سعید ترکاشوند – خبرنگار/ بازارسرمایه از اوایل سال 99 مورد استقبال عموم مردم قرار گرفت. در این بین دولت همواره برای کنترل نقدینگی و انتقال آن به بازار سرمایه، از طریق رسانه ها مردم را به سرمایه گذاری در بازار سرمایه تشویق کردند؛ این استقبال باعث ورود حجم بالایی از نقدینگی به این بازار شد؛در اصل این حجم نقدینگی از اواخر بهمن 98 به بازار سرمایه ورود و در اوایل سال 99 شدت یافت.
نقدینگی بالغ بر 100 هزار میلیارد تومان وارد بورس شده که این رقم نسبت سال های گذشته رقم بالایی است و همین امر باعث نگرانی کارشناسان اقتصادی حوزه بازار سرمایه شده است؛ این رشد دقیقا در مقطعی اتفاق افتاده است با شیوع ویروس کرونا هم بخش تولید و هم بخش خدمات را تحت تاثیر خود قرار داده بود.
با وجود این امر ما در بازار سرمایه شاهد افزایش شاخص ها و سود دهی فراوان به سرمایه گذاران بوده ایم ؛در صورتی که عملا اقتصاد ایران متوقف شده بود.
در روز های گذشته ما پس از چند ماه سوددهی بازار سرمایه، اکنون شاهد افت شاخصهای بازار سرمایه هستیم؛ به همین جهت پایگاه تحلیلی خبری بصیرت طی یک گفتوگو با محمدرضا جهان بیگلری فعال و تحلیلگر اقتصادی به چرایی این اتفاق پرداخت؛ این فعال اقتصادی دراین باره گفت: متاسفانه اقتصاد ایران کاملا یک اقتصاد دولتی و وابسته به تصمیمات دولت است و به همین دلیل بازار سرمایه نیز از این امر پیروی میکند؛ متاسفانه بورس ما بر اساس شاخص های اقتصاد کلان رشد نکرد که بخواهد براساس شاخص ها ریزش پیدا کند.
جهان بیگلری گفت: بورس در همه کشورها یک تجارت ریسکی است که میتواند در مقطعی سودآور و در مقطعی زیان آور باشد؛ اما این امر در کشور ما متفاوت است، به طور مثال یک موسسه مالی یا یک بانک چندین میلیارد بدهی دارد و در عرضه در بازار بورس سود آورظاهر میشوند و همین امر نشان از غیر واقعی بودن اتفاقات بازار سرمایه است.
وی بیان کرد: اوایل امر برای این که دولت بتواند برای سرمایه گذاران جذابیت لازم را فراهم کند شرکتهای دولتی، خصولتی و بانک ها را مجبور به وارد کردن سرمایه های خود به بورس کرد تا بتواند از بازار سرمایه کسب درآمد کند، خب شاید انگیزه دولت برای این اتفاق جبران کسری بودجه ای بوده که با آن درگیر است و از روشهای متفاوتی این کار را انجام میدهد، بازار سرمایه نیز یکی از همین روشهاست.
این عضو اتاق بازرگانی عنوان کرد: خب ما به همین دلیل شاهد ورود نقدینگی شدیدی به بازار سرمایه بودهایم که متاسفانه بازار سرمایه کشش این نقدینگی را ندارد؛ خب اکنون دولت تصمیم به اصلاح بازار بورس گرفته؛ دولت با خارج کردن بخشی از نقدینگی سعی در تعادل در بازار سرمایه و جاری کردن تقدینگی به بخشهای دیگری دارد، به طور مثال فروش اوراق سلف و پیش فروش نفت نمونهای از این قبیل اقدامات دولت به حساب میآید.
جهان بیگلری با اشاره لزوم ورود نقدینگی به بخش تولید عنوان کرد: متاسفانه دولت به جای این که حجم نقدینگی را به بخش تولید تزریق کند و در جهت اقتصاد مقاومتی گام بردارد، این حجم از این نقدینگی را به بازارهای دیگر سوق داد؛ به طور مثال ورود نقدینگی و سرمایه برای خرید مسکن در کشورهای همسایه مانند ترکیه یکی از این مصادیق است و یا اکنون بحث اوراق سلف که ما با آن رو به رو هستیم. در حال حاضر دولت سعی دارد با این اصلاحات در بورس سرمایه گذاران را از این بازار مایوس کند و سرمایه این افراد را به سمت طرح های دیگر سوق بدهد و از این طریق کسب درآمد کند. این در حالی است که اکثر سرمایه گذاران بازار سرمایه قشر متوسط رو به پایین هستند و ممکن است سرمایه خود را از دست بدهند.
وی در پاسخ به این سوال که آیا عدم هماهنگی وزارت نفت و وزارت اقتصاد در عرضه پالایشگاه ها در بازار سرمایه میتواند باعث این اتفاق شده باشد گفت: عوامل بسیاری میتواند در بازار سرمایه تاثیر گذار باشد، عواملی نظیر:سیاست خارجی، شرایط اقتصادی و حتی نقش وزرا دولت هم میتواند باشد اما صرفاً نمیتوان گفت که همین عامل باعث افت شاخصها شده باشد.
خب در این مقطع بخاطر این عدم ناهماهنگی سرمایههای ترسو دچار اظطراب میشوند که این دست از سرمایه توسط مردم سرمایهگذاری میشود؛ از سوی دیگر چون این عدم هماهنگی در حوزه نفت بوده، عملا باید تاثیر خود را در حوزه نفت بگذارد اما ما شاهد آن بودیم که همه شاخص های بازار سرمایه افت کردنند؛ در مجموع نمیتوان به قاطعیت گفت صرفا این موضوع دلیلی بر افت کلی بازار سرمایه دانست.
محمد رضا جهان بیگلری در ادامه مصاحبه خود تصریح کرد: این افت شاخص را میتوان به نوعی مقدمهای بر ترکیدن حباب بازار سرمایه دانست ؛ اکنون که ما در مورد بازار سرمایه صحبت میکنیم شاهد اصلاحات و تغییر و تحولاتی در این بازار هستیم که به مراتب از اثرگذاری بالای برخوردار است، زیرا اکنون بازار سرمایه در مرحله ای قرار گرفته است که سرمایه های ترسو ازاین بازارخارج و به یک ثبات نسبی رسیده که این امر به نفع بازار سرمایه است. خب شاهد آن بودیم که برخی کارگزاری ها و سبدگردان ها در این برهه زمانی چند ماهه سود هایی کلان را میداد اما اکنون این اتفاق نمی افتد.
وی در ادامه بیان کرد: ما در شرایط اقتصادی بسر میبریم که دولت موظف است در راستای اقتصاد مقاومتی که مقام معظم رهبری به آن اشاره کرده است قدم بردارد؛ اما متاسفانه دولت برای مهار حجم نقدینگی جذابیت را در بازارهای کاذبی مثل: ارز، مسکن و یا حتی بازار سرمایه آن هم در مقطعی که عملا اقتصاد متوقف شده است ایجاد کرده و دائماً با طرح های جدید، مانند اوراق سلف سعی در تعدیل درسرمایه گذاری و هدایت کردن حجم نقدینگی به بخش های مطلوب خود است و متاسفانه نقدینگی را در مسیر تولید هدایت نکرده است.
این تحلیلگر اقتصادی در پاسخ به این سوال که آیا طرح اوراق سلف میتواند به نوعی باعث تعادل یا عدم تعادل در بازار سرمایه شود گفت: این طرح عملا توسط سرا قوا رد نشده، قوه قضاییه خواهان برسی کارشناسانه و قوه مقننه به دنبال ارسال این طرح به کمیسیون های تخصصی خود است ودر اصل مخالفت شدید نسبت به این طرح صورت نگرفته؛ در اصل این تا آن جایی میتواند تاثیرگذار باشد که سرمایههای ترسو را از بازار سرمایه خارج کند و باعث تعادل در بورس شود اما نکتهای که وجود دارد این است که کشور ما در فروش نفت خود با مشکلات بزرگی از جمله تحریمی و یا حتی شرایط کرونایی رو به روست؛ مشخص است که دولت اصلیترین ذینفع از این طرح است زیرا در مقطعی که فروش نفت پایین است و فروش نفت یکی از مهمترین درآمدهای دولت است، با انجام این طرح دولت میتواند کسری بودجه خود را جبران کند.
محمدرضا جهان بیگلری در انتها بر حسب شرایط موجود در بازار سرمایه، آینده این بازار را ارزیابی کرد و گفت: متاسفانه رشد باز بورس در کشور ما موقتی است و نمیتواند دائمی باشد؛ زمانی یک اقتصاد میتواند دوام داشته باشد که شاخص ها و ستون های آن محکم باشند، وقتی تراز سود و زیان یک شرکت اقتصادی را مثبت و واقعی میبینید در نتیجه آن شرکت اقتصادی رشد پیدا میکند و این یک مدیریت قوی را میطلبد اما وقتی این عوامل کاذب باشد اقتصاد نمیتواند با ثبات باشد؛ اما برخی از بانک ها و موسسات اقتصادی که زیان انباشته بسیار دارند و در بازار سرمایه با رشد مثبت همراه است، این اتفاق واقعی نیست و در عمل کاذب است بر همین اساس نمیتوان گفت این بازار ثبات دارد، بلکه با راهکارهایی جذابیتی را برای سرمایه گذاری ایجاد کرده است.در کل ما یک ثباتی را داریم مگر این که دوباره دولت بخواهد با شوک های اقتصادی سهامی که میخواهد با قیمت دلخواه عرضه کند.
وی در ادامه ارزیابی خود از بازار سرمایه افزود: با انجام اصلاحات اساسی در قیمت ها میتوان باعث تامین نقدینگی برای شرکت ها و بنگاه های اقتصادی کوچک و در نتیجه رونق تولید شد؛ بازار سرمایه زمانی به ثبات تاثیر گذاری خود میرسد که قیمت سهام شرکت ها حقیقی و واقعی باشد نه کاذب.
علاوه بر اصلاح قیمت ها، بازار سرمایه نیازمند اصلاح قوانین نیز است، متاسفانه ما قوانین خیلی بدی در بازار سرمایه داریم که خود مسئولان بازار سرمایه نیز به آن اشراف دارند و باید این قوانین اصلاح شود. با انجام این اصلاحات علاوه بر ورود شرکت های کوچکتر و تامین نقدینگی آنها، امکان سرمایهگذاری در برخی پروژه های بزرگ نیز وجود دارد؛ به شرطی که اتفاقات بازار سرمایه واقعی باشد نه کاذب چون اگر این گونه نباشد بعد از مدتی مردم سرمایههای خود را از دست میدهند و به دنبال این موضوع نیز بیاعتماد مردم از این بازار نیز اتفاق میافتد.