افزایش شاخص در ۸ ماه اخیر و کاهش دوهفتهای آن بیش از آنکه ناشی از تغییرات عوامل بنیادین باشد، متاثر از عدم توازن عرضه و تقاضا در بازار بورس است
بازار بورس تهران از سال ۹۸ رشد پرشتابی به خود گرفت و به شکل بیسابقهای بر سرعت رشد آن در سال ۹۹ افزوده شد. شاخص کل در نیمه مرداد از ۲ میلیون واحد فراتر رفت و ارزش بازار در این تاریخ به چهاربرابر ابتدای سال رسیده بود. نسبت ارزش بورس در این تاریخ به تولید ناخالص ملی در حدود ۳۰۰ درصد، ارزش دلاری آن (بر اساس دلار ۲۲ هزار تومانی) معادل ۳۷۰ میلیارد دلار و نسبت تقریبی قیمت بر درآمد (p/e) کل بازار به بیش از ۳۰ واحد رسیده بود. این رشد بیسابقه درحالی رخ داد که نتواست به مثبتشدن نرخ تشکیل سرمایه ثابت در کشور و تامین مالی شرکتها کمک کند. از ابتدای سال و در چندین نوبت، اقتصاددانان با ارسال نامه به مدیران اقتصادی کشور، نسبت به پیامدهای اقتصادی و اجتماعی رشد بیضابطه شاخص هشدار دادند. هرچند نشانههایی از تاثیر این انذارها در تغییر سیاستگذاریهای اقتصادی قابل ردیابی است، اما در میان فعالان بازار بورس و در فضای مجازی با بازخورد بسیار منفی مواجه شد. یکی از مهمترین این انتقادات نامه ۲۵ اقتصاددان خطاب به دولت و بانک مرکزی در ۱۴ تیرماه است که در آن ضمن هشدار به تاثیرات منفی این رشد بر سایر مولفههای کلان کشور (تورم انتظاری، نرخ سرمایهگذاری، سود انتظاری در سایر بازارهای مالی) پنج توصیه برای کاهش تبعات حتمی این رشد فزاینده ارائه کردند. این پیشنهادات شامل عرضه بدون تعلل داراییهای بورسی دولت، افزایش نرخ سود بازار بین بانکی و سپردههای بانکی توسط بانک مرکزی، شتابدهی به عرضههای اولیه شرکتها و افزایش درصد شناوری، توقف هر نوع پیامدهی سیاستگذاری در معنای بیمهگری کلان بورس و کنترل مؤثر در نظارت بانکی برای جلوگیری از تزریق اعتبارات جدید بانکی به بازار بورس و جلوگیری از رشد بیش از حد نقدینگی برای کنترل ریسکهای بازار سرمایه ارائه شد.
این توصیهها بلافاصله در ادبیات اقتصادی روحانی در ۱۷ تیرماه دیده شد. در حقیقت گزارههایی که در طول دو هفته گذشته به عنوان دلایل کاهش شاخص بورس مطرح شده است. از جمله: الزام صندوقهای درآمد ثابت به عرضه مازاد سرمایه در بورس، عدم عرضه صندوق دارا دوم، وعده عرضه سلف نفتی، عرضه سنگین سهام عدالت و تغییرات قوانین معاملاتی بورس، تلاش مدیران اقتصادی دولت برای کنترل نمایههای موثر بر عرضه و تقاضای سهام در بازار بورس اتخاذ شده است.
بیانیه سازمان بورس مبنی بر عدم عرضه صندوق دارایی دوم و اظهارت ضدونقیض مدیران وزارت اقتصاد و نفت در امکان تشکیل این صندوق در رسانههای اجتماعی و شبکههای معاند ضریب گرفت و باعث ایجاد بیاعتمادی نسبت به اراده دولت در حفظ رشد شاخص بورس شد. این اختلاف ضمن آنکه باعث یک اصلاح در شاخص شد، زمینه ایجاد جو منفی نسبت به تصمیمات مدیریتی سازمان بورس در طول چند هفته اخیر را فراهم کرد. با شروع کاهش شاخص که در رسانهها تحت عنوان ریزش و سقوط شاخص نام برده میشود، سازمان بورس را مجبور کرد تا برای کاهش هجمهها و نقدهای منفی در میان فعالان بازار، بلافاصله با تعلیق این دستورات، تصمیماتی بر خلاف اهداف سیاستهای دو ماه اخیر بهشکل روزانه بگیرد. این تغییرات چشمگیر و روزانه بیش از آنکه به برگشت آرامش به بازار کمک کند، باعث افزایش جو بیاعتمادی به مدیریت علمی بازار شده است.
افزایش شاخص در ۸ ماه اخیر و کاهش دوهفتهای آن بیش از آنکه ناشی از تغییرات عوامل بنیادین باشد، متاثر از عدم توازن عرضه و تقاضا در بازار بورس است. دولت در زمان رشد خیرهکننده ورود پول حقیقی به بازار، ارادهای برای تسریع در عرضههای اولیه و افزایش سهام شناور شرکتهای بورسی نداشت و از ترس اصلاح بازار صرفاً باعث تأخیر در هزینههای وضعیت فعلی بورس و بزرگتر شدن ابعاد بحران شد.
نکته مهم در تحلیل بازار این است که بورس در ۸ ماه منتهی به نیمه مرداد بیش از ۱۰ برابر رشد کرده و در یک بازه چند ماهه، کاهش ۲۰ درصدی اخیر نشانه ضرر سرمایهگذاران در بورس نیست. بورس در ۵ ماه ابتدای امسال نزدیک به ۱۰۰ هزار میلیارد تومان پول حقیقی جذب کرده است که تنها سرمایهگذارانی که در تابستان وارد شدهاند، در فاز ضرر هستند. بزرگنمایی در ضرر عمومی بورس و تاکید بر از بینرفتن یکونیم تریلیون تومان از دارایی مردم نهتنها از منظر حسابداری درست نیست، بلکه فرصت بازگشت آرامش به بازار را به تاخیر میاندازد.
این هفته و به جهت حفظ انسجام بازار و حمایت از آن در یک اقدامی کم سابقه، سازمان بورس و حقوقیهای منتسب به صندوقهای فعال در بازار سرمایه (اعم از صندوقهای با درآمد ثابت و صندوقهای سهامی) و برخی دیگر از نهادهای مالی فعال در بازار سرمایه تصمیم گرفتند تا با خرید سهام عرضه شده از سهام شرکتهای شاخص ساز حمایت کنند و بانکها هم نیز موظف شدند سهام عدالت عرضه شده در بازار را جمعآوری کنند. این یک فرصت کوتاهمدت برای سازمان بورس است تا با ایجاد یک سازوکار مالی، فرصت خروج برای سرمایههای خرد که در هفتههای اخیر وارد شدهاند، فراهم کنند.
از برآیند تصمیمات سازمان بورس در مردادماه اینگونه برمی آید که دولت موافق ادامه رشد شاخص با سود روزانه ۲ درصد نیست و تلاش کرده تا بازار را در شاخص ۲ میلیون متعادل کند. اما عدم هماهنگی درمیان مدیران تصمیمگیر و ضعف در اجرا باعث ایجاد یک بیاعتمادی عمیق نسبت به اهداف دولت شده است. در طول چند ماه گذشته طیف وسیعی از مدیران و سیاستمداران از قوای مختلف تا افرادی که به ظاهر منتسب به بیت مقام معظم رهبری و رسانه ملی در تشویق مردم برای حضور در بورس و ایجاد یک اعتماد عمومی در امنیت سرمایهگذاری در این بازار موثر بودند. هرگونه لغزش رسانههای عمومی در هدایت مطالبات به سمت دولت میتواند به عنوان یک شمشیر دولبه به کل ساختار نظام آسیب بزند. به نظر میرسد شرایط بازار سرمایه و حضور جمع کثیری از مردم در آن اتخاذ هر گونه سیاست رسانهای را با احتیاط همراه میسازد. مردمی که به امید مصون ماندن از تورم و کاهش ارزش سرمایه هایشان وارد بازار سرمایه شده اند نباید از سوی رسانههای جبهه انقلاب مرعوب شوند. با توجه به همه جوانب امر موثرترین سیاست در شرایط فعلی کمک به حفظ آرامش سرمایه گذاران حقیقی و حمایت از آنها در شرایط فعلی است تا در فرصت مناسب به واکاوی چرایی شکل گیری اتفاقاتی از این دست پرداخت.
*سیا ست هاو توصیههای رسانه ای*
*۱. پرهیز از رویکرد جناحی و غیر تخصصی در اظهارنظرها به دلیل نقش مستقیم تحولات بورس در وضعیت معیشت مردم و احتمال ایجاد اعتراضات اجتماعی*
*۲. تاکید بر موثر بودن تصمیمات مدیریتی بورس با هدف بازگشت اعتماد به سازمان بورس و کاهش ضریب نفوذ شبکههای اجتماعی (بهره گیری از ادبیات منطقی و به دور از هیجانزدگی و انفعال) *
*۳. عدم بزرگنمایی از تصمیمات مدیریتی که در طول هفته گذشته به عنوان دلایل ریزش برجسته شد (این تصمیمات در بنیان، درست و علمی هستند، اما در زمان اجرا ایجاد مشکل کردند) *
*۴. تلاش برای خارجکردن حاکمیت از سیبل انتظار برای دخالت در بازار بورس
*۵. برجسته کردن ذات بازار سرمایه و تاکید بر طبیعی بودن اصلاح در آن
*۶. پرهیز استفاده از واژه ریزش و سقوط و تاکید بر اصلاح بازار با هدف جلوگیری از ارعاب سرمایه گذاران خرد*
*۷. عدم برجستهسازی از تاثیر مثبت عرضه دارا دوم بر رشد بازار (این شائبه در طول چندماه گذشته تقویت شده است و اگر این صندوق با استقبال مواجه نشود یک موتور محرکه قوی برای کاهش بیشتر شاخص میشود)
*۸. برجسته سازی روانی بودن ریزش شاخص به دلیل ریزش توامان نمادها