زمان آزمون بزرگ ملت ایران در 28 خرداد 1400 فرارسید و جهانیان، بیش از هر زمان دیگری رفتار انتخاباتی ایرانیان را نظاره میکنند. اگرچه دشمنان در چهار دهه اخیر، همواره برای تأثیرگذاری بر انتخابات در جمهوری اسلامی تلاش کردهاند؛ ولی انتخابات 28 خرداد 1400، دومین انتخابات مورد طمع بیگانگان و جریان ضدانقلاب برای پیادهسازی یک نقشه شیطانی در بستر آن است. اولین توطئه بزرگ با الگو قرار دادن کودتاهای مخملی در بستر انتخابات دهمین دوره ریاستجمهوری اسلامی، طراحی شد و با اجرای آن، فتنه عمیق آمریکایی- صهیونیستی با خسارتهای فراوان پدید آمد. در آن انتخابات، دروغ بزرگ «تقلب» پیش از انتخابات و شعار «رأی من کو؟» بعد از انتخابات، از رمزهای فتنه و آشوب بود.
انتخابات 28 خرداد نیز به دلیل شکستهای راهبردی دشمن از یکسو و مشکلات داخلی کشور از دیگر سو، مورد طمع جبهه استکبار واقعشده و تلاش میکنند تا در بستر آن، برنامهها و سناریوهای تدارک دیده شده از قبل را به اجرا درآورند. در این انتخابات، دشمنان، جریان ضدانقلاب خارجنشین و منحرفان داخلی، به طور همزمان، میزان مشارکت، سلامت و امنیت انتخابات را نشانه رفتهاند. شعار «رأی بی رأی» قبل از انتخابات و شعار «دولت تحمیلی» برای بعد از انتخابات، ازجمله رمزهای فتنه و آشوب برای این انتخابات است. در این انتخابات جبهه مقابل انقلاب و نظام اسلامی، دو هدف عمده را دنبال میکند: 1- کاهش مشارکت برای چالشآفرینیهای بعدی، 2- جلوگیری از تشکیل یک دولت انقلابی و تحولگرا. تمام نظرسنجیهای معتبر انجامگرفته، حکایت از آن دارد که دشمنان، ضدانقلاب و منحرفان داخلی، آرزوی مشارکت پایین در این انتخابات را به گور خواهند برد و به حول و قوه الهی مشارکت قابل قبولی شکل میگیرد.
و اما برای ناکام گذاشتن دشمنان برای جلوگیری از پدیدآیی یک دولت انقلابی که تنها راه علاج دردهای مزمن کشور است، هوشمندی بالایی لازم است. نیروهای جبهه انقلاب و دلسوزان کشور، باید به منطق رأی خود توجه داشته باشند؛ منطق درست برای رأی دادن به یکی از کاندیداها، درحالیکه همه آنان قابلاحترام بوده و هر یک برای جبهه انقلاب ظرفیتی به شمار میآیند، آن است که کدامیک براساس نظرسنجیها، از اقبال مردمی بیشتری برخوردار است و احتمال رأیآوری و پیروزی او در انتخابات بیش از دیگران است. با این منطق رأی، میتوان از توزیع آرا جلوگیری کرد.