تحریم های آمریکا در تمام بیش از چهل سال پیروزی انقلاب اسلامی ایران به اشکال مختلف با ما بوده است. تشدید تحریم ها در دوران آقای ترامپ و تحمیل تحریم های بانکی و مالی ما را در موقعیت خطیرتری نسبت به گذشته قرار داد. موقعیتی که احساس شد برای پایان دادن به اثر گذاری تحریم ها باید سیاست هایی اتخاذ شود تا تحریم های اقتصادی خنثی وحتی روی اقتصاد ایران اثر سویی نداشته باشد.
این مساله به قدری حائز اهمیت است که حتی رهبر معظم انقلاب نیز به دولت تاکید کردند، گمان کنید تحریم ها وجود دارد و لغو نمی شود لذا برای راهبری اقتصاد ایران براین اساس برنامه ریزی صورت بگیرد. این موضوع راهکار رسمی جمهوری اسلامی ایران برای خنثی کردن تحریمهاست.
ایران در حال حاضر تحت دو تحریم آمریکا قرار دارد، هر چند یکی از تحریمها اسمی است و عملا از دایره تحریم شدگی خارج شده است. تحریم کالا و تحریم پولی.
بی تردید هنگامی که ایران در سال گذشته نزدیک به 80 میلیارد دلار با کشورهای مختلف مراوده مالی و تجاری داشته است این موضوع را تایید می کند که براساس آمار و ارقام رسمی تجارت کالایی که در بیست سال اخیر رقم تجارت کالایی ما همین میانگین بوده است پس عملا تحریم اقتصادی کالایی بر روی جمهوری اسلامی ایران تاثیر گذار نیست، لذا به پایان رسیده است.
قابل ذکر است که در دنیای امروز نه تنها ایران، بلکه هیچ کشوری از نظر اقتصادی قابل تحریم نیست. در نظام اقتصادی فعلی جهانی سازی شده که میلیون ها شرکت در کشورهای مختلف با هم مراودات تجاری دارند قطعا آمریکا قادر به رهگیری فعالیت همه این شرکت ها برای عدول از دستورات و موانع تحریمی قائل شده خود علیه کشورهایی مثل ایران نیست.
راهکار دیگری که آمریکا برای عدم واردات وصادرات کالا می تواند انجام دهد اشغال کردن بنادر کشورهاست که این مساله هم ازاساس منتفی است، بنابراین هر گونه تحریم کالایی برای ایران زیر سوال می رود و رد شدنی است وکارکرد و اثرات خود را در دنیای پیچیده امروز از دست داده است.
لذا با تنوع وارداتی وصادراتی که ایران در اوج تحریمهای اعمال شده توسط آمریکا داشته است به صراحت می توان به این موضوع اذعان کرد نقل و انتقال کالا تحریم ناپذیر است و ایران تحریم نیست. تجار و فعالان اقتصادی کالاهای مد نظر خود را وارد یا صادر می کنند، لذا برخی که بر روی تاثیرات تحریم کالایی تاکید می کنند کاسبان سیاسی هستند که منافع عمومی را فدای منافع خصوصی و گروهی و جناحی خود می کنند.
آن سوی قضیه تحریم ها که البته بخش مهمی است، تحریم پولی است. عدم استفاده ایران از سوئیفت و قطع ارتباط شبکه بانکی جهانی با نظام بانکی جمهوری اسلامی ایران. مسلما در چنین فضایی برای تبادلات مالی وپولی هزینه مضاعفی به فعالین اقتصای تحمیال می شود. وارد کننده و صادر کننده در ازای واردات و صادرات باید پول بدهد وبگیرد، لذا مجبور به نقل و انتقال پولی است. در این موضوع نیز با شکل گیری شبکه صرافیها بخش بزرگی از مشکل نقل و انتقالات مالی و تحریم های بانکی حل شده است. ضمن اینکه می توان گفت در شش ماه گذشته هزینه نقل و انتقال پول زیر یک و نیم درصد بوده که البته در بسیاری از کشورها زیر نیم درصد است.این موضوع نشان می دهد ما با راه اندازی واستفاده از ظرفیت صرافیها تحریم پولی را هم دور زدهایم.
قطعا در شرایط تحریم بانکی و سوئیفت اگر به دنبال استفاده از این شبکه مالی بین المللی باشیم می توانیم با انعقاد پیمان های دوجانبه و چند جانبه با کشورهای مختلف از جمله همسایگانی مثل سوریه، عراق، افغانستان و ارمنستان وبا استفاده از سوئیفت روسیه و چین که هر کدام از این شبکه های مالی با بیش از ۴۰ کشور دنیا همگاری می کنند می توانیم این بار هم به صورت مستقیم تحریمهای مالی و بانکی آمریکا را بی اثرو خنثی کنیم.
قدرت های بزرگ اقتصادی مثل چین و روسیه که خطر اخراج آنها از سوئیفت به دلیل برخی تنازعات اقتصادی با آمریکا محتمل بود بلافاصله دست به کار شدند و با راه اندازی شبکه مالی خود با کشورهای مختلفی که به این شبکه پیوستند به تدریج تعاملات مالی و تجاری خود را با ارزهای ملی خود نه با دلار دنبال کردند. این در حالی است که متاسفانه با اینکه ایران بیش از چهل سال گذشته تحت تحریم های آمریکا بوده است اما همچنان با دلار آمریکا فعالیت های تجاری و بین المللی خود را دارد، یعنی اقتصاد ایران دلاریزه شده است این در حالی است که با پیوستن به شبکه سوئیفت روسیه و چین می توانیم به سهولت تحریم های مالی و بانکی آمریکا را نیز خنثی کنیم.