با توجه به ناموفق بودن الگوهای توسعه پیشنهاد شده از سوی بانک جهانی و IMF به کشورهای در حال توسعه، از جمله ایران و آشکار شدن کاستیهای نظری و عملی استفاده از این الگوها، نوعی ناامیدی در دستیابی به توسعه در این کشورها حاکم شده است. در مقابل تجربه موفقتر توسعه کشورهایی همچون ژاپن در تحقق عدالت و همبستگی اجتماعی همراه با رشد سریع صنعتی نسبت به الگوهای نئولیبرال باعث شده است تا مطالعه تجارب آنها ارزشمند باشد. تأثیر بالای اهمیت دادن به اخلاق و فرهنگ توسعهگرا به عنوان پیششرط توسعه صنعتی در این کشور حاکی از اهمیت لزوم تحقق بسترهای اخلاقی و فرهنگی به منزله پیششرط دستیابی به پیشرفت توأم با عدالت و اخلاق است.
راهبردهای پیشنهادی در مطالعات صورت گرفته عمدتاً با توجه به تجارب مشترک کشورهای موفق، تحلیل تاریخی شرایط آنها و توجه با اشتراکات آن با اقتصاد اسلامی بوده است. از جمله این راهبردها میتوان به تقویت همبستگی درونی، حداقل کردن تنشها، تحقق عدالت اجتماعی و برابری، دخالت آگاهانه و با برنامه دولت، منع مبادله آزاد سرمایه، اقتصاد تولید محور، ایجاد دولت عاری از فساد و هدایتگر بازار، جایگزینی واردات، تعاون به جای رقابت ناسالم درونی، استراتژی حمایت عام از تمام صنایع به ویژه صنایع استراتژیک و کشاورزی به جای پیروی از مزیت نسبی، گسترش تحقیق و توسعه، هدفگذاری صنعتی و کنترل اعتبارات از سوی دولت اشاره کرد. در این عدهای مهمترین عامل پیشرفت کشور را در وابستگی به غرب و آمریکا میدانند و این مؤلفه را حلال تمامی مشکلات داخلی و خارجی قلمداد میکنند. به همین منظور و با توجه به توسعه انکارناپذیر ژاپن آن هم بر پایه تمرکز بر توان داخلی، پرونده پیش رو فرآیند رشد صنعتی و اقتصادی این کشور و عوامل دخیل در آن را بازخوانی کرده و به دنبال آن است تا سهم آمریکا و غرب را در الگوی توسعه کشورها بازکاوی کند. در همین راستا طی شمارههای آتی این پرونده در هر هفته یک کشور را به عنوان مورد مطالعاتی مد نظر قرار داده و با هدف موشکافی چگونگی تحقق توسعه در آن کشور اقدامات صورت گرفته در این زمینه را مرور خواهد کرد.