اقتصادی >>  اقتصاد بین الملل >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۰۸ آبان ۱۳۹۹ - ۲۲:۰۶  ، 
کد خبر : ۳۲۵۷۵۸
در گفت و گو با بصیرت مطرح شد:

نقدینگی ما هر سه سال دو برابر می شود تولیدمان هر 40 سال یک بار/برای کاهش روند رشد نقدینگی چکار باید کرد؟

می توانیم با استفاده از ظرفیت ها و قابلیت های مختلفی که داریم مشکلات اقتصادی و  رشد سرسام آور نقدینگی را حل کنیم.به اندازه ١٨ کشور اروپایی وسعت داریم
در حالی که بانک مرکزی برای جمع آوری نقدینگی مترصد افزایش نرخ سود بانکی است اما نقدینگی بی توجه به سیاست های دولت و بانک مرکزی کار خود را می کند.
رقم نقدینگی آنقدر افزایش یافته که سیل خانمان برانداز نقدینگی که مدام نسبت به آن هشدار داده می شد حالا به زیر ستون های خانه اقتصاد ایران رسیده است.
 
رسول بخشی دستجردی اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان در گفت و گویی با بصیرت تبعات افزایش نقدینگی  در اقتصاد را تشریح کرده است. این استاد اقتصاد معتقد است: وقتی نقدینگی در ایران هر سه سال دو برابر می شود به این معناست که ما اقتصاد را به ‌سمت پرتگاه بسیار خطرناکی برده ایم که هر تکان دیگری می تواند منجر به سقوط شود. اگر به دنبال ایجاد تغییر در اقتصاد هستیم رشد نقدینگی باید متناسب با تولید باشد.


آقای دکتر! میزان نقدینگی در کشور  به ۳۰۰۰ هزار میلیارد تومان رسیده، بسیاری از کارشناسان معتقدند اصل افزایش نقدینگی اگر در مسیر تولید استفاده شود ایرادی ندارد. سوال این است که آیا رشد نقدینگی حتما منجر به تبعات منفی برای اقتصاد می شود؟ 
  بحث در مورد اینکه رشد نقدینگی خوب است یا خوب نیست، بحث بسیار مفصل عمیق و بنیادی است که قطعا از حوصله این گفتگو خارج است. اگر بخواهیم بر اساس اصول اقتصادی حرف بزنیم باید درباره خوب و بد بودن و اینکه رشد نقدینگی کجا خوب و کجا دارای تبعات منفی است ساعت ها حرف بزنیم چرا که  مسائل بنیادینی پشت این موضوع وجود دارد.
اما به طور کلی بنده معتقدم بر اساس مسائل بنیادی، رشد نقدینگی تماماً مضر است یا بهتر است اینگونه عنوان شود که ما اصلاً رشد نقدینگی خوب نداریم. بهترین حالت برای نقدینگی زمانی ایجاد می شود که رشد نقدینگی صفر باشد.
اما تحقق این هدف در نقدینگی، قطعا کاری بسیار زمان بر بوده و توضیح چگونگی و هضم این مسئله برای خوانندگان بسیار ثقیل است چرا که ادبیات اقتصادی معاصری که جلوی چشم ما قرار داده شده است این مسئله را تایید نمی کند، لذا باید از این موضوع عبور کنیم. یکی از دلایلی که این موضوع به خوبی تبیین نشده این است که متاسفانه اجازه انتشار مطالب در این خصوص به  دانشگاه‌ها و مجامع علمی داده نشده تا بتوان بر اساس آن تصمیم‌گیری کرد. 

چرا چنین اجازه ای داده نشده است؟ مگر چه نگرانی در طرح این مباحث وجود دارد؟ 
به این دلیل که متاسفانه نظامات اقتصادی ما با رباخواری آمیخته شده است، حالا فرق نمی کند نظام اقتصادی موجود چه در ایران و چه سایر نظام های اقتصادی موجود دنيا باشد. بنابراین می توان با قطعیت گفت اقتصاد امروز دنیا بر پایه ربا استوار است، چرا که لازمه ربا خواری خلق پول است. متأسفانه این موضوع، یک واقعیت محض علمی است با اینکه  منطقا و عینی شاهد اجرای آن هستیم اما نمی‌توان در این مورد زیاد بحث کرد. 

شما می گویید رشد نقدینگی تماما مضر است. خب برای کاهش روند رشد نقدینگی باید چکار کنیم؟
کاری که باید برای کاهش نرخ رشد نقدینگی در داخل ایران انجام دهیم این است که همه سیاست ها برای کاهش نرخ رشد نقدینگی بسیج و هدایت شوند. مسوولین باید به زوایای مختلف این موضوع بپردازند و حتما از این مساله بهراسند که اگر نقدینگی در ایران هر سه سال دو برابر اما تولید هر ۴۰ سال دو برابر می شود، به این معناست که ما اقتصاد را به سمت پرتگاه بسیار خطرناکی برده ایم که تکانی دیگر منجر به سقوط می شود. اگر در اقتصاد به دنبال تغییر هستیم حتما باید رشد نقدینگی با نرخ رشد تولید برابر شود مانند آنچه در کشورهای غربی وجود دارد.
 
به عنوان مثال نرخ رشد نقدینگی در کشور فرانسه هم پای رشد تولید است، بنحوی که تولید در  طول ۴۳ سال گذشته  در فرانسه 2.3  برابر شده و نقدینگی 2.8 برابر افزایش داشته است.
 
این موضوع در تمام کشورهای صنعتی و توسعه یافته عمومیت دارد و در همه این کشورها شاهد چنین وضعیتی هستیم، ما هم اگر خواهان پرت شدن به پرتگاه نیستیم باید به این وضعیت برسیم. 
 
برای  رسیدن به این وضعیت  باید مانع سفته‌بازی در بازارهایی مانند طلا، بازار ارز، زمین، مسکن و خودرو و... شویم. باید با تمام ظرفیت مانع هر گونه احتکاری در بازارهای مختلف شویم. قوانین باید آنقدر سخت گیرانه شود که کسی به خود جرات ندهد طلا و ارز یا خودرو و.... را برای سود آوری و دلالی خریده و انبار کند.
 
هر کسی که وارد این مسیر می شود باید از سوی مقام قضایی مجرم و مفسد فی الارض شناخته شود، فرقی هم نمی کند این مواد شکر است یا مواد اولیه مورد نیاز برای تولید کالاهای اساسی و غیر اساسی و.... مطمئن باشید اگر این موارد اعمال مجرمانه تلقی شود و به صورت قانونی بدون هیچ چشمداشت و اغماضی با این افراد و گروه ها برخورد شود و اگر همه چیز به قانون و مقررات وصل شود آنگاه بانک‌ها حتی می‌توانند نرخ سود سپرده‌ها را به سمت صفر برسانند.

کاهش نرخ سود بانکی چه ارتباطی با این موضوع دارد؟
وقتی نرخ سود سپرده‌ها صفر شود دیگر کسی نمی‌تواند طلا بخرد، چون مالیاتی که دولت از طلا، ارز، خودرو یا آپارتمان می گیرد صرفه اقتصادی ندارد، بنابراین چون  به خاطر وجود مقررات راه دلالی بسته می شود و از طرفی نرخ سود بانکی هم صفر است سرمایه داران مجبور می شوند  پول خود را به جوانان دانشگاهی که ایده های اقتصادی تولیدی و دانش بنیانی دارند بسپارند، حتی در صورتی که  نرخ سود سپرده بانکی منفی شود مردم یا سرمایه داران مجبور می شوند به سمت تولید بروند چون امکان سفته‌بازی در همه ی بازارها از آنها گرفته شده است.از سوی دیگر اگر بخواهد پول و سرمایه خود را در بانک بگذارد، چون سودی نمی گیرد و حتی بابت نگهداری پول باید به بانک کارمزد هم بدهد پس در به در دنبال شخصی می‌گردد که پول او را وارد یک فعالیت تولیدی کند. اینگونه می توانیم  نقدینگی را به سمت فعالیت‌های مولد هدایت کنیم. 
.
به نظرتان در اقتصاد ایران چنین ظرفیتی وجود دارد؟
ظرفیت این مسئله در اقتصاد ایران به دلایل متعدد بسیار بالاست. اولین دلیل  این است که ما یک درصد از جمعیت جهان را داریم، اما شش درصد منابع جهان در ایران وجود دارد. خوشبختانه ما دارای انواع انرژی، سنگ های معدنی، آب و هوای متنوع و بزرگترین پنجره جمعیتی جهان در حال حاضر هستیم، یا مثلا به اندازه ١٨ کشور اروپایی وسعت  داریم. ژاپن که سومین تولید کننده جهان است به اندازه یکی از استان‌های ما است، بنابراین می توانیم با استفاده از ظرفیت ها و قابلیت های مختلفی که داریم مشکلات اقتصادی و  رشد سرسام آور نقدینگی را حل کنیم.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات