درست در بحبوحه برگزاری مذاکرات برجامی وین، شاهد اعلام اخبار غرور آفرین مربوط به موفقیت ایران در تولید نخستین فرآورده و خروجی غنی سازی 60 درصدی در کشورمان بودیم.نخستین موضوعی که در این خصوص اهمیت دارد، به فاصله بین "اراده" و " عمل "جمهوری اسلامی ایران در آغاز غنی سازی 60 درصدی باز می گردد. در روز چهارشنبه هفته گذشته، دستور آغاز غنی سازی ۶۰ درصدی اورانیوم صادر شد و با تغییر "راندمان" و "چیدمان" زنجیره ها، این "اعلام" در فاصله حدود 24 ساعت تبدیل به " عمل" شد. تولید همزمان اورانیوم 60 و 20 درصدی از سوی کشورمان ، از یک سو نشان دهنده توان و اراده دانشمندان و سایر افراد زحمتکش در حوزه استفاده از فناوری هسته ای در کشورمان می باشد. اراده ای که مخالفان بهره مندی ایران از فناوری صلح آمیز هسته ای را سالهاست در جای خود میخکوب ساخته است.
پیامی که به دنیا مخابره شد
پیام دیگر آغاز رسمی و عینی غنی سازی 60 درصدی اورانیوم توسط جمهوری اسلامی ایران، مربوط به ابعاد "راهبردی" و " استراتژیک" ماجراست. تشکیل جلسه فوری کابینه رژیم اشغالگر قدس پس از اعلام خبر تولید نخستین خروجی غنی سازی 60 درصدی اورانیوم در ایران و اصرار سخنگوی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا بر لزوم نتیجه بخشی هر چه سریع تر مذاکرات برجامی وین و بازگشت به عقب ( بازگشت به برجام) به وضوح نشان می دهد که مخالفان و دشمنان نظام و ملت ایران، نه تنها انتظار "تصمیم ایران مبنی بر آغاز غنی سازی 60 درصدی " ، بلکه انتظار" سرعت عمل ایران در عملیاتی سازی این تصمیم" را نداشته اند. اکنون می توان صراحتا و با استناد به شواهد موجود تاکید کرد که واشنگتن، تل آویو و تروییکای اروپایی هر سه از تصمیم و اقدام جمهوری اسلامی ایران بهت زده و سردرگم هستند.
گزینه های روی میز به سود ایران
اکنون دشمنان متوجه شده اند که "گزینه های روی میز" جمهوری اسلامی ایران نه تنها از واشنگتن و متحدانش بیشتر، بلکه نسبت به آنها عمیق تر و تاثیرگذارتر است. بدیهی است که در شرایط فعلی، غرب ناچار است بین دو گزینه عینی ، یعنی "رفع واقعی تحریمهای ایران با دو چاشنی تضمین و راستی آزمایی" و " پذیرش غنی سازی 60 درصدی از سوی جمهوری اسلامی ایران" دست به انتخاب بزند. در این معادله، انتخاب سوم و چهارم یا گزینه هایی خودساخته مانند "انعقاد توافق موقت"محلی از اعراب ندارند. بدیهی است که رژیم اشغالگر قدس نیز با عملیات خرابکارانه اخیر خود در نطنز، بازی سختی را به ضرر موجودیت و منافع خود آغاز کرد که پایان زمانی و عملیاتی آن قطعا با اراده تل آویو و واشنگتن رقم نخواهد خورد! زمان آن رسیده است که رابطه میان "عمل" و " عکس العمل" یا " کنش" و " واکنش" در حوزه روابط بین الملل، به صورت کامل و مصداقی برای افرادی مانند نتانیاهو ، جوبایدن، بوریس جانسون و امانوئل مکرون از سوی جمهوری اسلامی ایران تشریح شود! درسی که قطعا بازیگران غربی ، صهیونیستی و اروپایی آن در پایان آن، نمره قبولی را در حوزه سیاست خارجی و مناسبات امنیتی خود کسب نخواهند کرد!
حالا غربی ها از "حسن نیت" سخن می گویند!
پس از آغاز غنی سازی 60 درصدی از سوی جمهوری اسلامی ایران، رسانه های غربی که به تریبونهای رسمی یا غیر رسمی سیاستمداران در آمریکا و اتحادیه اروپا تبدیل شده اند تاکید کرده اند که مذاکرات برجامی وارد مرحله تازه ای شده و "حسن نیت واقعی" برای احیای توافق مذکور وجود دارد.
شبکه یورونیوز در یکی از گزارشهای خود در این خصوص می نویسد:
"دور تازه گفتگوهای ایران با ۴+۱ بر سر از سرگیری تعهدات برجامی در حالی به تازگی با مشارکت غیرمستقیم آمریکا در وین آغاز شده که اظهارات امیدوارکنندهای به گوش می رسد! جوزپ بورل، مسئول دستگاه دیپلماسی اتحادیه اروپا روز دوشنبه در سخنانی ضمن اشاره به پیشرفت گفتگوهای جاری در وین در جهت احیای توافقنامه سال ۲۰۱۵ تاکید کرد که شاهد تمایل کلیه طرفها به نجات توافق هستهای ایران با قدرتهای جهانی است."
بورل همچنین با اشاره به این موضوع که گزارشی از روند مذاکرات در اختیار وزرای خارجه کشورهای عضو اتحادیه اروپا قرار داده و پیشتر با آنتونی بلینکن و محمد جواد ظریف، وزرای خارجه آمریکا و ایران نیز گفتگو کرده، یادآور شد که انریکه مورا، مدیر سیاسی وی به عنوان گرداننده اصلی گفتگوها در کمیسیون مشترک برجام پس از بازگشت به بروسکل بار دیگر عازم وین شده است.
ارزش این دستاورد را بدانیم
بدون شک، آغاز غنی سازی 60 درصدی اورانیوم از سوی جمهوری اسلامی ایران در پاسخ به عملیات خرابکارانه رژیم اشغالگر قدس و حامیان غربی آن در نطنز، قدرت مانور ما را در حوزه سیاست خارجی کشور افزایش داده است. بدیهی است که چنین دستاورد مهمی را نباید به پای اهداف سیاسی کوتاه مدت یا نگاه مقطعی و محدود در حوزه امنیت بین الملل و سیاست خارجی ذبح کرد!
در حال حاضر، بایدن ناچار است میان "استمرار غنی سازی 60 درصدی از سوی ایران" و " بازگشت واقعی به برجام" یک گزینه را انتخاب کند.بدیهی است که دیپلماتهای وزارت خارجه آمریکا و تروییکای اروپایی در تلاش هستند گزینه های سوم یا چهارمی را نیز در این خصوص خلق کنند تا به واسطه آن، "غنی سازی 60 درصدی" و " تعلیق واقعی تحریمهای ایران" هر دو به فراموشی سپرده شود!
در این برهه سرنوشت ساز، باید مراقب این بازی غرب بود. همان گونه که محرز است ، مقامات اروپایی و آمریکایی که "فرسایشی شدن مذاکرات" یا " خرید زمان در پروسه بازگشت به برجام" را به مثابه یک تاکتیک غیراعلامی پیش می بردند، امروز از "حسن نیت" و " تعجیل برای احیای برجام" سخن به میان می آورند.بدیهی است که در این برهه حساس و تعیین کننده، جایی برای خطا یا خوشبینی از سوی دولت و وزارت امور خارجه کشورمان نسبت به وعده های طرف غربی باقی نمانده است! "بازگشت به برجام"،" رفع واقعی تحریمها"، ارائه تضمین در خصوص رفع تحریمها از سوی طرف غربی" و " راستی آزمایی پروسه بازگشت غرب به برجام" جملگی مواردی هستند که اگر آمریکا و تروییکای اروپایی به دنبال احیای توافق هسته ای هستد باید به آنها تن دهند.
اینها خواسته های معقول و منطقی جمهوری اسلامی ایران در مقابل دو بازیگر عهد شکن در برجام ( آمریکا و تروییکای اروپایی) محسوب می شود و عقب نشینی از هر یک از آنها، یک خطای راهبردی، بلکه یک خطای حقوقی بزرگ و جبران ناپذیر محسوب خواهد شد.