در اقتصادهای توسعه یکی از ضروریترین ارکان اقتصاد، اخذ مالیات در پایههای مختلفی است به این خاطر با تعدد پایههای مالیاتی مواجه هستیم تا سیاست گذار مانع سفته بازی و سوداگری و تضییع حقوق سایر آحاد جامعه شود؛ به این خاطر است که دولتهایی که منابع مالی ناشی از فروش انرژی شبیه به آنچه دولتهایی شبیه به ما ندارند با اخذ مالیات ضمن تامین مالی و تامین بودجه غیر تورمی، زیر ساختها و بخش قابل توجهی از هزینههای جامعه را با این روش نوسازی و تامین مالی میکنند.
قانون مالیات بر عایدی سرمایه بیشک یکی از مهمترین قوانینی است که در حوزه مالیاتستانی توسط دولت اجرا میشود، ناظر بر تحقق این موضوع که برای ساماندهی اقتصاد باید راههای ورود به سفتهبازی و دلالی هر چه سریعتر بسته شود به این خاطر دولت و بر آن است تا مالیات بر عایدی سرمایه را اجرایی کند.
مساله حائز اهمیت این است که تا پیش از این متاسفانه دولتهااز مردم مالیات بر عایدی سرمایه کسب نمیکردند به این خاطر راههای بسیاری برای افتادن در مسیرهای غیر اقتصادی یا ضد رشد تولید یعنی دلالی باز شده بود بنابراین پایه مالیاتی یاد شده بسیار مهم است چرا که با اجرای این پایه مالیاتی دولت از معاملات مسکن، خودرو، طلا و ارز با مشخصات و تعاریف خاصی که به مصرف کننده واقعی فشار مالیاتی وارد نشود مالیات قابل توجهی میستاند.
آنچه در این موضوع بسیار مهم است رویکرد مثبت دولت به عدم دریافت مالیات بر عایدی سرمایه از بورس است. بی شک این تصمیم دولت در راستای جهش تولید و هدایت سرمایهها از خرد تا کلان به سمت بورس است چرا که در صورت اجرای این پایه مالیاتی و اخذ مالیات ازخرید مسکن، خودرو، ارز و طلا کمتر کسی مایل به سرمایه گذاری در این بازارها خواهد شد پس این تصمیم دولت اتفاق مثبتی برای آینده است؛ از این جهت که سرمایهها و پس اندازها به سمت بورس و رونق دهی مالی به شرکتهای بورسی در راستای رشد و جهش تولید حرکت خواهند کرد.
از سوی دیگر حسن بعدی اجرای این قانون آن است که موانع بزرگی پیش روی دلالی و سفته بازی قرار میگیرد چرا که خریدار طلا و ارز یا خودرو و مسکن که تقاضای مصرفی ندارد میداند در زمان فروش باید مالیات قابل تاملی بپردازد لذا به سراغ بازار سرمایه برای کسب سود و عدم پرداخت مالیات میرود بنابراین آنچه دولت در این موضوع مد نظر قرار داده ضمن اینکه مانع سفته بازی و ورود سرمایهها به بازارهایی میروند که نه تنها کمکی به رشد و جهش تولید نمیکنند، بلکه زمینه ساز بالا بردن انتظارات تورمی و قیمتها در همه بازارها میشوند، رونق بورس و جهش تولید نیز مد نظر سیاست گذار بوده که از هر جهت محاسن بیشماری دارد و اثرات مثبتی در بلند مدت روی اقتصاد بخصوص در راستای تحقق شعار سال یعنی جهش تولید با مشارکت مردم به جا میگذارد.