صفحه نخست >>  عمومی >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۱۶ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۲:۰۲  ، 
کد خبر : ۳۳۱۱۵۸

نقش امام صادق در رونق عزای امام حسین

 امام حسین (ع) در روز دهم محرم‌الحرام (روز عاشورا) سال ۶۱ هجری قمری در کربلا به همراه یاران باوفایش مظلومانه به شهادت رسید.

 امام حسین (ع) در روز دهم محرم‌الحرام (روز عاشورا) سال ۶۱ هجری قمری در کربلا به همراه یاران باوفایش مظلومانه به شهادت رسید. روایاتی که در باب عزاداری حضرت امام صادق (ع) نقل شده، به مراتب بیشتر از روایات بقیه معصومین در این باب است و این چه بسا ناشی از شرایط خاصی که در زمان امام صادق (ع) پیش آمده بود.

امامت امام صادق علیه السلام از سال ۱۱۴ تا ۱۴۸ ق طول کشید که دوران نسبتا طولانی ۳۴ ساله را شامل می شد. از این مدت، ۱۸ سال در اواخر دوران اموی سپری شد و ۱۶ سال در اوایل دوران خلافت عبّاسی گذشت. امام صادق علیه السلام با استفاده از این شرایط، نسبت به بسط و گسترش فرهنگ اسلامی و شیعی تلاش وافری نمود و به تدوین و تعمیق فقه و مبانی و سنن شیعی همّت گمارد و شاگردان زیادی در این جهت پرورش داد. 

در این روایات امام صادق (ع) ضمن آنکه خود، به عزاداری و گریه می‌پردازد، به دیگران توصیه به عزاداری می‌کند و ثواب گریه بر اباعبدالله (ع) را بیان کرده است، همچنین در بعضی از روایات نقل شده است که خود حضرت (ع) از شعرا درخواست می‌کرد که برای آن حضرت شعر در عزای حضرت اباعبدالله بسرایند و امام نیز به شدت گریه می‌کردند. روایات زیادی از بزرگداشت واقعه کربلا و شهادت حسین بن علی(ع) و یارانش توسط این امام نقل شده است که به برخی از آن ها اشاره می‌شود:

 

گریه امام صادق با شعرخوانی جعفر بن عفان

زید شحام نقل می‌کند که گفت: ما و گروهی از کوفی‌ها در حضور امام جعفر صادق (ع) نشسته بودیم که جعفر بن عفان به حضور امام صادق مشرف شد. حضرت صادق وی را نزدیک خود جای داد و به او فرمود:‌ ای جعفر! گفت: لبیک! خدا مرا فدای تو کند. فرمود: به من این‌طور رسیده که تو خیلی خوب درباره امام حسین (ع) شعر می‌گویی؟ گفت: آری فدای تو شوم. فرمود: پس شعر بگو! وقتی وی شعر گفت: امام صادق (ع) به‌قدری گریه کرد که اشک‌های آن حضرت به گونه‌های صورت و ریش مبارکش فرو ریخت و افرادی هم که حضور داشتند گریان شدند.

 

سپس حضرت صادق (ع) فرمود: ‌ای جعفر! بخدا قسم ملائکه مقرب خدا شعر تو را که در اینجا برای امام حسین گفتی شنیدند و بیشتر از ما گریه کردند. ‌ای جعفر! خدا الساعه بهشت را بر تو واجب نمود و تو را آمرزید.

آنگاه فرمود: ‌ای جعفر! آیا زیادتر از این برای تو بگویم؟ گفت: آری‌ ای مولای من. فرمود: احدی نیست که درباره مصیبت امام‌ حسین شعر بگوید و گریه کند و دیگران را گریان نماید مگر اینکه خدا بهشت را بر او واجب می‌کند و او را می‌آمرزد. (رجال الکشی، ج۱، ص۲۸۹)

 

حال پریشان امام صادق در روز عاشورا

عبداللَّه بن سنان نقل می‌کند که گفت: من در روز عاشورا به حضور حضرت امام جعفر صادق (ع) مشرف شدم و آن بزرگوار را دیدم که رنگش تغییر کرده و اشک‌هایش نظیر لؤلؤ از چشمان مقدسش فرو می‌ریزد، من گفتم: یابن رسول اللَّه برای چه گریانی؟ خدا چشمان تو را گریان نکند! در جوابم فرمود: مگر تو غافلی، آیا نمی‌دانی که حسین بن علی (ع) در یک چنین روزی دچار مصیبت گردید.

گفتم: ‌ای آقای من، روزه گرفتن روز عاشورا چه صورت دارد؟ فرمود: روزه بگیر، ولی شب نیت آن را نکن. افطار کن ولی نه از روی شماتت. یک روز کامل را روزه نگیر: بلکه یک ساعت بعد از نماز ظهر یک شربت آب بیاشام، زیرا در یک چنین وقت بود که جنگ و جدال از آل رسول دست برداشت و ابتلاء آنان خاتمه یافت. در صورتی که تعداد سی جنازه از مردان ایشان روی زمین افتاده بود و این مصیبت برای پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) خیلی‌ ناگوار بود. اگر آن روز رسول خدا در دنیا زنده می‌بود شخصا در عزای آنان می‌نشست.

راوی می‌گوید: امام جعفر صادق (ع) بقدری گریه کرد که محاسن شریفش به‌وسیله اشک‌هایش تر شد. سپس فرمود: خدای سبحان نور را در روز جمعه در اولین روز ماه رمضان آفرید و ظلمت را در روز چهارشنبه که روز عاشورا بود خلق کرد، یعنی روز دهم ماه محرم الحرام. و برای هر کدام طریقی قرار داد.(مصباح المتهجد، ج۱، ص۷۸۲)

 

توصیه امام صادق به گریه بر امام حسین

مسمع بن عبدالملک کردین بصری نقل کرده: حضرت ابوعبداللَّه (ع) به من فرمودند: ‌ای مسمع تو از اهل عراق هستی، آیا به زیارت قبر حسین (ع) می‌روی؟

عرض کردم: خیر، من نزد اهل بصره مردی مشهور هستم و نزد ما کسانی هستند که خواسته این خلیفه را طالب بوده و دشمنان ما از گروه ناصبی‌ها و غیر ایشان بسیار بوده و من در امان نیستم از اینکه حال من را نزد پسر سلیمان گزارش کنند.

در نتیجه او با من کاری کند که عبرت دیگران گردد لذا احتیاط کرده و به زیارت آن حضرت نمی‌روم. حضرت به من فرمودند: آیا یاد می‌کنی مصائبی را که برای آن جناب فراهم کرده و آزار و اذیت‌هایی که به حضرتش روا داشتند؟ عرض کردم: بلی. حضرت فرمودند: آیا به جزع و فزع می‌آیی؟ عرض کردم: بلی به خدا قسم و بخاطر یاد کردن مصائب آن بزرگوار چنان غمگین و حزین می‌شوم که اهل و عیالم اثر آن را در من مشاهده می‌کنند و چنان حالم دگرگون می‌شود که از خوردن طعام و غذا امتناع کرده و به وضوح علائم حزن و‌ اندوه در صورتم نمایان می‌شود. حضرت فرمودند: خدا رحمت کند اشک‌های تو را (یعنی خدا به‌واسطه این اشک‌ها تو را رحمت‌ نماید، بدان قطعا تو از کسانی محسوب می‌شوی که به خاطر ما جزع کرده و به واسطه سرور و فرح ما مسرور گشته و بخاطر حزن ما محزون گردیده و به‌جهت خوف ما خائف بوده و هنگام مامون بودن ما در امان هستند، توجه داشته باش حتما و عن قریب هنگام مرگ اجدادم را بالای سرت خواهی دید که ملک‌الموت سفارش تو را خواهند نمود و بشارتی که به تو خواهند داد برتر و بالاتر از هر چیزی است و خواهی دید که ملک‌الموت از مادر مهربان به فرزندش به تو مهربان‌تر و رحیم‌تر خواهد بود. مسمع می‌گوید: سپس حضرت گریستند و اشک‌های مبارکشان جاری شد و من نیز با آن جناب اشک ریختم، پس از آن حضرت فرمودند: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی فَضَّلَنا عَلی‌ خلقه بالرّحمة و خصّنا اهل البیت بالرّحمة.

‌ای مسمع از هنگامی که امیرالمؤمنین (ع) شهید شدند زمین و آسمان بر ما ترحم کرده و می‌گریند و موجودی بیشتر از فرشتگان بر ما گریه نکرده است، ایشان اشک‌هایشان لا ینقطع جاری بوده و هرگز قطع نمی‌شود. توجّه داشته باش احدی بخاطر ترحم بما و به‌جهت مصائبی که بر ما وارد شده گریه نمی‌کند مگر آنکه قبل از آمدن اشک از چشمش حقتعالی او را رحمت خواهد نمود و وقتی اشک‌ها بر گونه‌هایش جاری گشت در صورتی که یک قطره از آنها در جهنّم بیفتد حرارت و آتش آن را خاموش و آرام می‌کند که دیگر برای آن حرارتی پیدا نمی‌شود. بدان کسی که به خاطر ما قلبش دردناک شود در روزی که موت و مرگش فرا برسد و ما را مشاهده نماید سرور و نشاطی برایش پیدا شود که پیوسته این سرور در او بوده تا در کنار حوض بر ما وارد گردد و هنگامی که محبّ و دوست‌دار ما اهل بیت بر حوض کوثر وارد شود سرور و فرح خاصّی در کوثر پیدا شود به حدّی که انواع و اقسام اطعمه‌ای را به او چشانده که وی مایل‌ نیست طعم آن غذاها زائد گردد. ‌ای مسمع: کسی که از آن حوض یک جرعه بیاشامد هرگز بعد از آن تشنه نشده و ابدا طلب آب نکند. (کامل الزیارات، ج۱، ص۱۰۸)

 

هر جزع و گریه‌ای مکروه است غیر از گریه برای امام حسین

پیرمردی با کمر خمیده بحضور آن حضرت مشرف شد و گفت: السلام علیک و رحمت اللَّه. امام صادق پاسخ سلامش را دادند و فرمودند: ای پیرمرد نزدیک من بیا. وقتی نزد آن حضرت آمد دست آن بزرگوار را بوسید و گریان شد. حضرت صادق به او فرمود: ‌ای پیرمرد چه چیزی تو را گریان کرد؟ گفت: یا ابن رسول اللَّه! من مدت صد سال است که به امید شما هستم می‌گویم: در این سال، در این ماه، در این روز (شما خروج خواهید کرد) ولی اثری از آن معلوم نیست. شما مرا ملامت می‌کنید که چرا گریه می‌کنم! امام جعفر صادق گریان شد و فرمود: ‌ای پیرمرد! اگر آرزوی تو به‌تاخیر بیفتد با ما خواهی بود و اگر درباره آن تعجیل شود روز قیامت با عترت رسول خدا خواهی بود. پیرمرد گفت: هرچه بعد از این از من فوت شود باکی نخواهم داشت.

حضرت صادق (ع) فرمود: ‌ای پیرمرد پیغمبر اسلام (ص) فرمود: انی تارک فیکم الثقلین، ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا: کتاب اللَّه المنزل و عترتی: اهل بیتی. یعنی من دو چیز پر بهاء را در میان شما می‌گذارم که اگر به آنها متمسک و متوسل شوید هرگز گمراه نخواهید شد! آن دو چیز عبارتند از: قرآن خدا که نازل شده و عترت من که اهل بیت من هستند. ‌ای پیرمرد تو میایی و در روز قیامت با ما خواهی بود. سپس امام صادق (ع) فرمود: ‌ای پیرمرد گمان می‌کنم که اهل کوفه باشی؟ گفت: نه. فرمود: پس اهل کجایی؟ گفت: فدایت شوم از اطراف کوفه می‌باشم. فرمود: تا قبر جد مظلومم امام حسین چقدر فاصله داری، گفت: نزدیک هستم‌. فرمود: چقدر به زیارت قبر امام حسین می‌روی؟ گفت: من زیاد آن حضرت را زیارت می‌کنم. حضرت صادق (ع) فرمود: خون امام حسین یک خونی است که خدا آن را مطالبه خواهد کرد. هیچ مصیبتی مثل مصیبت حسین دچار فرزندان فاطمه نشده و نخواهد شد. امام حسین با هفده نفر از اهل بیت خود در حالی شهید شدند که برای خدا نصیحت و صبر کردند. خدا هم بهترین جزاء صابرین را به آنان عطا کرد. هنگامی که روز قیامت فرا رسد پیامبر خدا با امام حسین در حالی می‌آیند که دستش بالای سرش خواهد بود و خون می‌چکد. آن حضرت می‌فرماید: پروردگارا از امت من جویا شو: برای چه پسر مرا کشته‌اند؟ حضرت صادق (ع) فرمود: هر جزع و گریه‌ای مکروه است غیر از جزع و گریه از برای امام حسین. (الامالی، ج۱، ص۱۶۱)

ایشان در روایت دیگری می‌فرمایند: نوحوا علی الحسین نوح الثکلی علی ولدها؛ نوحه کنید بر حسین، نوحه مادر بچه مرده. (فیض قلم ص۵۰)

 

برای عزای امام حسین باید گریبان‌ها چاک شود

ابن‌سدیر نقل می‌کند که از امام صادق (ع) در مورد مردی سؤال کردم که لباسش را برای پدر یا مادرش یا برادرش و یا یکی از نزدیکانش پاره کرده است. آیا این عمل او جایز است؟ امام (ع) فرمودند: پاره کردن لباس اشکالی ندارد. موسی (ع) برای‌ هارون (ع) پیراهن پاره کرد. البته پدر برای فرزند و مرد برای زنش نمی‌تواند پیراهن پاره کند. اما زن می‌تواند در عزای شوهرش لباسش را پاره کند و اگر پدر در مرگ فرزندش و مرد در مرگ همسرش چنین کرد، کفاره آن همانند شکستن قسم است و نماز این دو مادامی که کفّاره نداده‌اند و از عمل خود توبه نکنند، پذیرفته نیست. زمانی که زن به صورت خود چنگ بزند و یا موهایش را ببرد و یا بکند، برای بریدن مو باید برده‌ای را آزاد کند، یا دو ماه پشت سر هم روزه بگیرد یا شصت فقیر را غذا دهد. چنانچه صورتش را بخراشد و خون خارج شود و یا موی خود را بکند، کفاره شکستن قسم بر عهده او است. در لطمه به صورت، کفاره‌ای غیر از استغفار و توبه نیست و به تحقیق زنان بنی‌هاشم بر حسین بن علی (ع) گریبان چاک کردند و بر گونه‌ها نواختند و بر مانند او باید بر گونه‌ها نواخته شود و گریبان‌ها چاک شود. (تهذیب الاحکام، ج۸، ص۳۲۵)

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات