مدتی است صحبتهای اردشیر زاهدی نقل محفل رسانههای خارجی و داخلی شده است و سخنان اخیرش با بیبیسی فارسی دوباره او را سرخط برخی رسانهها و سایتها کرده است.
اردشیر زاهدی» مدتی در دوران منحوسِ سلطنت محمدرضا پهلوی وزیر خارجه و مدتی هم سفیر ایران در آمریکا و انگلیس بود. او مدتی نیز داماد شاه بود تا زمانی که متارکه کرد.
اظهارنظرهای موافق ایران و مخالف دشمنان و ضدانقلاب
چند سالی میشود که اظهارنظرهای موافق ایران و مخالف دشمنان و ضدانقلاب از او منتشر میشود.
او در بهمن ماه ۱۳۹۷ در مصاحبهای به مناسبت چهل سالگی انقلاب اسلامی به دستاوردهای جمهوری اسلامی اذعان کرد و گروههای برانداز فعال در خارج از کشور را خائن و فاسد دانست که از دولتهای خارجی پول میگیرند.
دو سال پیش نوشتهای در نیویورکتایمز منتشر کرد که عنوانش «گربههایی که در آرزوی گرفتن موش میمانند» بود. در آن نامه استراتژی دولت دونالد ترامپ و ۱۲ خواسته وزیر خارجه آمریکا از ایران را نقد کرده و اظهارات مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا درباره ایران را سردرگمکننده و ناراحتکننده خوانده و نوشته بود: «تاریخ به سرعت به متجاوزان خارجی این درس را داده است که افکار پوچ و خیال خام درباره شکستن و خردکردن ایران را رها کنند. گربهها در آرزوی گرفتن موش خواهند ماند. هیچکس قادر نخواهد بود ایران را درهم بشکند و خرد کند.»
بزرگترین تروریست، آمریکاست
سال گذشته بعد از شهادت حاج قاسم سلیمانی، زاهدی ابراز داشت: «سلیمانی یکی از شخصیتهایی است که در دنیا شناخته شده است. سرباز وطنپرست و شرافتمند و بچه ساخته ایران بود. یکی از چیزهایی که همیشه قبلاً هم گفتهام وزیر خارجه آمریکا آدم بدبختی است که حرفش را عوض میکند. این قانون بینالملل است که خود بدبخت آمریکا امضا کرده، چطور یک وزیر خارجه این حرف را میزند؟ این جنایت جنگی است یا میگوید سلیمانی تروریست بود. بزرگترین تروریست، خود آمریکاست. در کشوری که دولت و مجلس دارد و کسی را که میهمان آن کشور بوده و برای اقدامات ضدتروریستی با این کشور همکاری میکرده، میکشد؛ بعد هم میگوید ما مدرک داریم. چرا نشان نمیدهند مدارک را؟ مگر آمریکا قانون و مجلس ندارد؟ مگر نباید در کنگره تصویب کند؟ اینها خیال میکنند همه کر و کور و خراند. گیر کردهاند در گل. مستأصل شدهاند. هر روز یک کار غلط میکنند.» (روزنامه شرق)
اخیراً نامه او به ترامپ در روزنامه نیویورکتایمز منتشر شد. او مطلبش را با عنوان «شتر در خواب بیند پنبهدانه» آغاز و توصیه کرده آمریکا به ایران حمله نظامی نداشته باشد و در نامهاش حضور ایران در سوریه را به دعوت دولت این کشور دانسته و همزمان از عربستان به دلیل بمباران یک مراسم عروسی در یمن انتقاد کرده است. زاهدی در این یادداشت حمله به عراق را یادآور شده و پرسیده است: «آیا مغزهای وزارت خارجه و سیا از دود شدن ۷ هزار میلیارد دلار بیخبرند؟»
گفتگوی پر سر و صدا با بیبیسی
چند روز پیش هم گفتگوی او با شبکه بیبیسی فارسی منتشر شد و این بار او را بیشتر سر زبانها انداخت.
بخشهایی از صحبتهای او در این گفتگو از این قرار است:
- ایرانیهایی که در خارج میگویند بروید آنجا بمب بیاندازید، به نظرم آنها دیگر ایرانی نیستند و شرافتشان را فروختند تا از خارج پول بگیرند.
- من به قدرت ارتش ایران که برای مملکت خودش قسم خورده افتخار میکنم، به همین دلیل با یک ژنرالش بد بودند آن برخلاف قوانین بینالمللی چه کردند؟ بعد به سایرین میگویند شما تروریست هستید، تروریست کسانی هستند که برخلاف قوانین ترور میکنند و بعد میگویند افتخار میکنیم که ترور کردیم.
- من به او [ قاسم سلیمانی]افتخار میکردم، افتخار میکنم و افتخار خواهم کرد، کسی که جان خودش را در راه مملکتش فدا کرد، نه کسانی که خودشان را به پول فروختهاند.
- غلط میکنند کسانی که تغییر حکومت در ایران را عامل پیشرفت میدانند.
- آمریکا و شرکایش مانند اسرائیل و سعودی در برابر ایران به زانو درآمدند. آنها خلاف قانون سازمان ملل که خودشان در آن حضور دارند و در آنجا رأی دادند، عمل میکنند.
- دولت ایران امروز مال مردم ایران است. آن جوانان هستند که برای خودشان تصمیم میگیرند.
- ما کسانی که از ایران رفتیم، پول هم برای خودمان برداشتیم و آوردیم، حق نداریم بگوییم لنگش کن! این خلاف شرف است.
- ما چندین میلیارد پول برای خرید طیاره (هواپیما) و... دادیم، اما امروز ایران خودش هواپیما و زیردریایی میسازد، من به آنها افتخار میکنم.
- من صریح بگویم آینده ایران برای جوانان ایران است. من به این جوانها سر تعظیم فرود میآورم.
با همه این اوصاف از اردشیر زاهدی که در قامت یک ایرانی وطن پرست ظاهر شده است، سوال اینجاست که با چنین فردی چگونه باید برخورد کرد؟
بازتابهای گفتگو با بیبیسی
برخی رسانهها و اشخاص با تعابیری همچون «سخنان وطنپرستانه»، «مخالفی که گفتارش منصفانه است»، «در پیری و پایان عمر غرب را شناخته و پشیمان شده» و موارد مشابه، دیدگاههای اخیر زاهدی را بازتاب دادهاند.
برخی نیز در مقابل گفتهاند که اردشیر زاهدی پیشینه سیاهی دارد، زیرمجموعه نظام شاهنشاهی بوده است و اکنون نیز وجهه نامطلوبی دارد، حال چرا صحبت هایش در داخل خیلی سر و صدا ایجاد کرده و پررنگ شده و منتشر میگردد؟ به حرف هایش ضریب ندهید و اعتراضاتی از این دست نسبت به بازنشرهای مکرر سخنان زاهدی داشته اند.
در این خصوص باید گفت نخست آنکه نیت، ماهیت و دلیل این سخنان و این نوع موضعگیریهای زاهدی هنوز مشخص نیست؛ هر چند گمانهزنیهای مختلفی مطرح شده که همه در حد حدسیات و احتمالات است.
نحوه برخورد مناسب با اظهارات زاهدی
اینکه علت و انگیزه این دست صحبتها چیست، مقولهای است که شاید هیچگاه روشن نشود، اما در مورد نحوه برخورد با آن شایان ذکر است که این نوع اظهارنظرها پدیده نوظهوری نیستند و علاوه بر اردشیر زاهدی، نمونههای متعدد دیگری نیز دارد و بارها شاهد این دست سخنان از جانب دشمنان، غربیها و معاندان انقلاب و نظام اسلامی بودهایم و نحوه برخورد و بازتاب آنها باید با عنوانِ اعتراف به واقعیات در برابر حقانیت، اقتدار و پیشرفتهای جمهوری اسلامی ایران صورت پذیرد.
اعترافات مکرر دشمنان و معاندان به عظمت ایران
از زمان پیروزی انقلاب اسلامی تا کنون پویایی و بالندگی انقلاب و نظام، مکرر در مکرر معارضان و معاندان و حتی دشمنان قسمخورده را واردار به اعتراف به عظمت و ابراز دستاوردهای درخشان و بینظیر کشورمان نموده است که چند نمونه از آن در ادامه ذکر میگردد.
جمعی از مقامها و کارشناسان پیشین آمریکا در گزارشی با بررسی ضعفهای سیاست واشنگتن تصریح کردند: دولت آمریکا در منزوی کردن ایران شکست خورده، زیرا ایران موفق شده ایدئولوژی انقلاب اسلامی را به منطقه گسترش دهد. زبیگنیو برژینسکی، مشاور سابق امنیت ملی آمریکا، ریچارد لوگار، رییس سابق کمیتة روابط خارجی سنای آمریکا، توماس پیکرینگ، سفیر سابق، مایکل هایدن، رییس سابق سازمان سیا، فرانک ویزنر، لیسلی گلب و جوزف نای، سفیران سابق آمریکا و لی همیلتون و کارلا هیلز، مؤلفان گزارش رسمی آمریکا دربارۀ حادثۀ ۱۱ سپتامبر از جمله مقامات و کارشناسان امضاکنندۀ این گزارش هستند. (روزنامۀ جمهوری اسلامی، ۰۹/۰۲/۱۳۹۲)
بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی گفت: ایران و عواملش بر چهار مرکز تاریخی جهان عرب یعنی بیروت، دمشق، بغداد و صنعا مسلط شدهاند. ایران، اسرائیل را محاصره کرده میخواهد خفه کند. (نسیمآنلاین، ۲۵ بهمن ۱۳۹۳)
تارنمای شورای آتلانتیک (اندیشکده آمریکایی) نوشت: آمریکا از آغاز انقلاب ۱۹۷۹ ایران، منتظر سقوط انقلاب اسلامی است، اما حکومت ایران در برابر چالشهایی مانند جنگ هشت ساله با عراق، چندین دهه تحریم، اغتشاشات ۲۰۰۹ و حتی موجهای دموکراسیسازی انقلابهای رنگین و خیزشهای گستره اروپای شرقی، اتحاد جماهیر شوروی، شرق آسیا و خاورمیانه همچنان ایستادگی کرده و حتی قدرت آن بیشتر هم شده است. (کیهان، تاریخ انتشار: ۱۲ آبان ۱۳۹۸)
سیلوان شالوم معاون [سابق]نخستوزیر رژیم صهیونیستی گفت: «ایران است که با تولید موشکهای جدید خود و هر بار با برد بیشتر تمام پایتختهای اروپا را در تیررس موشکهای خود دارد. ایران یک ابرقدرت است.» (پایگاه اطلاعرسانی کنگره جهانی اقتدار، ۱۳۹۴/۰۸/۲۶)
دین هندرسون نویسنده و تحلیلگر آمریکایی مسائل ژئوپلتیک خاطرنشان کرد: «اکنون بعد از حدود چهل سال، ایران به رهبر منطقه تبدیل شده است.» (خبرگزاری فارس، ۲۱/۱۱/۱۳۹۶)
بنابراین این دست سخنان، بیسابقه و فاقد پیشینه نبوده و تاریخ انقلاب مشحون از این نوع اعترافات است و در بازنشر و تحلیل آنها ضرورتی برای شخصیتشناسی و انگیزهیابی گویندهاش وجود ندارد تا در موارد مشکوک و دوپهلو دچار سردرگمی شویم.
دلایل پخش اعترافات زاهدی در رسانههای غربی
حال در اینجا دو سوال و شبهه مهم هم مطرح میگردد که شایسته است پاسخ داده شود.
نخست آنکه دلیل پخش این گونه اعترافات از جانب رسانههای غربی مانند بیبیسی، سیانان، واشنگتنپست و رسانههای دیگری که دشمنیشان با ایران محرز و مسلم است، چیست؟
در پاسخ باید گفت؛ برای این اقدامات رسانههای دشمن میتوان دلایل مختلفی در نظر گرفت. یکی از دلایل، القای بیطرفی و اینکه هر دوی نظرات مخالف و موافق را پخش میکنند در حالی که عملکرد این رسانهها نشان داده، پخش اخبار و نظریات مخالف با ماهیت رسانهایشان با راهبرد جلب اعتماد و ایجاد بستر ذهنی مناسب در مخاطبان با هدف ضربه زدن به انقلاب و نظام انجام میگیرد و گرنه کدام عقل سلیمی باور میکند رسانههایی که علناً آرزوی خام و رویای تعبیرنشدنیِ براندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را مکرر در مکرر فریاد میزنند و در هنگام ناآرامیهای داخلی ایران به اغتشاشگران خط میدهند و آموزشهای مختلفی مثل ساخت بمب دستساز ارائه میکنند.
دلیل دیگر پیگیری سیاست ایرانهراسی و اسلامهراسی است و ترساندن کشورها از اقتدار و دستاوردهای ایران به قصد القای دروغین سوءاستفاده ایران از قدرتش در مسیر تضعیف و ضربه زدن به دیگران است، حال آن که جمهوری اسلامی ایران بزرگترین قربانی تروریسم بوده و در تمامی عرصه هایی که تاکنون ورود نموده موضع دفاعی داشته و همواره بر اساس دکترین دفاعی سیاستگذاری و تقویت نظامی نموده است.
گاهی نیز این رسانهها به عنوان سوژه داغ و پرمخاطب به این موضوع ورود میکنند.
خدا را شکر نهال انقلاب اسلامی ایران، اکنون به درخت تناور و شجره طیبهای تبدیل گردیده است که پیشرفت و اقتدار بینظیر و روزافزون آن دوستان را به تأییدات و پشتیبانیهای مکرر و دشمنان و معاندانِ گمراه و کوردل را به اذعان و اعترافات بسیار و بی شمار رهنمون ساخته است.