کاهش قیمت ارز یکی از مهمترین شاخصهای اقتصادی در همه کشورهاست و کشور ما نیز که با نوسانات شدید اقتصادی مواجه است بیش از سایر کشورها با چالش تغییر قیمت ارز دست و پنجه نرم میکند. وابستگی قیمت کالاها در داخل کشور به قیمت دلار و تأثیر افزایش قیمت ارز بر تورم را میتوان مهمترین دلیل این حساسیت دانست. طی روزهای گذشته، قیمت ارز روند نزولی به خود گرفته به گونهای که قیمت دلار به 20هزار تومان رسیده است. اما آیا این کاهش قیمت ارز باعث کاهش قیمتها هم خواهد شد؟
رابطه قیمت ارز و تورم
تورم قیمت کالاها در داخل و افزایش قیمت ارز، دو متغیری هستند که به شدت بر روی یکدیگر تأثیر گذارند؛ یعنی هنگامی که تورم در یک کشوری بالارود، اگر قیمت ارز افزایش نیابد، قاچاق کالاهای مختلف از خارج از کشور به داخل کشور افزایش مییابد و همین موضوع در کنار دخالت دولت قیمت ارز را نیز بالا میبرد. در مقابل اگر قیمت ارز افزایش یابد، بلافاصله قیمت کالاها در داخل کشور هم بالا میرود که البته در اینجا صرفا دلیل آن جلوگیری از قاچاق کالا از داخل با خارج از کشور نیست!
معمولا بازار نسبت به تغییرات قیمت ارز واکنش یکسانی ندارد؛ یعنی زمانی که قیمت ارز افزایش یابد بلافاصله قیمت کالاهای موجود در بازار نیز افزایش پیدا میکند ولی زمانی که قیمت ارز کاهشی شود، صبر میکند تا قیمتها تثبیت شود و اگر قیمت ارز پس از کاهش تثبیت شد با یک فاصله زمانی و بعد از فروش جنسهای موجود در بازار، قیمتها روند کاهشی به خود می گیرند. بنابراین لازمه تأثیر کاهش قیمت ارز بر قیمت کالاها تثبیت آن در سطحی پایین است.
نکته دیگری که در اینجا حائز اهمیت است آنکه دولت نباید صرفا تورم را با قیمت ارز پیوند بدهد، چرا که این کار شالوده تولید و اقتصاد داخلی را از هم میپاشاند؛ برخی ابزارها برای کاهش تأثیر قیمت ارز بر تورم وجود دارد که برخی از آنها عبارتند از:کنترل مرزها و جلوگیری قاچاق کالا (منظور از منترل مرزها، جلوگیری از قاچاق گسترده کالا که حتی گاهی با پوششهای قانونی و ... صورت میگیرد میباشد)، ایجاد و تقویت یک سیستم قیمت گذاری و کنترل قیمت در بازار، فرهنگسازی برای کاهش روحیه سودجویی افراطی در جامعه و بالا بردن ضریب ترحم، اصلاح و تنقیح قوانین و مقررات مالی کشور برای مقابله با سودجویی و دلالی و ... . مجموع این اقدامات باعث میشود که چسبندگی قیمت کالاها با قیمت ارز کاهش یابد.
قیمت ارز را چگونه باید کنترل کرد
برای کنترل قیمت کالاها، کنترل قیمت ارز اولویت همه دولتهاست ولیکن برای کنترل قیمت ارز یا باید عرضه ارز زیاد باشد و یا تقاضای ارز کنترل شود.
راهکارهای پیشروی سیاستمداران نیز تنوع چندانی ندارد؛ برخی به دنبال افزایش عرضه هستند بنابراین رفع تحریمها را راهکار اصلی خود میدانند، برخی به دنبال کنترل تقاضا هستند و کنترل بازارهای داخلی را در اولویت قرار میدهند. نکته بسیار مهم اینکه این راهکارها هیچگونه تداخلی باهم ندارند و دولتها نیز در ادعایشان همواره هر دو مسیر را دنبال کردهاند.
اما مسیر رفع تحریم برای افزایش عرضه و کنترل بازار دو مسیر کاملا متفاوت هستند؛ رفع تحریمها باید توسط دشمن صورت بگیرد ولی کنترل بازارهای داخلی باید توسط مدیران و سیاستمداران در داخل کشور انجام شود.
بنابراین اگرچه تنوع اقداماتی که باید در داخل کشور انجام شود بسیار بیشتر است ولیکن به دلیل عملیاتیتر بودن و وابستگی کمتر آن به اراده دیگران، از ثبات و ماندگاری بیشتری برخوردار است. البته این نکته را نیز باید در نظر داشت که کنترل بازارهای داخلی خود باعث کاهش انگیزه تحریم میشود؛ به عنوان نمونه توانمندی ایران در تولید، توزیع و مدیریت بنزین در داخل کشور (در دولت دهم) باعث شد تحریم بنزین از دستور کار دشمن خارج شود و امروز نیز توانمندی جمهوری اسلامی ایران در بسیاری از عرصههای تحریم را بیفایده کرده و باعث شده دشمن از آن دست بردارد. فلسفه خنثی سازی تحریمها نیز همین موضوع میباشد.
نکته قابل توجه در کنترل قیمت ارز اینکه در هر دو صورت یعنی افزایش عرضه ارز، از طریق رفع تحریم و یا کنترل تقاضای ارز در داخل کشور، چیزی که باعث تثبیت قیمت ارز میشود وجود یک نظم پولی و مالی در کشور و کم شدن سفته بازی است.
مقابله با سفته بازی، اقدامی ضروری در کنترل قیمت ارز
اصلیترین دلیل بینظمی در بخش تقاضای بازار، سفته بازی است، راهکارهای مقابله با این بیماری اقتصادی باید در اولویت باشد، تأمین سریع ارز وارد کنندگان و نیازمندان واقعی، اخذ مالیات سنگین از کسانی که ارز را دریافت میکنند ولی کالایی را وارد نمیکنند، کنترل مرزها در ورود کالا با ارزهای بازار آزاد، بالا بردن ریسک سرمایهگذاری در بازار ارز، از جمله راهکارهایی است که کارشناسان اقتصادی به آن اشاره میکنند.
در شرایط فعلی که روند قیمت ارز نزولی است، بانک مرکزی میتواند از طرق مختلف قیمت ارز را به گونهای کنترل کند که عملا سفته بازی مقرون به صرفه نباشد. یکی از این ابزارها خرید و فروش ارز در بازار نیما و سنا است. خرید و فروش ارز در صرافیهای بانکها و تحت کنترل بانک مرکزی ابزار دیگر این نهاد مالی برای کنترل و تثبیت قیمتهاست به شرط آنکه پایین آمدن قیمت خود یک نوسان پیشساخته برای سود بیشتر دلالان نباشد.
برخی اینگونه تحلیل میکنند که نوسانات اخیر قیمت ارز محصول تعامل سفتهبازان و برخی جریانات سیاسی است به گونهای که سفته بازان از این گونه نوسانات برای خرید ارز در قیمتهای پایین سود میبرند و برخی جریانات سیاسی نیز با ارتباط دادن قیمت ارز به تحولات سیاسی مانند مذاکرات برجامی و غیره جامعه را شرطی میکنند و از شرطی شدن جامعه بهره سیاسی میبرند. اگرچه این نگاه کاملا بدبینانه است اما بانک مرکزی میتواند با تثبیت و کنترل قیمت ارز در سطح فعلی یا پایین تر از آن خط بطلانی بر اینگونه تحلیلها بکشد.