تاریخ انتشار : ۲۰ آبان ۱۴۰۰ - ۰۶:۱۸  ، 
کد خبر : ۳۳۴۵۳۱

اخبار ویژه ۲۰ آبان

روزنامه کیهان**

بُرد - بُرد اگر واقعیت داشت ۶ سال پسابرجام را به مذاکره نمی‌گذراندید

معاون وزیر علوم در دولت اصلاحات می‌گوید: مذاکرات آتی در وین باید بُرد - بُرد باشد و برای این که به بن‌بست نرسد، از همان جایی از سر گرفته شود که در دوره قبل متوقف شد.
غلامرضا ظریفیان به نامه‌نیوز گفت: چند فاکتور تعیین‌کننده در مذاکرات وجود دارد و مهم‌ترینِ آن‌ها ریل‌گذاری‌هایی است که تیم مذاکره‌کننده قبلی از خود به جای گذاشتند که آن ریل‌گذاری‌ها با نظر نهاد‌های بالادستی هم بود و صرفا تصمیم دولت وقت نبود. حالا اگر دولت جدید می‌خواهد مذاکرات بدون دردسر پیش برود باید بکوشد که بر همان ریل گذشته حرکت کند.
او ادامه داد: «نکته دیگر این است که باید دید چه‌قدر دولت آقای رئیسی می‌خواهد میراث دستگاه دیپلماسی دولت آقای روحانی در بحث مذاکرات را بپذیرد؟ آن‌طور که آقای ظریف گفته بود و بر اساس گزارش‌های موجود، مذاکرات وین به نتایج مهمی رسیده بود و تا توافق نهایی مسیر طولانی‌ای باقی نمانده بود. حالا در این شرایط باید دید که دولت آقای رئیسی می‌خواهد آن مسیر را ادامه دهد یا نه».
این فعال سیاسی بیان کرد: «برخی اظهارنظر‌های اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها نشان می‌دهد آن‌ها تمایل دارند مباحث جدیدی را به مذاکرات اضافه کنند و این کار می‌تواند در مسیر مذاکرات خلل ایجاد کند به همین دلیل بهتر است ایران بر نقطه‌ای تأکید کند که مذاکرات در دور قبل متوقف شد، زیرا اگر قرار چارچوب جدیدی تعریف شود، ممکن است طرف‌های غربی بحث‌هایی فرابرجامی را پیش بکشند و ایجاد بن‌بست در مذاکرات برای هیچ‌یک از طرفین مناسب نیست».
ظریفیان گفت: «ما باید به دنبال مذاکره‌ای با نتیجه‌ای بُرد - بُرد باشیم. اساسا برد و باخت در مذاکره آسیب‌زاست. تیم مذاکره‌کننده کنونی باید از تجربیات گذشتگان استفاده کنند؛ هم از تجربیات مذاکرات در دوره آقای جلیلی و هم در دوره آقای ظریف. همه دیدیم که در دوران آقای جلیلی مذاکرات به بن‌بست رسید. مذاکرات جای بیانیه‌خواندن نیست و مذاکره‌کنندگان باید وارد چالش و دیالوگ شوند».
اظهارات ظریفیان در حالی مطرح می‌شود که اولاً تیم مذاکره‌کننده چه در مذاکرات پیش از برجام و چه در مذاکرات پس از روی کار آمدن دولت بایدن، بار‌ها از خطوط قرمز عبور کرد و کوتاه آمد و با این وجود، زیاده‌خواهی آمریکا و غرب متوقف نشد؛ بنابراین برقراری «این همانی» میان سیاست‌های نظام و عملکرد تیم مذاکره‌کننده، خلاف واقعیات است.
ثانیاً تخطئه مذاکرات در دوران آقای جلیلی برای اثبات عملکرد تیم روحانی در حالی است که اگر مذاکرات برجام واقعا معتبر و قابل دفاع بود، نباید به امکان عهدشکنی و زیاده‌خواهی پیاپی آمریکا در سه دولت اوباما و ترامپ و بایدن ختم شود. این هنر نیست توافقی را امضا کنید که امتیازات نقد را یکجا از شما بگیرد و وعده‌های سراسر نسیه به شما بفروشد، و ضمناً اجازه طلبکاری به طرف عهدشکن با وجود خدعه و خیانت بدهد.
اگر امثال آقای ظریفیان بگویند این‌گونه نیست، باید پرسید پس چرا دولت روحانی، ۵ سال پس از اجرای تعهدات خود را سرگرم مذاکرات پیاپی (از جمله ۶ دور مذاکره بی‌حاصل اخیر) برای گرفتن حقوق ایران کرده است؟
ثالثاً مدعیان باید مصداقاً بگویند تیم آقای ظریف در ۶ دور مذاکره اخیر، واقعاً به کدام نتایج مهم رسیده بود؟ آیا آمریکایی‌ها به عنوان طرف خارج شده از توافق، پذیرفته بودند برای راستی‌آزمایی و جبران کاری که کرده‌اند، همه تحریم‌های پسابرجامی را لغو کنند؟ یا تضمینی ارائه بدهند که کلاهبرداری ۶ سال گذشته را مجدداً مرتکب نمی‌شوند؟!
رابعاً این چه استدلال غلطی است که، چون طرف مقابل ممکن است بحث‌های جدیدی را پیش بکشد، ما برگردیم و مذاکرات را از همان نقطه پایان از سر بگیریم؛ نقطه‌ای که با وجود تنازل طرف ایرانی، موجب سرعقل آمدن آمریکا نشده بود؟!

خامساً، «بُرد - بُرد» همان رویه‌ای بود که همه امتیازات هسته‌ای را واگذار کرد و مُشتی وعده نسیه گرفت. طرف ایرانی در برجام، بخش مهمی از حقوق خود را - که مورد تأیید و امضای معاهده ان‌پی‌تی- است، به شکل داوطلبانه واگذار کرد؛ بنابراین برجام از ابتدا هم توافق «بُرد - بُرد» نبود؛ اما حتی اگر چنین هم بوده باشد، اکنون درباره طرف زیاده‌خواه و ناقض توافق نمی‌توان قائل به «مذاکره بُرد - بُرد» (به معنای واگذاری دوباره امتیاز برای گرفتن همان حق حداقلی خود در برجام) بود.

آمریکا باید به برجام پایبند باشد، چون سند ضمیمه قطعنامه ۲۲۳۱ است

حجم مغالطه در روزنامه زنجیره‌ای غربگرا برای توجیه رویکرد متکبرانه آمریکا در مذاکرات برجامی شدت گرفته است.
در این زمینه روزنامه اعتماد در یادداشتی نوشت: «سخنگوی وزارت خارجه می‌گوید: دولت بایدن درصورت بازگشت به برجام باید ضمانت دهد که دولت‌های بعدی آمریکا از آن خارج نشوند. پاسخ طرف آمریکایی به این اظهارنظر قابل حدس است. آن‌ها خواهند گفت که برجام بر اساس اختیارات رئیس‌جمهور آمریکا به امضا رسیده و از جنس «معاهده» نیست که رئیس‌جمهور آینده قادر به خروج از آن نباشد؛ بنابراین اگر جمهوری اسلامی پیشاپیش خواهان ضمانت لازم برای تعهد روسای جمهور آینده آمریکا به برجام است، باید آن را به صورت معاهده‌ای بین دو کشور درآورد. تبدیل توافقنامه برجام به معاهده، اما مستلزم تصویب آن در کنگره آمریکاست که آن هم در صورتی امکان‌پذیر است که تمام مسائل مورد اختلاف دو کشور را دربرگیرد...
به‌طوری که رضایت حداقل شماری از اعضای جمهوری‌خواه کنگره را برای دادنِ رای مثبت به آن جلب کند. آیا طرف ایرانی برای برداشتن چنین گامی آماده است؟ و اگر نیست، چگونه خواهان دریافت تضمین از رئیس‌جمهوری است که اساسا فاقد اختیار لازم برای ارایه ضمانت در این زمینه است؟ این درست به آن می‌ماند که وقتی ۳ کشور اروپایی در سال ۸۲ توافقنامه سعدآباد را با دولت سیدمحمد خاتمی امضا کردند، از او می‌خواستند که ضمانت دهد توافق بعد از پایان ریاست جمهوری او نیز پایدار می‌ماند. آیا خاتمی اختیارِ ارایه چنین تضمینی داشت؟ و اگر به فرض تضمین هم می‌داد، باز چه تضمینی وجود داشت که دولت محمود احمدی‌نژاد توافقنامه را لغو نکند؟
بنابراین، روشن است که بایدن نمی‌تواند درباره تعهد رئیس‌جمهور بعدی آمریکا به برجام ضمانت دهد. تازه اگر هم چنین ضمانتی دهد، در حد حرف خواهد بود؛ چرا که باز رئیس‌جمهور بعدی بنابه اختیارات خود می‌تواند از آن خارج شود. با چنین وضعیتی، پس چاره چیست؟ آیا ایران باید در جهت احیای توافقنامه‌ای بکوشد که شاید ۳ سال دیگر توسط رئیس‌جمهور بعدی آمریکا لغو شود؟
واقعیت این است که توافقات بین کشور‌ها در صورتی بادوام و پایدار می‌ماند که منافع دوجانبه‌ای را تامین کند یا مانع زیان و ضرری برای هر یک از دو طرف شود. اگر منافع مشترک دو کشور مورد نظر باشد و بر مبنای آن توافق صورت گیرد، این خودش بزرگ‌ترین تضمین برای بقای توافقنامه‌هاست. هر توافقی که در مراحل بعد از امضای آن، منافع یکی از دو طرف را تامین نکند، معمولا ازسوی طرفی که خود را در موقعیت برتر احساس کند، لغو و با به شکل دیگری مختل می‌شود و تضمین‌های مرسوم هم مانع آن نخواهند شد. بنابراین، اگر جمهوری اسلامی خواهان تضمین بقای برجام پس از دولت بایدن است، قاعدتا باید در جهت کشف منافع مشترک با آمریکا بکوشد و آن‌ها را در درون یا بیرون برجام دنبال کند. چنین سیاستی نه تنها سبب استحکام برجام می‌شود، بلکه خروج رئیس‌جمهور آینده آمریکا از آن را به امری غیرممکن تبدیل می‌کند.
در این میان بحثِ اعتماد بین دو کشور نیز از همین جنس است. کشور‌ها به‌عنوان بازیگران بین‌المللی قاعدتا نه می‌توانند به همدیگر اعتماد کامل داشته باشند و نه قادرند بی اعتماد مطلق باشند. اعتماد کامل به ساده‌لوحی و بی‌اعتمادی مطلق به عدم امکان هرگونه توافق و تفاهم و گفتگو و در شرایطی به تشنج و خصومت و جنگ رهنمون می‌شود.
تحلیل روزنامه اعتماد از جهات متعدد، غلط است و سندی برای محاکمه طیف متبوع خویش می‌باشد. چه اینکه همین طیف پیش از توافق برجام، ادعا می‌کردند آمریکا هم مؤدب و قابل اعتماد است و هم نمی‌تواند از برجام خارج شود و امضای وزیر خارجه‌اش تضمین معتبر است. همان زمان و در حالی که کنگره آمریکا در حالی که با سخت‌گیری، امکان زیاده‌خواهی در مذاکرات را به دولت اوباما می‌داد و خواستار گزارش‌های سه ماهه برای تایید پایبندی ایران و امکان ادامه تعلیق برخی تحریم‌ها می‌شد، طیف غربگرا با گروگان گرفتن معیشت مردم و سنجاق کردن آن به مذاکرات، مجلس را تحت فشار گذاشته بود تا بدون هیچ رفتار متقابلی، برجام را بدون کمترین تغییر و تعدیلی، به عنوان یک توافق تعهدآور (معاهده) تصویب کند.
غربگرایان آن زمان نمی‌گفتند که برجام برای آمریکا تعهدآور نیست، اما قرار است درباره ایران معاهده الزام‌آور محسوب شود.
از سوی دیگر ادعای الزام‌آور نبودن برجام برای دولت آمریکا در حالی است که برجام، سند ضمیمه قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت محسوب می‌شود و دولت آمریکا - فارغ از اینکه دموکرات‌ها سرکار باشند یا جمهوری‌خواهان و کنگره، ترکیب و نظرش چه باشد - باید به قطعنامه و امضای خود پای برجام متعهد باشد.
غربگرایان (و از جمله روزنامه اجاره‌ای اعتماد) همچنین به هنگام بزک کردن برجام نگفته بودند که برای اجرای برجام لازم است دوباره و چندباره با آمریکا مذاکره شود و «تمام مسائل مورد اختلاف حل شود» - بخوانید امتیازات جدید به آمریکای مستکبر و سیری‌ناپذیر واگذار شود- تا آمریکا (شاید) به تعهد خود در توافق عمل کند! ضمن این که همین حال هم نمی‌تواند تضمین بدهند که حتی اگر امتیازات جدید واگذار شد، دولت مستکبر آمریکا دبه نکند. آن‌ها قادر نیستند بگویند حدیقف- سیر شدن - دولت مستکبر آمریکا کجاست که حتی به متحدان و شرکای خود هم خیانت می‌کند؟ برای مثال توضیح نمی‌دهند آمریکا با چه توجیهی، معاهده ان‌پی‌تی را که از بانیان آن است، زیرپا می‌گذارد و دائماً بمب هسته‌ای تولید می‌کنند؟ یا چرا شورای امنیت را که جزو مؤسسان و دارندگان حق وتو در آن است، بار‌ها دور زده و به شکل خودسرانه، جنگ راه انداخته است؟ آیا در این موارد هم مثلاً با ایران طرف بوده است؟ یا ماجرا به ذات استکباری‌اش برمی‌گردد؟

اما درباره مقایسه خروج آمریکا از برجام با موضوع عدم پایبندی دولت بعد از خاتمی به توافق سعدآباد، هم این مقایسه مع‌الفارق و غلط است. نخست این که توافق سعدآباد، سند ضمیمه قطعنامه شورای امنیت نبود، دوم اینکه تعهد طرفینی بود که آن را هم مثل برجام، طرف غربی زیرپا گذاشت. بنابراین، ایران ناچار از مقابله به مثل (پس از دو سال تعلیق داوطلبانه برنامه هسته‌ای) شد؛ و سوم؛ توافق سعدآباد (و بروکسل و پاریس)، نه توسط دولت بعدی ایران بلکه توسط خود دولت خاتمی که امضا شده بود، به خاطر عهدشکنی غرب، لغو گردید و فعالیت‌های هسته‌ای از سر گرفته شد؛ بنابراین در آنجا هم طرف عهدشکن غرب بود و نه ایران. ایران آن زمان به مدت ۲ سال و در موضوع برجام، به مدت ۵ سال در برابر خدعه و عهدشکنی‌های غرب صبر کرد و سپس تصمیم به تغییر سیاست همکاری یکطرفه گرفت؛ و بالاخره درباره منافع مشترک، باید گفت طرف مظلوم با طرف ظالم، نمی‌تواند منافع مشترک داشته باشد. نمونه روشن این ادعا همکاری دولت خاتمی با آمریکا در ماجرای اشغال افغانستان (به بهانه مبارزه با طالبان) است که دولت بوش جواب این حسن‌نیت را با تهدید ایران به حمله اتمی و قرار دادن در فهرست محور شرارت و تحریم‌های جدید داد. همین رفتار در ماجرای همکاری مرحوم هاشمی با دولت بوش پدر برای آزادی گروگان‌های آمریکایی در لبنان رخ داد، اما طرف آمریکایی که مدعی بود «حسن نیت، حسن نیت می‌آورد»، پس از آزادی گروگان‌هایش، درباره وعده لغو تحریم‌ها دبه کرد!

حاکمیت با ادبیات امثال حجاریان حق دارد به اصلاح‌طلبان اعتماد نکند

ارگان حزب کارگزاران ضمن تخطئه مواضع رادیکال سعید حجاریان و برخی مدعیان اصلاح‌طلبی نوشت: ادبیات جنگی با اصلاح‌طلبی سازگار نیست.
روزنامه سازندگی نوشت: به تازگی سعید حجاریان نظریه‌پرداز و فعال سیاسی در مصاحبه‌ای به آسیب‌شناسی عملکرد اصلاح‌طلبان و روند اصلاح‌طلبی در ایران پرداخته است. حجاریان سیاست و نقشه راه را فتح سنگر به سنگر یعنی گرفتن ریاست جمهوری، مجلس، شورا‌ها و مطبوعات ذکر کرده است.
به نظر نگارنده ایشان فقط برخی اشکالات را برشمرده و نسبت به یکی از مهمترین مشکلات اصلاح‌طلبی غفلت ورزیده‌اند. اتفاقا این ایراد ایشان و تعابیر و واژگانی که برای طراحی نقشه راه اصلاح‌طلبی به کار برده‌اند برمی‌گردد. شخصا سال‌هاست به این تعبیر فکر می‌کنم و از خودم می‌پرسم چگونه می‌شود با انتخاب این ادبیات از دموکراسی، پذیرش دیگری، گفتگو، تساهل و رواداری و حکومت مدرن حرف زد؟ دوم اینکه وقتی نقشه راه اصلاح‌طلبان را «فتح سنگر به سنگر» همه ارکان حاکمیتی و غیر‌حاکمیتی تعریف می‌کنید و برای آن برنامه‌ریزی می‌کنید انتظار دارید جناح مقابل در برابر شما چه منشی در پیش بگیرد؟ آیا کاربرد این تعبیر جز اینکه جناح مقابل را به این نتیجه می‌رساند که شما درصدد حذف آن‌ها از صحنه سیاسی بوده و هیچ خط قرمزی هم برای فتح این سنگر‌ها ندارید؟
به نظر جنابعالی این سیاست و عملکرد جز شکل دادن یک رقابت ستیزه‌جویانه به کجا می‌انجامد؟ آیا تدارک برای حذف جناح مقابل به تمامیت‌خواهی اکثریت ختم نمی‌شود؟ جناب حجاریان شما بهتر از من می‌دانید که هر معنا و مفهومی باید بر واژگان و تعابیر مناسب آن بار شود. چگونه می‌توان با بهره بردن از واژه‌ها، تعابیر و ادبیات جنگی از رفرم، گفتگو و مذاکره و زندگی مسالمت‌آمیز در کنار یکدیگر حرف زد؟ امروز که به سال‌ها و رویداد‌ها نگاه می‌کنم فکر می‌کنم گرچه ما به عنوان مخاطبان شما بطور دقیق آینده آن سیاستگذاری را نفهمیدیم، اما همرزمان شما در جناح مقابل که با ادبیات جنگی بیشتر دمخور بودند بهتر متوجه معنای «فتح سنگر به سنگر» شدند! به همین دلیل با تمام قوا به مقابله با آن برخاستند. جالب اینکه بعد از گذشت این همه سال می‌فرمائید «یک وقتی فقط سنگر را فتح می‌کنید و یک وقتی حفظ هم می‌کنید، این دو مکمل هم هستند» از شما می‌پرسم چگونه باید سنگر‌ها (بخوانید نهاد‌های حاکمیتی) فتح شده را حفظ می‌کردیم؟ مگر در تصورات اصلاح‌طلبانه برای کنشگری سیاسی راهی جز پیگیری قانونی وجود دارد؟ احتمالا هزینه نگهداشتن سنگر‌ها به قول دوست نزدیک شما اکبر گنجی تبدیل افراد به سوخت اصلاحات بود؟

جناب حجاریان از قدیم گفته‌اند از کوزه همان برون تراود که در اوست. نتیجه ادبیات و روشی که جنابعالی و دوستانتان برای طراحی نقشه راه و پیشبرد اصلاحات به کار گرفتید همین شرایطی است که اصلاحات در آن قرار دارد، یعنی تبدیل رقابت سیاسی به بازی مرگ و زندگی و تحریک جناح مقابل به اینکه از فرصتی که به اصلاح‌طلبان برای نقش‌آفرینی در صحنه سیاسی داده توبه کند. در این زمین بازی، اصلاح‌طلبی شکست خورد، چون بین اهدافی که داشت و ابزاری که برای رسیدن به آن به کار برد تضاد وجود داشت. نمی‌خواهم نقش عملکرد جناح مقابل در شکل‌گیری این روند را نادیده گرفته و هم‌چیز را به عملکرد اصلاح‌طلبان و نقش شما تقلیل دهم، بلکه از شما می‌خواهم عمیق‌تر به بازخوانی انتقادی گذشته و نقش خودتان بپردازید! مگر اینکه شما هم مانند نویسنده فیلم درخت گلابی داریوش مهرجویی به پایان خط رسیده باشید!

**************

روزنامه وطن امروز**

رئیسی:
مکلف به اجرای عدالت در نظام پرداخت حقوق هستیم

رئیس‌جمهور با بیان اینکه مکلف به اجرای عدالت در نظام پرداخت حقوق هستیم، گفت: پرداخت حقوق به افراد از محل خزانه نباید محرمانه تلقی شود و برابر مقررات قانونی پرداخت‌ها باید در سامانه مربوط ثبت شود. حجت‌الاسلام سیدابراهیم رئیسی در جلسه هیأت دولت درباره اجرای قانون نظام هماهنگ پرداخت گفت: مبنای کار دولت سیزدهم اجرای عدالت است و یکی از جا‌هایی که مورد توجه خیل عظیمی از مردم برای اجرای عدالت است، نظام پرداخت حقوق‌بگیران و کارکنان دولت است. رئیس‌جمهور با بیان اینکه پرداخت حقوق به افراد از محل خزانه نباید محرمانه تلقی شود و برابر مقررات قانونی پرداخت‌ها باید در سامانه مربوط ثبت شود، افزود: ما مکلف به اجرای عدالت در نظام پرداخت حقوق هستیم و تحقق عدالت در این زمینه منوط به ارائه اطلاعات از سوی دستگاه‌های مختلف به سازمان امور اداری و استخدامی است. رئیسی تصریح کرد: تحقق عدالت در نظام پرداخت حقوق و دستمزد صرفا مشمول حقوق‌بگیران دولت نیست و تمام کارگزاران حکومت اسلامی که حقوق آنان از محل خزانه پرداخت می‌شود باید بر اساس چارچوبی مبتنی بر عدالت حقوق دریافت کنند که لحاظ تخصص و مهارت‌های افراد و سختی کار و امثال آن نیز از ضرورت‌های تحقق عدالت در نظام پرداخت حقوق است. رئیس دولت سیزدهم در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به اینکه همه وزارتخانه‌ها و دستگاه‌های دولتی در زمینه کنترل تورم مسؤولیت دارند، خاطرنشان کرد: پس از مدیریت شیوع کرونا که به شکل مطلوبی پیگیری شده است، مهم‌ترین وظیفه همه ما در دولت مهار تورم و کنترل قیمت‌هاست. بنده مهم‌ترین وظیفه دولت را نظارت بر قیمت کالا‌های اساسی و مهار تورم می‌دانم و همه همکارانم در دولت باید همین احساس را داشته باشند.

***

سفر سردار قاآنی به منطقه کردستان عراق

فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پس از دیدار رهبران سیاسی سنی در بغداد به منطقه کردستان عراق سفر می‌کند. خبرنگار شبکه العالم در عراق، روز گذشته از دیدار سردار «اسماعیل قاآنی» فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران با «محمد الحلبوسی» رئیس ائتلاف سنی «تقدم» و شماری از رهبران سیاسی اهل سنت عراق در بغداد خبر داد. بر اساس این گزارش، سردار قاآنی پس از این دیدار عازم منطقه کردستان خواهد شد تا با مقامات کرد نیز دیدار و گفتگو کند. منابع رسانه‌ای عراقی پیش از این از سفر فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران به بغداد و دیدار «برهم صالح» رئیس‌جمهور، «مصطفی الکاظمی» نخست‌وزیر و شماری از مقامات سیاسی و رهبران گروه‌های مقاومت خبر داده بودند. بر اساس این گزارش، سردار قاآنی در این دیدار‌ها تاکید کرد عراق نیاز به ثبات و حفظ وحدت داخلی دارد و لازم است از هرگونه اقدامی که امنیت عراق را تهدید می‌کند، دوری شود. وی در این دیدار‌ها همچنین تأکید کرد ضروری است خواسته‌های مردم و معترضان به نتیجه انتخابات در چارچوب قانون مورد توجه قرار گیرد. سفیر ایران در بغداد، در گفتگو با العالم تصریح کرد سردار قاآنی طی نشست‌هایش در بغداد، همه طرف‌های عراقی را به آرامش و همکاری فراخواند.

***

سوریه ذره‌ای از مسیر محور مقاومت منحرف نشد

مشاور رهبر معظم انقلاب در امور بین‌الملل گفت: سوریه جایگاه ویژه‌ای در کشور‌های محور مقاومت دارد و در طول این ۱۰ سال در مقابل دشمنان ایستادگی کرد و هر کشور دیگری قطعا نمی‌توانست تحمل کند و نقش بشار اسد بسیار مهم و تعیین‌کننده است که تحت هیچ شرایطی صحنه را ترک نکرد. علی‌اکبر ولایتی در دیدار بسام ابراهیم، وزیر علوم کشور سوریه گفت: سوریه جایگاه ویژه‌ای در کشور‌های محور مقاومت دارد و در طول این ۱۰ سال در مقابل دشمنان ایستادگی کرد و هر کشور دیگری قطعا نمی‌توانست تحمل کند و نقش دکتر بشار اسد بسیار مهم و تعیین‌کننده است که تحت هیچ شرایطی صحنه را ترک نکرد و این نشان‌دهنده ایمان و اعتقاد به سوریه و شجاعت است. وی افزود: بسیاری از کشور‌های عرب تابع آمریکا وعده‌هایی داده بودند که اگر سوریه از مقاومت دست بردارد کمک‌هایی کنند، ولی سوریه ایستادگی کرد و ذره‌ای منحرف نشد.

***

موضوع مذاکرات پیامد‌های خروج آمریکا از برجام است

معاون سیاسی وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران که روز سه‌شنبه در نخستین مقصد سفرش به چند کشور اروپایی در پاریس با «فیلیپ ارورا» مدیرکل سیاسی وزارت خارجه فرانسه در محل این وزارتخانه دیدار و گفتگو کرد، در گفت‌وگویی با خبرگزاری صداوسیما در این باره عنوان کرد: همانطور که می‌دانید فرانسه در آغاز سال آینده میلادی و در ۶ ماه اول سال ۲۰۲۲ ریاست اتحادیه اروپایی را بر عهده دارد و طبیعتا یک نقش‌آفرینی فراملی می‌تواند داشته باشد. علی باقری اضافه کرد: در این زمینه به نظر من یک فرصت بسیار مناسبی است هم برای ارتقای مناسبات جمهوری اسلامی ایران و فرانسه و همین‌طور نقش‌آفرینی فرانسه هم در تعاملات منطقه‌ای و همین‌طور در مسیر مذاکراتی که ما هشتم آذرماه در وین با ۱+۴ خواهیم داشت. باقری همچنین اعلام کرد گفتگو‌های مشروح، صریح و جدی و سازنده و رو به جلویی را با مدیرکل سیاسی وزارت خارجه فرانسه داشته است. معاون سیاسی وزیر امور خارجه درباره اظهارات «ژان ایو لودریان» وزیر خارجه فرانسه مبنی بر اینکه مذاکرات احیای برجام باید از جایی که تا ۲۰ ژوئن رسیده بود از سر گرفته شود، بیان کرد: ما مذاکرات هسته‌ای نداریم، چون روی موضوع هسته‌ای در سال ۱۳۹۴ در قالب توافقی که بین ایران و ۱+۵ شکل گرفت به طور کامل توافق حاصل شد. وی خاطرنشان کرد: موضوع اصلی که الان پیش رو داریم پیامد‌های ناشی از خروج آمریکا از توافق برجام است که آن پیامد‌ها فقط منحصر به تحریم‌های غیرقانونی است که علیه جمهوری اسلامی ایران وضع شده است.

**************

روزنامه خراسان**

افزایش صادرات نفت ایران به چین

فارس - طبق اعلام رویترز، ایران در ماه آگوست ۶۶۰ هزار بشکه نفت در روز به چین صادر کرده و این رقم در ۱۰ ماه نخست ۲۰۲۱ به روزانه ۵۶۲ هزار بشکه در روز رسیده است.

واریز آورده نهضت ملی مسکن ۵ مرحله‌ای شد

مهر - معاون وزیر راه و شهرسازی با اشاره به این که آورده متقاضیان نهضت ملی مسکن طی چهار تا پنج مرحله توسط متقاضیان تکمیل می‌شود از شناسایی دهک‌های درآمدی از طریق بانک رفاه ایرانیان خبر داد. محمود محمودزاده در خصوص نهضت ملی مسکن گفت: بخش عمده قیمت تمام شده واحد‌های مسکونی نهضت ملی مسکن توسط تسهیلات دولتی، تأمین اعتبار می‌شود و بقیه نیز طی چهار تا پنج مرحله توسط متقاضیان در طول دوره ساخت، تأمین خواهد شد.

اعلام قیمت رسمی ۲۰ کالای اساسی طی ۲۴ ساعت

ایرنا- جلسه ستاد تنظیم بازار به ریاست معاون اول رئیس‌جمهور بر تشدید نظارت‌ها و تشکیل ستاد‌های استانی تاکید کرد و مقرر شد قیمت ۲۰ کالای اساسی ظرف ۲۴ ساعت آینده از سوی وزارت جهاد کشاورزی و سازمان حمایت از مصرف کنندگان و تولیدکنندگان با همکاری دیگر نهاد‌های مرتبط محاسبه و اعلام شود.

**************

روزنامه ایران**

هم مذاکره هم تحریم!

خبر اول اینکه، یک اندیشکده امریکایی مدعی شد دولت جو بایدن باید به شکل همزمان، مذاکرات و تحریم‌ها را جلو ببرد و باید از انعطاف‌پذیری سیاست تحریم‌های امریکا، برای کاهش صادرات نفت ایران استفاده کند. به گزارش مشرق، اندیشکده شورای آتلانتیک در گزارشی نوشت: اشاره ایران در تاریخ ۲۷ اکتبر مبنی بر بازگشت به مذاکرات هسته‌ای در وین، برای آن‌ها که خواهان دستیابی به توافق هستند خبر خوبی است. اما هم موافقان و هم مخالفان توافق هسته‌ای باید بدانند که این مذاکرات نباید صرفاً یک تاکتیک تأخیری دیگر باشد. فاکتور زمان باید علیه ایران استفاده شود. دولت جو بایدن باید به شکل همزمان، مذاکرات و تحریم‌ها را جلو ببرد و باید از انعطاف‌پذیری سیاست تحریم‌های امریکا، برای کاهش صادرات نفت ایران که در سال گذشته افزایش داشته است، استفاده نماید. در بخشی دیگر از این گزارش آمده: با توجه به انعطاف‌پذیری قوانین تحریم‌های امریکا، که یکی از آموخته‌های اصلی سیاست دولت دونالد ترامپ در قبال ایران بوده است، امریکا می‌تواند این کار را بدون خطرات دیپلماتیک بیش از حد انجام دهد. قدرت تحریم‌ها وابسته به اراده قوه اجرایی است، نه قوانین و مقررات.

روایتی وارونه از مدرک تحصیلی وزیر پیشنهادی دولت

خبر دیگر اینکه، در پی معرفی مسعود فیاضی، وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش به مجلس، تصویری در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد با این ادعا که اخذ مدرک کارشناسی فیاضی ۳۰ ترم تحصیلی به طول انجامیده است؛ یعنی از ۱۳۷۳ تا ۱۳۸۸! خبرگزاری فارس، اما اصل مدرک فیاضی را منتشر کرده که نشان می‌دهد این ادعا صحت ندارد و وی مدرک کارشناسی خود را در سال ۱۳۷۸ دریافت کرده است. احمد راستینه، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس هم گفته است: اخذ مدرک کارشناسی گزینه پیشنهادی آموزش و پرورش در سال ۷۸ صورت گرفته و سایر شایعات درباره مدت طولانی اخذ مدرک ایشان فضاسازی‌های رسانه‌ای بوده و کذب است.

قاسم‌زاده به قید وثیقه آزاد، اما طبری در زندان است

شنیدیم که، در پی انتشار تصاویر بیژن قاسم‌زاده بازپرس سابق دادسرای فرهنگ و رسانه در فضای مجازی که به دلیل «تأثیر دادن نفوذ اشخاص دولتی در اقدامات» و «دریافت رشوه» در پرونده اکبر طبری به ۱۰ سال حبس محکوم شده، اما حالا در بیرون از زندان به سر می‌برد، مرکز رسانه قوه قضائیه اطلاعیه‌ای را صادر کرد. در این اطلاعیه آمده که دیوان عالی کشور این پرونده را به شعبه صادرکننده جهت رفع نقص در پرونده اعاده کرده است و مراحل دادرسی پرونده وی در جریان است. این متهم بر اساس قانون تا اعلام نهایی نتیجه دادرسی، فعلاً با قرار وثیقه آزاد شده است. این اطلاعیه در ادامه به وضعیت اکبر طبری معاون اجرایی رئیس اسبق قوه قضائیه هم اشاره کرد و گفت: نقض رأی اکبر طبری از سوی دیوان عالی کشور صحت ندارد و حکم وی عیناً در دیوان عالی کشور تأیید شده است. طبری که سال گذشته در ارتباط با لیدری و سردستگی باند ارتشا به ۳۱ سال حبس محکوم شد، در زندان در حال سپری کردن دوران محکومیت خود است.

یازدهمین محموله کمک‌های بشردوستانه ایران به کابل رسید

دست آخر اینکه، دیروز یازدهمین محموله کمک‌های بشردوستانه ایران به مردم افغانستان وارد فرودگاه کابل شده است. به گزارش برنا، سفارت جمهوری اسلامی ایران در کابل اعلام کرد که یازدهمین محموله کمک‌های بشردوستانه ایران به مردم افغانستان وارد فرودگاه کابل شده است. این محموله، حاوی مواد غذایی و دارویی می‌شود که با هدف کمک به آسیب‌دیدگان حمله‌های اخیر در بیمارستان سردار محمد داوودخان و مسجد عیدگاه فرستاده شده است.

**************

روزنامه شرق**

بحران مهاجران در مرز بلاروس
لوکاشنکو لهستان را به «اخاذی» متهم کرد

رئیس‌جمهوری بلاروس اقدامات اخیر دولت لهستان را در اعزام و استقرار تانک‌های ارتش در مرز با بلاروس و در پی افزایش بحران بین دو کشور محکوم و آن را «باج‌گیری و اخاذی» دانست. به گزارش ایسنا، الکساندر لوکاشنکو، رئیس‌جمهوری بلاروس در مصاحبه‌ای با مجله «دفاع ملی» روسیه گفت: من را ببخشید، اما نبرد با آوارگان و مهاجران آن هم با تانک‌های کلاس لئوپارد جایز است؟ ما از لحاظ نظامی به‌خوبی آگاه هستیم و می‌دانیم که امروز جنگ با این مردم فقیر در مرز لهستان با بلاروس و پیشروی ستون‌های تانک به چه معناست. بدیهی است که این یا نوعی آموزش است، یا اخاذی و تهدید.
وی تأکید کرد: باید قبول کنید که در جهان امروز، دست‌بردن به اسلحه مساوی با مرگ یا خودکشی است. به‌خصوص اینجا، در قلب اروپا و حتی بیشتر در یک درگیری با بلاروس چنین اتفاقی می‌افتد. شما همیشه تمام جنگ‌ها را در این منطقه راه انداختید و همه‌چیز از اینجا شروع شد. از تاریخ عبرت نگرفتید؟ اواخر اکتبر سال جاری میلادی گزارش شد که مقام‌های لهستان قصد دارند تا دوهزارو۵۰۰ سرباز را برای کمک به گارد مرزی و حفاظت از مرز در مقابل مهاجران «غیرقانونی» مستقر کنند. لهستان تصمیم گرفته تا تیپ ۱۰ سواره نظام زرهی با تانک‌های لئوپارد را به شهر «بایلا پودلاسکا» در مرز با بلاروس بفرستد. همچنین تانک‌های آلمانی و آبرامز آمریکا نیز در رزمایشی در لیتوانی نزدیک مرز‌های بلاروس حضور داشتند.
بحران مهاجرتی در مرز بلاروس با لتونی، لیتوانی و لهستان به این دلیل به وجود آمده که مهاجران «غیرقانونی» به دنبال عبور از این کشور‌ها برای ورود به قلمروی اتحادیه اروپا هستند و این بحران در هشتم نوامبر سال جاری میلادی شدت گرفت. چند‌هزار مهاجر از طریق بلاروس به مرز لهستان نزدیک شدند و از ترک آنجا امتناع کردند. برخی از آن‌ها تلاش کردند تا با شکستن موانع و سیم خاردار‌ها به قلمروی لهستان وارد شوند.
در‌همین‌حال، نخست‌وزیر لهستان، ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهوری روسیه را به دلیل مسئله بحران مهاجران در مرز بلاروس با لهستان مقصر دانست؛ او گفت که رهبر اقتدارگرای بلاروس که متحد نزدیک ولادیمر پوتین است، بحران را تنظیم و هدایت می‌کند. کشور‌های اتحادیه اروپا دولت مینسک را به دامن‌زدن عمدی به این بحران متهم کرده و خواستار وضع تحریم‌های بیشتر علیه بلاروس شدند. در مقابل رئیس‌جمهوری بلاروس نیز گفته که کشور‌های غربی مقصر این رویداد‌ها هستند، چون کارهایشان باعث شده تا مردم از کشور‌هایی که درگیر جنگ‌هایی هستند که خود غربی ایجادشان کرده‌اند، فرار کنند.
ویدئو‌های منتشر‌شده حاکی از این است که جمعیت عظیمی از مردم در حصارمرزی بلاروس با لهستان چشم به راه و منتظر ایستاده‌اند. برخی از آن‌ها سعی می‌کنند با استفاده از بریدن سیم‌خاردار‌های مرز، بریدن شاخه درختان و با زور و اجبار از مرز رد شوند؛ در‌حالی‌که نگهبانان لهستانی آن‌ها را با گاز اشک‌آور سرکوب می‌کنند.

*************************************************************

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات