با توجه به عرضهها و تقاضاهای شکل گرفته، رفتار سرمایهگذاران حقیقی در نوع خودش از اهمیت برخوردار است. رفتار سرمایهگذاران بخصوص سرمایهگذاران خرد در شرایطی که ایجاد شده است، میتواند روند تغییر را تحت تأثیر قرار داده و به سمت صعودی حرکت دهد (مانع شکستن مقاومتها شود)
بورس اوراق بهادار تهران در روزهای اخیر دچار تلاطم و سیر نزولی شده است. اگر از نگاه تحلیلهای روزِ بررسی بورس، به بازار توجه شود، کاهش و سیر نزولی بورس از هر دو تحلیل معمول بورس تأثیر میپذیرد. بازیگران این عرصه سیر نزولی را میتوان همه عوامل تأثیرگذار اعم از دولت، شرکتها، حقوقیها، شرایط اقتصادی، سرمایهگذاران و ... در بورس دانست و حتی بهبود این روند نیز نگاهش به همه عوامل است. رفتار هرکدام از عوامل تأثیرگذار بر بورس بهنوعی منجر به تغییرات بازارهای آتی خواهد گردید، اما در این میان با توجه به عرضهها و تقاضاهای شکل گرفته، رفتار سرمایهگذاران حقیقی در نوع خودش از اهمیت برخوردار است. رفتار سرمایهگذاران بخصوص سرمایهگذاران خرد در شرایطی که ایجاد شده است، میتواند روند تغییر را تحت تأثیر قرار داده و به سمت صعودی حرکت دهد (مانع شکستن مقاومتها شود) یا حداقل میزان سیر نزولی را کاهش دهد؛ چون سرمایهگذاران حقیقی هستند که میزان عرضه و تقاضا و صفها را به وجود خواهند آورد و یا آن را کنترل خواهند کرد؛ اما در شرایط کنونی سرمایهگذاران حقیقی چگونه میتوانند روند نزولی را تغییر داده و یا کاهش دهند. حال جای این سؤال مطرح است که چه تغییراتی در رفتار سرمایهگذاران منجر به تأثیر در روند بورس را به وجود خواهد آورد:
۱. از عمدهترین عوامل تأثیرگذار رفتار سرمایهگذاران، تغییر نگاه به سود حاصل از بورس است. نگاه سودهای کوتاهمدت و کلان در بورس یک نگاه دارای اشکال است که در صورت عدم رسیدن به سود مورد انتظار، رفتارهای هیجانی همچون رفتارهای کنونی را در پی خواهد داشت. تغییر از سودهای کوتاهمدت به سودهای میانمدت و بلندمدت به میزان قابلتوجهی از رفتارهای هیجانی کاسته و همچنین از تشکیل صفهای فروش طولانی و بدون توجه به میزان نقد شوندگی بازار کاسته خواهد شود و روند عرضه و تقاضا به سمت طبیعی شدن حرکت خواهد کرد. تغییر انتظارات از بورس یک تغییر کوتاهمدت نیست، بلکه ذات بازار بورس رسیدن به سودهای میانمدت و بلندمدت است، نه سودهای کوتاهمدت.
۲. یکی دیگر از عوامل که امروزه میتواند راهگشا در گره بورس در شرایط کنونی از سوی سرمایهگذاران حقیقی گردد، تعریف اهداف از پیش تعیین شده قیمتی، سودی و یا زمانی است. در اهداف از پیش تعیینشده قیمتی، سهام خریده شده در بازه یک قیمت خاص خریداری شده و در بازه قیمتی خاص به فروش گذاشته میشود و این کار بدون هیجان و نگاه کم، با روند بازار صورت میگیرد. در اهداف زمانی، ملاک خریدوفروش در بازه زمانی خاص تعریف میگردد و در اهداف سودی، سود حاصل از سهم، چه بهصورت سودهای سالانه که در مجامع به تصویب میرسید و چه سود حاصل از افزایش قیمت را در پی خواهد داشت؛ بنابراین میطلبد که هدفگزینی لازم از سوی سرمایهگذاران بخصوص سرمایهگذاران خرد تعریف گردد و بر اساس اهداف تعیین شده، خریدوفروش به انجام برسد. این نوع اقدامات، چون منجر به هدفگزینی و مشخص شده اهداف از پیش تعیین شده میگردد و در زمان تحقق اهداف، سهم عرضه میگردد، لذا مانع شکلگیری صفهای طولانی و کاهشهای شدید شده و در ثانی فرد با یک اطمینان خاص اقدام به سرمایهگذاری در بورس مینماید.
۳. توجه به مفاهیم اولیه بورس نیز در شرایط کنونی نباید مورد غفلت واقع شود. هر سرمایهگذاری میداند که صف فروش معنا و مفهومش چیست و چرا شکل میگیرد، ولی برخی مواقع به علت تحلیلهای غیرواقعبینانه، این مفاهیم در ذهن سرمایهگذار رنگ خود را از دست میدهد و حتی بعد از شکل گرفتن صف فروش، اقدام به عرضه سهام خود میکنند. یا یک سرمایهگذار میداند که میزان نقد شوندگی چه تأثیری در روند بازار دارد، ولی در برخی از برههها، از توجه به میزان نقد شوندگی بازمیمانند. یا مفاهیمی مانند، میزان سود حاصل از سهم، میزان P/E، روند قیمتی سهم، موجهایی که یک سهم طی کرده است، خط حمایت، مقاومت، اصلاح و ... مفاهیم اولیه بورس هستند که در خیلی از مواقع در رفتارهای هیجانی رنگ خود را از دست میدهند، ولی تأثیرات بزرگ و مخربی را خلق میکنند. در قانون عرضه و تقاضا، عرضهای باید باشد تا تقاضایی صورت گیرد و یا تقاضایی باید باشد تا عرضهای به وجود بیاید (در شرایط طبیعی). در بورس زمانی که صف فروش شکل میگیرد، عقبنشینی فروشهای جدید و عدم هجوم برای نقد کردن سهم، میتواند از قدرتی شدن صف فروش جلوگیری به عمل آورده و چهبسا روند صف فروش به سمت متعادل شدن خریدوفروش بینجامد. سرمایهگذاران باید در نظر داشته باشند که اگر کسی برای خرید وجود ندارد، تشکیل صفهای میلیونی فروش دردی را دوا نخواهد کرد؛ سهمی به فروش خواهد رفت که کسی برای خرید اقدام نماید. پس زمانی که همه فروشندهاند و همه هم در یک بازه زمانی خاص اقدام به فروش و نقد شدن سهم خود مینمایند و توان جذب سهمها از طرف حقوقیها امکانپذیر نیست، علاوه بر اینکه فروشی انجام نخواهد شد، هرروز به میزان ۵ درصد یا کمتر از قیمت سهم کاسته خواهد شد (با در نظر گرفتن حجممبنا)؛ بهقولمعروف اگر همه بخواهند از یک پلکان به سمت پایین فرار کنند، برخی زیر پا له خواهند شد؛ لذا در شرایط کنونی بازخوانی مفاهیم اولیه بورس و توجه به آنها علاوه بر اینکه از حرکتهای هیجانی خواهد کاست، سیر نزولی را نیز کاهش خواهد داد.
۴. رفتار بر مبنای وضعیت فعلی بورس و تحلیل شرایط فعلی بهجای تحلیل شرایط غیرواقعی آینده میتواند راهگشای برخی از گرههای کور در بورس گردد. برخی مواقع مشاهده میگردد که سرمایهگذاران خرد با توجه به برخی از تحلیلهای غیرواقعبینانه اقدام به سرمایهگذاری مینمایند که عقل سلیم، آنها را بهراحتی بهدوراز واقعیت تشخیص میدهد؛ مثلاً در زمانی که بورس توانست وارد شاخص یکمیلیون گردد، برآوردهای اولیه این بود که شاخص بورس در مرز بین ۱۲۰۰ تا ۱۵۰۰ هزار و درنهایت تا ۱۸۰۰ هزار توقف مدتداری را خواهد داشت، ولی برخی از تحلیلها تا شاخص هشت میلیون را مطرح میکردند که به جد بهدوراز واقعیت بود و تا رسیدن به مرز هشت میلیون واحد توان اقتصادی، قدرت شرکتها و عرضهها و تقاضاها باید تا چه مرحلهای پیشرفت کنند که محقق شود؟ یا زمانی که شاخص و قیمتها به سمت نزولی حرکت میکند، باز هم تحلیلهای غیرواقعی و غیرمنطقی که سعی میکنند دنبال مقصری فقط و فقط در خارج از بورس باشند (که عوامل سیر نزولی هم درونی و هم بیرونی بورس است)، منجر به تشکیل صفهای فروش فوری میگردد؛ حالآنکه در زمان اوج حرکت صعودی بورس، توجه تحلیلگران به غیرواقعی بودن و افت در زمان کوتاهمدت را پیشبینی میکرد؛ بنابراین اگر سرمایهگذاران با تحلیل شرایط فعلی اقتصادی، بازار و رفتار سهمها، اقدام به حرکت در چرخههای خریدوفروش نمایند، میتواند یکی از راهگشاهای اتفاقات بورس گردد.
۵. یکی دیگر از عواملی که منجر به شکلگیری نگاه ناقص به بورس گردید، این بود که در برههای ذهن سرمایهگذاران به سمت خط مستقیم و رو به بالا بودن سوددهی بورس رفت درحالیکه خط سود بورس فراز و نشیب دار و پلکانی است، نه یک سیر خطی و اوج گیرنده. نگاه به خط سود بورس بهصورت واهی نیز منجر به تصمیمات شتابنده و هیجان دار در بورس را رقم زد. در برههای شعار هر سهمی الآن بخری برنده هستی و فردا چند برابر خواهد شد، شکل گرفت که به نوع خودش یک فکر نادرست نسبت به کارکرد بورس را رقم زد و در آغاز اصلاح قیمتها و بدون توجه به تحلیلهای رایج، با شکسته شدن انتظارات، رفتار سرمایهگذاران بهسوی افزایش سیر نزولی حرکت کرد. در اینگونه مواقع سرمایهگذاران میتوانند با تکیه بر یک نوع تحلیل بنیادین و یا تکنیکال اقدام به سرمایهگذاری در بورس نمایند و حرکت آینده سهام خود را با انجام تحلیلهای معمول پیشبینی و کنترل نمایند؛ لذا رویکرد سرمایهگذاران به یکی از تحلیلها و پایه قرار دادن آنها از هماکنون و اقدام به انجام تحلیلهای واقعبینانه از بازار میتواند میزان زیان دهی را کاهش دهد.
۶. عدم نگاه به توان شرکتهای سهامدار در بورس نیز بهعنوان یکی دیگر از علل کاهش میتواند مطرح گردد. عدم توجه به قدرت شرکتها و میزان سوددهی تا رسیدن به مجمع، همچنین عدم توجه به نوع شرکت و نوع بازار سرمایهگذاری شده، اعم از بورس و فرابورس نیز میتواند نوع رفتارهای شکل گرفته را به سمت رفتارهای هیجانی و عدم سبدگردانی مناسب سوق دهد؛ لذا لازم است قبل از وارد شدن و خرید نوع سهام، شرکت مورد نظری که برای سرمایهگذاری انتخاب میگردد، مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد. هرکدام از شرکتها با نوعی از هدف و با رویکرد و ساز و کار مناسب و همچنین با سرمایه اولیه مشخص اقدام به وارد شدن به بروس کرده و الآن نیز با میزان سرمایه و سوددهی و حتی انباشت سرمایه مشخصی به ادامه کار خود میپردازند.
درنتیجه در نگاه اول، رفتارهای هیجانی خریدوفروش در بورس، به چشم میخورد که به هر میزان از رفتارهای هیجانی کاسته گردد و به رفتارهای همراه با منطق و نگاه تحلیلی انداخته شود، بدون شک در کنار عوامل دیگر تأثیرات خود را بر جای گذاشته و منجر به شکلگیری روندی مناسب بر پایه قیمتهای کنونی خواهد گردید؛ اما درصورتیکه به رفتار هیجانی ادامه داده شود، کاهش پیش از پیش و متضرر شدن تعداد زیادی از سهامداران خرد را رقم خواهد زد؛ بنابراین در شرایط کنونی بهترین راه، دوری از رفتارهای هیجانی از سوی سرمایهگذاران حقیقی است که در مطالب بالا نحوه دور شدن از رفتارهای هیجانی و ایجاد رفتارهای منطقی ذکر گردید که با استفاده از آنها میتوان امید داشت که در آیندهای نهچندان دور، روند بازار به سمت ثبات و کاهش روند نزولی حرکت نماید. 40