یادداشت: بسیار شنیده میشود که اقتصاد ایران بیمار است؛ برای درک بهتر بیماری اقتصاد ایران و نقش دولت در به وجود آمدن و درمان این بیماری میتوان اقتصاد ایران را به یک فردی تشبیه کرد که به بیماری کرونا مبتلا شده است. همانگونه که ما در اولین برخورد با این بیمار از او میپرسیم که آیا بیماری زمینهای داشتهاید یا خیر، در برخورد با اقتصاد ایران هم باید بپرسیم که آیا اقتصاد ایران بیماری زمینهای داشته است یا خیر؟
نکات تحلیلی: 1ـ یک دسته از بیماریهای زمینهای اقتصاد ایران به زیرساختهای فرهنگی جامعه ما برمیگردد: پایین بودن فرهنگ کار، غلبه روحیه سودجویی و کسب درآمد از راههای غیر تولیدی، اعتماد به کالای خارجی و بیاعتمادی به کالای داخلی. برای نمونه ایرانیان مردمانی بودهاند که 217800 کیلومتر قنات کندهاند تا آب برای کشاورزی و سایر مصارفشان تأمین کنند. این عدد بیش از پنج برابر محیط کره زمین است! در حالی که امروز بخشی از جوانان ما به رغم وجود زمین حاصلخیز و آب در دسترس، حاضر به کار و کشاورزی نیستند! 2ـ دسته دوم از بیماریهای اقتصادی ایران به ساختارهای معیوب اقتصاد ایران برمیگردد: بالا بودن سود دلالی نسبت به تولید، ساختار معیوب بودجه کشور، رتبه غیر قابل قبول در سهولت کسب و کار (رتبه 127 جهان)، نظام بانکی ناکارآمد، روان نبودن گمرکات و ترخیص کالا، مشکلات تجارت خارجی و... 3ـ دسته سوم از مشکلات اقتصادی کشور به دو موضوع تحریمهای اقتصادی دشمن و سوء مدیریت داخلی برمیگردد که رهبر معظم انقلاب در بیانیه گام دوم نیز به آن اشاره کردهاند. سوء مدیریت داخلی مصادیق مختلفی دارد که عدم نظارت مؤثر بر قیمتها، خالی کردن ذخایر کشور با توزیع بیحساب و کتاب ارز 4200 تومانی، بیتوجهی به فرصتهای اقتصادی داخلی و... نمونههایی از آن هستند.
نکته راهبردی: نقش دولت در به وجود آمدن مشکلات دسته اول و دوم بسیار ناچیز است و در مشکلات دسته سوم نیز بخشی از مشکلات به سوء مدیریت دولت برمیگردد. نکته مهم اینکه اگرچه دولت در به وجود آمدن برخی از مشکلات کشور نقش مستقیمی ندارد، لیکن مهمترین وظیفه را در رفع آنها دارد. اهمیت این موضوع برای آن است که در نقد دولت یا ارائه راهکار برای گذر از شرایط فعلی دچار افراط و تفریط نشویم. دولت مانند پزشکی است که باید به رغم وجود عوامل زمینهای در بیمار، برای بهبودی او راهکار و برنامه عملیاتی داشته باشد. (نویسنده: علی کارگر)