریهای بسیار هوشمندانه، شکل گرفته است.»
قنادباشی خاطرنشان میکند: «ازجمله این پایههای مستحکم، تجارب مشترک ایران و سوریه در عرصه دفاع و خنثی کردن تهدیداتی است که امنیت منطقه را نشانه رفته و با پیچیدهترین شیوههایی درصدد بود تا با بهکارگیری جریان تکفیر، ابتدا پروژه ناامن سازی منطقه جهت تضعیف کشورهای محور مقاومت و سپس پروژه براندازی سریالی را به اجرا گذارد، غافل از آنکه با گسترش دامنه همکاریهای دفاعی میان ایران و سوریه، نهتنها این پروژهها یکی بعد از دیگری و بهطور خفت باری با شکست روبرو میشوند، بلکه موازنه نظامی منطقه بهطور اعجابآوری به نفع کشورهای محور مقاومت تغییر مییابد، چنانکه ترامپ رئیسجمهور آمریکا طی دفعات متعدد صراحتاً اعتراف میکند که هزینههای هفت تریلیونی آمریکا در سوریه و عراق هیچ دستاوردی برای دولت واشنگتن در پی نداشته است.»
این کارشناس مسائل غرب آسیا در ادامه تأکید میکند: «دومین پایه از پایههای مستحکمی که زمینههای امضای قرارداد نظامی جدید بین ایران و سوریه را فراهم کرد، مواضع مشترک و در بسیاری از موارد یکسان ایران و سوریه در عرصههای منطقهای و بینالمللی و در مواجهه با مثلث عربی، عبری و غربی بود که طی چند دهه گذشته تمامی تلاشهای خود را برای تغییر هندسه سیاسی منطقه و ایجاد ساختارهای جدیدی متناسب با منافع استکباری بکار بردند و تحت عنوان ایجاد خاورمیانهای جدید، پیچیدهترین توطئههای تفرقهافکنانه را در قالب ایجاد شکافهای قومی و یا مذهبی و زمینهسازی برای برافروختن شعله جنگی خانمانسوز بین شیعه و سنی به اجرا درآوردند. ولیکن مواضع مشترک ایران و سوریه و تبادلنظرها و رایزنیهای نشئتگرفته از این مواضع سبب شد تا برخلاف خواست و اغراض دشمنان، بسترهای تازهای برای وحدت و همدلی بین ملتهای مسلمان دو کشور و دیگر کشورهای منطقه به وجود آید.
درواقع باوجود چنین پایههایی است که استحکام قراردادها و توافقهای ایران و سوریه و نتیجهبخش بودن آنها تضمین میشود و شناخت کامل طرفین از یکدیگر و خردورزیهای ناشی از تعهدات انسانی و اعتماد متقابل برخاسته از آن، ملتهای ایران و سوریه را به تأثیرات بیبدیل «دفاع دستهجمعی» واقف میسازد؛ و این در حالی است که جمیع شرایط مبتنی بر تحولات شگرف تسلیحاتی نیز سبب شده است تا تزها و دکترینهایی مناسب جهت ایجاد تمهیدات لازم برای دفاع دستهجمعی، تدوین و بکار گرفته شود و بر اساس آن، بازدارندگی اطمینان بخشی که طرفین از آن برخوردارند، جنبه عملی و تحقق پیدا کند.
قنادباشی تأکید میکند: «امضای قرارداد جدید نظامی بین ایران و سوریه، یعنی ارتقای سطح همکاریهایی که امنیت مورد نظر دو کشور را در منطقه ایجاد میکند؛ چراکه امضای این قرارداد در عرصه عمل به معنی ارتقای سطح توانمندیها و ظرفیتهای دفاعی ایران و سوریه و ایجاد بستر مناسبی است که بیشترین همافزایی را در تقویت قدرت نظامی دو کشور به وجود میآورد. امضای این قرارداد از سوی دیگر بهمنزله پیدایش زمینههای انسجام و هماهنگی بیشتر عملیاتی دو کشور در عرصه دفاع و مقابله با تهدیدات و مداخلات استعماری به شمار میآید.»
خبرنگار: وحید قاسمی