نزدیک به یک سال است که بیماری ناشناختهی کرونا مهمان ناخوانده، اما منحوس دنیا شده است. علیرغم تلاش پزشکان، محققان و سازمان بهداشت جهانی، هیچکس در این مدت نتوانسته به درمان آن یا پیشگیری بهوسیلهی واکسن، دست پیدا کند.
تنها راهی که همه به عنوان راهکاری ساده اما حیاتی، بدان قائل هستند و آن را مهمترین و بهترین راهکار برای مقابلهی اولیه با این بیماری میدانند، استفاده از ماسک و رعایت فاصله اجتماعی، همچنین خانه نشینی و کمکردن ارتباطات حضوری میدانند، چیزی که نتواند به سادگی ویروس را از شخصی به شخص دیگر منتقل کند و همچنین سرعت شیوع را کاهش دهد.
طبق آماری که معاون وزیر بهداشت ارائه کرده است، یک فرد آلودهی بدون علامت، که یا بیماری را به صورت ضعیف گرفته، یا هنوز علائمی ندارد، اگر به طور معمول در شهر تردد کند و شیوهنامههای بهداشتی را هم رعایت نکند، میتواند در یک ماه ۴۳۰نفر را مبتلا کند.
این آمار را اگر آمار دقیقی بدانیم عدد به دست آمده در یک ماه بسیار وحشتناک و فاجعهبار خواهد بود. با این اوصاف و این شرایط غیر قابل انکار، تکلیف ما در مقابل اطرافیان و کادر درمان، بزرگسالان و گروههای پرخطر چیست؟
چه کاری از عهدهی یک شهروند عادی که میخواهد زندگی روزمرهی خود را ادامه دهد و همچنان سلامت بماند و کسی را هم درگیر نکند، بر میآید؟ طبیعی است که همهی ما هم بارها شنیدهایم و هم به خوبی میدانیم در این شرایط سخت چه وظیفهای به عهده داریم.
صد البته این وظیفه هم مثل بقیهی وظایف و مسئولیتهایی که در زندگی بر عهدهی هر فرد است، قوانین و مقررات و شرایطی دارد که چندان سخت هم نیست. ضد عفونی کردن دستها به صورت مداوم، استفاده از ماسک هنگام تردد در شهر، کم کردن عبور و مرور و متوقف کردن مسافرتها و خانهنشینی علیرغم مشکلاتی که به دنبال دارد، به طور قطع شیوع بیماری را به حداقل میرساند.
تصمیماتی هم میشود در این زمینه اتخاذ کرد، از جمله محدودیتها، تعطیلی مشاغل غیر ضروری، گند زدایی معابر که در ابتدای شروع کرونا از طرف گروههای جهادی به طور مستمر انجام میشد و کارهای مثبت و تاثیر گذاری که میشود این روزهای سخت پر مخاطره را با کمترین تعداد تلفات پشت سر گذاشت.
از این راهکارها و آمار و ارقامی که هر روز نگرانی و اضطراب را زیاد میکند، که بگذریم، به راههای پیشگیری سادهایکه پیشتر گفته شد، میرسیم که از عهدهی همهی مردم برمیآید. اما نکتهی قابل تاملی وجود دارد که پرداختن به آن جزء ضروریات است و برای روشن شدن پارهای از حقایق خوب است. روزانه خبرنگارهایی در داخل شهر با هموطنان عزیزمان راجع به کرونا و رعایت شیوهنامههای بهداشتی صحبت میکنند و نظر این عزیزان را جویا میشوند.
مردمی که هر کدام به بهانهای از شهر خارج میشوند یا در حال خرید و چرخ زدن در فروشگاهها هستند، یا اگر پای صحبت اطرافیان بنشینیم، هر کدام، از راهکارها و قوانین و اجرای قرنطینه صحبت به میان میآورند و اینکه باید مراقب بود، در واقع با هر کس در اینباره صحبت میشود، کارشناسی خبره و حکیمی پرمغز را میبینیم که از همه بهتر میتواند شیوهی مقابله ارائه دهد و ایرادات مسئولین را هم ریزبینانه و دقیق بیان کند، اما سوال مهم اینجاست که با این همه متخصص و افراد خبره و قانونمدار کرونا دست و پای چه کسانی را میبندد؟ این حجم بیمار از چه طریق مبتلا میشوند؟
حدود ۹۰درصد مردم قائل به این هستند که شیوهنامهها را رعایت میکنند و مقابله با این ویروس را در اولویت قرار دادهاند، اما همه خوب میدانیم که در حرف همه خبرهایم اما، در عمل آنچه باید باشیم، نیستیم. همه ماسکی از نگرانی، انسانیت، قانونمداری و تفکر بر چهره داریم، اما در پس آن هنوز مهمانیها را تعطیل نکردهایم، مسافرتها علیرغم تقاضای التماسگونهی وزیر بهداشت و ستاد ملی مبارزه با کرونا، به قوت خویش باقیست و خریدها و گردش و تفریح عمدهی مردم با بهانههای مضحک ادامه دارد. آیا بهتر نیست که ماسک تظاهر را برداریم و خود واقعیمان را نشان دهیم؟ همانی که اهل شعار است و در عمل محتاط و مراقب نیست!
بهتر است یا این نقاب تظاهر را برداریم و یا خود را با آنچه نشان میدهیم یکدل و یکقدم کنیم. کادر درمان، پرستاران، پزشکان و افرادی که در این راه از جان مایه میگذارند، خسته و بیرمق، چشمشان به این است که با آنها همیار باشیم و تنها رهایشان نکنیم، مقابله و جنگ با این دشمن خطرناک، عزم ملی میخواهد و غیرتی ایرانی میطلبد، دست همت و تلاش عزیزانمان در بیمارستانها را به گرمی بفشاریم و دل و روحشان را با رعایت سادهترین کارها قوت و قدرت ببخشیم.