حضور پرشور و میلیونی مردم در انتخابات ۲۸ خرداد همچنان در صدر اخبار رسانه ها و شبکه های منطقه ای و بین المللی قرار دارد در این میان رسانههای معاند تلاش می کنند با القاء پایین بودن میزان مشارکت نسبت به سایر دوره های دوازده گانه و بدون بررسی عوامل کاهنده صرفاً ناامیدی و رویگردانی جامعه از نظام را پمپاژ کنند و البته رسانههای و شبکههای منصف و واقعبین با بررسی کارشناسی این درصد از مشارکت یعنی ۴۸ درصد را با توجه به اقتضائات و شرایط کشور قابل قبول توصیف می کنند در فرمایشات رهبر معظم انقلاب در 4/7 نیز این حضور به" حقا و انصافاً یک حماسه" تعبیر شد.
در تبیین چرایی حماسه ساز بودن این حضور و این که ملت در انتخابات چه کرد به موارد زیر اشاره می کنیم:
1- پیروزی در جنگ احزاب و غلبه بر سازمان تحریم
28 خرداد را می توان نمادی از روز جنگ احزاب دانست زیرا تمام کفر و نفاق و یهود و نظام سلطه با تمام توان و امکانات و قابلیتها به صحنه آمدند تا از شرایط اعتراضی جامعه در آستانه انتخابات که معلول عملکرد و ناکارآمدی کارگزاران اجرایی کشور بود نهایت استفاده را برای تحریم مشارکت اتخاذ کند . نزاع مشارکت- تحریم اصلیترین نزاع این جنگ بود و یک طرف دیگر این جنگ ملتی بود که با همه اعتراض داشتن ها و گله مندی ها و شکوه ها و ناکارآمدی ها و سوء مدیریت ها و بی تدبیری ها خود را در مواجهه با نظامی می دید که فقط یک فقره آن سردار دلها بود که برای حفظ این حرم جانفشانی کرده بود و پس از آن این ملت مطالبه انتقام سخت را از نظام کرده بودند حالا این ملت در معرض یک تصمیم قرار گرفته بود انتقام سخت و ادامه راه حاج قاسم و یا انفعال و وادادگی و به فراموشی سپردن انتقام سخت در اینجا بود که ملت با تشخیص درست و در لحظه درست انتخابات و انتخاب را در مسیر آرمانهای انقلاب قرار داد و در این نزاع تحریم- مشارکت، تحریم را ضربه فنی کرد و با حضور حماسی خود چشم جهانیان را مات و مبهوت خود کرد پس کوتاه سخن آن که، حماسه شد چون چشم جهانیان را خیره خود کرد و با حضور خود باطل السحر سناریوی تحریمکنندگان شد.
2- بصیرت در بزنگاه تشخیص و درک صحنه تقابل
حماسه شد چون در بزنگاه تشخیص و بصیرت، دریافت که حساب ناکارآمدان و مدیران ضعیف و منفعل مرهون انتخاب نادرست بوده است و انتخاب نادرست را باید با انتخاب درست جبران کرد نه با عدم مشارکت و قهر با صندوق و این درک و تشخیص ریشه در بصیرت دارد که حساب اصل انقلاب را از حساب ناکارآمدان جدا کرد و در میانه ای که موجی از سرخوردگی و ناامیدی متاثر از فضای مجازی و ماهواره ها و شرایط اعتراضی و منحرفان داخلی برای عدم مشارکت شکل داده بودند خود را از گرداب عملیات روانی بیرون کشید و با حضور خیرهکننده و حماسی برگ زرین دیگری در کارنامه افتخارات خود افزود.
3- تحمیل شکست به جریان نئولیبرالیزم
یکی از عوامل اصلی کاهش مشارکت در فراز و نشیب دوره های دوازده گانه ریاست جمهوری حضور جریان نئولیبرال با آموزههای سرمایهداری غربی در مصدر کار بوده است که این در مصدر بودن در نهایت به مشارکت گریزی تبدیل شده است زیرا جریان نئولیبرالیسم خود را فقط به سود محوری و اندیشه منفعتطلبی صرف خلاصه می کند و این نگاه با آموزههای کشور انقلابی و آرمانگرا بسیار فاصله دارد و انسان ها را از هم دور می کند و سطح مشارکت را کاهش میدهد و نوعی سیاست گریزی ایجاد میکند و در این زمان است که تعامل و مراودات اجتماعی رنگ میبازد و کاهش مشارکت یکی از تبعات اتخاذ چنین سیاستی می باشد. دقیقاً در پایان دوره دوم مرحوم آقای هاشمی و دوره دوم آقای خاتمی و دوره دوم آقای روحانی این افت مشارکت محسوس است اما برعکس هر گاه نگاه های ارزشی و عدالت طلبانه و آرمان خواهانه معطوف به واقع گرایی ترویج شده رشد مشارکت را داشتیم به عنوان مثال در سال های ۸۴ و ۸۸ این افزایش مشارکت رشد صعودی پیدا کرده است پس انتخابات ۲۸ خرداد یک حماسه شد چون یک نه محکم به سیاستهای نئولیبرالیزم بود که حاصلی جز تنگنای اقتصادی و سختی معیشت ایجاد نکرده بود و این درک درست از شرایط صحنه مرهون فهم درست و ضرورت حذف این جریان از صحنه اجرایی کشور بود که با این حماسه رقم خورد.
4- اهتمام برای تغییر وضع موجود با مشارکت آگاهانه و عبور از یاس و ناامیدی
به یک حماسه تبدیل شد چون بر موج سرخوردگی و ناامیدی برای تغییر وضع موجود پایان داد و آغازی برای شروع مقتدرانه شد انصافاً در هیچ دورهای این حجم از سرخوردگی و ناامیدی برای مشارکت وجود نداشت هم از جهات بیرونی و هم از جهات ناکارآمدی داخلی و آب به آسیاب ریزان دشمن که تحریم را کلید زده بودند ولی این حجم سنگین از سرخوردگی ناگهان به موجی از امید و نشاط برای تغییر صحنه تبدیل شد و مشارکت میلیونی را رقم زد این تغییر ذائقه از سرخوردگی به نشاط و امیدواری چیزی جز اراده خداوند متعال نبود که هدایت دلها به دست اوست و قدم ها بدون اذن و اراده او به سمت صندوق حرکت نمی کرد هر رای یک عنایت الهی بود و خداوند قادر متعال میخواست اراده خود را برای حفظ انقلاب از طریق اسباب خود یعنی مردم ایجاد کند و از همین رو بود که رهبر عزیزمان فرمودهاند باید سجده سپاس و شکرگزاری از خداوند به خاک سایید. پس حماسه شد چون همانطور که خدا خرمشهر را آزاد کرد همان خدا ۲۸ خرداد را به صحنه حماسی تبدیل کرد ، اوج سرخوردگی را به اوج امیدواری و حضور تبدیل کرد.
5- پیروزی بر ابرجریانهای طرفدار حفظ وضع موجود
به یک حماسه تبدیل شد چون مردم ابر جریان ها را ناامید کردند و شکست سنگینی را به آنها تحمیل کردند. جریان سنگین رسانه های معاند با هدایت از بیرون، جریان فتنه، جریان انحراف، جریان نئولیبرالیزم ،جریان نرمش و سازش با غرب و جریان طرفداران غرب در داخل کشور یا همان تقیزادههای داخلی و تمام این تحمیل شکست سنگین فقط در یک روز اتفاق افتاد یک روز حماسی و افتخار آفرین و همانطور که رهبر انقلاب فرمودند ملت از این انتخابات و انتخاب خیر خواهد دید. انشاالله.