یادداشت: چند روزي است که برخي از قلم به دستان اصلاحطلب، جهت اتهامشان را به سمت جمهوري اسلامي چرخانده و نظام را متهم به تمایل جهت کاهش صبغه مردمسالاري حکومت کردهاند. عباس عبدي در آخرين يادداشتش در روزنامه اعتماد ضمن پیشبینی خط کاهش مشارکت در انتخابات 1400 مدعي ميگردد که علت اين رخداد را بايد در اراده حاکميت براي کاهش مشارکت دنبال نمود. وي مينويسد: «آمدن آقاي روحاني بهطور واضحي مطلوب ساختار نبود، ولي چون پشتوانه آراي مردمي براي تنفس اين ساختار، لازم و حياتي است، دستيابي به چنين ميزان رأيي به مشكلات حضور روحاني ترجيح داشت. ولي اگر وجود رأي بالاي مردمي از محاسبات قدرت خارج شده است، نيازي به تكرار آن برنامهها نيز نيست.»
نکات تحليلي: در مورد این ادعاها باید به چند نکته توجه نمود: 1- مردم رکن اساسي حکومت اسلامي هستند و اسلامي بودن آن نيز منوط به مردمي ماندن آن است؛ لذا چنین اتهاماتی؛ بدون پشتوانه و سند معتبر و با هدف تخریب چهره نظام دنبال میشود. 2- آنچه موجب کاهش مشارکت مردمي در انتخابات اسفندماه 1398 گرديد، نه ميل حاکميت به کاهش مشارکت که عملکرد ضعيفي بود که نمايندگان ليست اميد در مجلس پيشين برجاي گذاشته بودند. علاوه بر آن، عملکرد دولتي است که با حمايت عباس عبدي و سعيد حجاريانها به قدرت رسيده است؛ همان دولتي که سياست چرخش چرخ اقتصاد کشور از طريق ارتباط با غرب و بستن برجام را مطرح نمود و توانست اعتماد حداکثري مردم را کسب نمايد. وقتي برنامهها به ثمر نرسيده و باغ برجام که ماهها انرژي و توان کشور را به هدر داده و مردم را نااميد کرده است، انتظار حضور پرشور در انتخابات را نبايد داشت. 3- پرداختن به چنین مباحثی در آستانه انتخابات 1400، هم میتواند با هدف فشار به شورای نگهبان برای تأیید صلاحیت نامزدهایی باشد که صلاحیت لازم برای ورود به انتخابات را ندارند و هم پیشاپیش توجیه عدم ورود نامزدهای انتخاباتی اصلاحطلبان به میدان رقابت 1400، به دلیل فقدان حرفی نو و برنامهای مشخص برای اداره کشور باشد که این عدم تمایل را در انتخابات اسفند 98 نیز مشاهده کردیم! هرچند خط رسانهاي این جریان، عدم حضور و عدم اقبال مردمی را سر آخر بر سر شورای نگهبان خراب کردند!
نکات راهبردي: مشارکت حداکثري همچنان مهمترین اصل در نظام مردمسالاری ديني است و هیچکس نميتواند اين روح و جوهره نظام اسلامي را از آن جدا سازد؛ نه آنهایی که به مردم و نقشآفرینی آنان اعتقادي ندارند و نه آنان که نسبت به تعبير مردمسالاری ديني کينه و عقده داشته و آن را رقيب ليبرال دموکراسي غربي مييابند و همه توان خود را براي تخريب چهره آن به کار گرفتهاند. (نویسنده: مهدي سعيدي)